کاهش ارزش پول ملی همگام با تورم در اقتصاد ایران پدیده‌ای است که از اوایل سال ۱۳۹۷ بر اقتصاد ایران سیطره پیدا کرد که به اعتقاد یک اقتصاددان، وابستگی صرف به صادرات نفت برای تأمین ارز کشور باعث افزایش تورم و در نتیجه کاهش ارزش پول ملی در اقتصاد کشور شده است.

کاهش ارزش پول ملی در سالی که گذشت باعث تغییر بسیاری از معادلات اقتصادی در کشور شد؛ رشد قاچاق معکوس و تورم ۲۳ درصدی تنها بخشی از پیامدهای این کاهش ارزش پول است.

کاهش ارزش پول ملی اتفاقی است که در ماه‌های گذشته به اندازه چند سال در اقتصاد کشور رخ داد و باعث شد همه با مفهوم کاهش قدرت خرید به خوبی آشنا شوند؛ یک اقتصاددان برای توضیح این وضعیت پیش‌آمده به تحولات رخ‌داده در قیمت ارزهای خارجی و در صدر آنها دلار پرداخت.

طرح "کالابرگ‌های الکترونیک" که اخیراً توسط مجلس به تصویب رسید باعث بروز گمانه‌زنی‌هایی در این رابطه شده است. یک اقتصاددان با اشاره به نامشخص بودن جزئیات این مصوبه، گفت: در توزیع کوپن مساله انتخاب بین بد و بدتر است.

اتلاف منابع ملی از طریق پرداخت یارانه‌های پنهان که حدود ۱۰۰۰ هزار میلیارد تومان است و در صدر آن یارانه‌های مربوط به انرژی و یارانه‌های ارزی قرار دارد؛ اخیرا و با فشارهای اقتصادی بیشتر بر دولت، بیش از گذشته مطرح و پر رنگ شده است.

مجلس در بررسی بودجه سال آینده طرح "کالابرگ‌های الکترونیک" را تصویب کرد که نوعی یارانه کالایی محسوب می‌شود که به اعتقاد یک اقتصاددان این طرح نسبت به دادن یارانه‌های ارزی بهتر است اما بهترین گزینه برای کمک به مردم در این شرایط افزایش یارانه‌های نقدی است.

بعد از هفته‌ها تثبیت قیمت در بازار ارز، در روزهای گذشته قیمت دلار دوباره دستخوش نوسانات افزایشی شده است که یک اقتصاددان علت آن را افزایش فشار بر عرضه و تقاضا در بازار آزاد به دلیل نزدیک شدن تعطیلات نوروزی و همچنین فشارهای خارجی ارزیابی کرد.

سخنرانی و مواضع رئیس محترم جمهور، عملا اعلام ورشکستگی سیاست‌های نئولیبرال طی سه دهه گذشته است.

دکتر محمد طبیبیان اقتصاددان مشهور ایران در یک نوشته هشداردهنده در صفحه تلگرام خود به مقامهای بانک مرکزی هشدار داه است احتمال خروج ارز از ایران برای خرید مسکن و زمین و سایردارایی ها درترکیه را درکانون توجه قرار دهند.

امسال سال تشديد مشكلات اقتصادي است و سالی دشوار برای اقتصاد ایران؛ به‌گونه‌اي كه با افزایش قیمت‌ها و کسری بودجه، كمر قشرهای آسیب‌پذیر جامعه زير بار اين مشكلات از هر زمان ديگري خمیده‌تر شده و خطر واژگونی اقتصاد نيز پیش‌بینی مي‌شود.

تقوی، اقتصاددان می‌گوید: اقتصاد ایران روزهای خوبی را سپری می‌کند؛ دوران گذار از تلاطم‎ها و رسیدن به آرامش. نرخ رشد مثبت 7 درصد برای اقتصاد نشان از این ثبات است. این ثبات و تصمیمات عقلایی باعث می‌شود نرخ رشد در چهار سال دولت دوازدهم مثبت باشد.

پازوکی، اقتصاددان می‌گوید: زمانی می‌توانیم به اصلاح ساختارهای اقتصادی امیدوار باشیم که خود دولت‌ها عرصه بنگاه‌داری و دخالت در اقتصاد را رها کنند؛ وگرنه اصلاح ساختار اقتصادی در ایران ناممکن است.

دکتر حسین راغفر اقتصاددان و دانشیار صاحب سبک اقتصاد در دانشگاه الزهرا معتقد است برای تحکیم عدالت اجتماعی باید در بسیاری سیاست‌های اقتصادی بازنگری صورت بگیرد و هدف مدیریت کشور و مدیریت کلانشهرها در دوره جدید باید مقابله با بی‌عدالتی‌های عیان و زمینه‌های ای

یک اقتصاددان می‌گوید، نظام مالیاتی باید به‌گونه‌ای در کشور پیشرفت کند که مالیات درآمد افراد باید پیش از ورود به سیستم بانکی و سپرده‌گذاری اخذ شود.

پازوکی، اقتصاددان می‌گوید: اقتصاد ایران به برنامه نیاز دارد؛ مردم و فعالان اقتصادی باید دربرابر همه شعارهای سیاستمداران از آنها درباره منابع مالی و برنامه اجرایی ایده یا شعارهای مطرح‌شده، سؤال کنند. اقتصاد ایران قبل از شعار، نیاز به طراحی سیستم و استراتژی

تقوی، اقتصاددان می‌گوید: امروز اقتصاد ایران رکود و تورم را پشت سر گذاشته و وارد مرحله جدیدی شده است. امروز تورم و رکود مسئله اصلی اقتصاد ایران نیست؛ مسئله امروز اقتصاد ایران برنامه‌ها یا وعده‌های ضد برنامه است.

پازوکی می‌گوید: وجود قاچاق، فساد اداری، تورم و رکود نتیجه سیاست‌گذاری غلط در اقتصاد است. در سال پیش‌رو باید به اصلاح رویه‌ها دست بزنیم و سیاست‌گذاری در مسیر درست باشد که نتیجه آن کم‌کردن دخالت دولت در اقتصاد باشد.

حسین راغفر اقتصاددان ایرانی که خود را در صف نهادگرایان جای داده است و در سال‌های اخیر یکی از اقتصاددانان پرسخنرانی به حساب می‌آید و در هر حوزه‌ای نیز صحبت می‌کند، چند نکته اصلی در سخنرانی‌هایش دارد.

بلندنظر می‌گوید: به واسطه برخی معضل وفاق ملی، همه مردم توان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود را برای توسعه مشارکت نمی‌دهند.

مهدی تقوی می‌گوید: تشکل‌های صنفی، اتحادیه‌های کارگری و کارفرمایی یکی از ارکان جوامع توسعه یافته است. نقطه تفاهم این تشکل‌ها، گفت‌وگو و تفاهم است نه تخاصم که نتیجه این تفاهم رشد اقتصادی است.