
اتاق نیوز- با نزديك شدن به زمان انتخابات اتاق بازرگاني تهران، ساختار اصلي گروهها شكل گرفته و به مرور تمامي گروهها درحال اعلام مواضع درخصوص انتخابات اتاق بازرگاني هستند. «تعادل» در اين مدت هميشه در بحث انتخابات اتاقهاي بازرگاني نقشي پيشرو را ايفا كرده است و محل اصلي مطرح شدن بحثهاي انتخاباتي در سه ماه گذشته بوده است.
در همين راستا براي نخستين بار در اين انتخابات مناظرهيي ميان گروههاي مختلف فعال در انتخابات به ميزباني «تعادل» برگزار شد. درحالحاضر خانه اقتصاد ايران و مجمع فعالان توسعه با يكديگر ائتلاف كردهاند و نام ائتلاف بزرگ را بر خود نهادهاند. رياست ستاد انتخاباتي اين ائتلاف بر عهده ابراهيم جميلي است كه به نمايندگي از اين گروه در مناظره شركت كرد. همچنين خواستاران تحول به روال سابق توسط انجمن مديران و متخصصين صنعتي و اقتصادي ايران هدايت ميشود كه از طرف آنها رياست هيات اجرايي انجمن يعني محمدرضا بهزاديان در مناظره شركت داشت. از طرف گروه ائتلاف براي فردا هم محمد لاهوتي سخنگوي اين گروه در مناظره شركت كرد.
در اين مناظره تمامي تعارفات معمول كنار گذاشته شد و به صراحت مباحث انتخاباتي و مشكلاتي كه در طول اين سالها گريبانگير اتاق بازرگاني بوده است مطرح شد. همچنين برخلاف روال معمول، انتقادات نه در لفافه بلكه بهصورت مشخص مطرح شد. به همين دليل «تعادل» اعلام ميكند فرصت پاسخگويي براي تمام كساني كه بهصورت مستقيم يا غيرمستقيم از آنها در اين مناظره نام برده شده است وجود دارد و اعضا ميتوانند به مسايل مختلف پاسخ دهند.
بهزاديان: بعد از سقوط حكومت اقتدارگراي دوران آقاي خاموشي در اتاق بازرگاني و سقوط حكومت آقاي نهاونديان كه ايشان هم دقيقا راه آقاي خاموشي را رفته بودند يعني دهانها را بسته بودند و اجازه صحبت و اعتراض نميدادند حالا دوران حكومت اقتدارگرا تمام شده و قوميتها پيدا شدهاند و هر قبيلهيي سهم خود در اتاق بازرگاني را ميخواهد
جميلي: ما نبايد روش قبليها را برويم و 27سال خودمان رياست كنيم اما براي ديگران اين 27سال بد باشد و براي خودمان خوب باشد. به همين دليل پيشنهاد داديم كه هيات رييسه دو دوره بيشتر نباشد، حالت چرخشي پيدا كند و نمايندگان اتاق در جاهاي مختلف تكراري نباشند و يك نفر 20جاي مختلف به نمايندگي از اتاق بازرگاني حضور نداشته باشد
لاهوتي: امروز اتاق در قانون مشاور سه قوه است. اما از طرف ديگر ميبينيم كه بيشتر هدايت اتاق، رهبري و تصميمگيريها در اختيار هيات رييسه است. من فكر ميكنم در اتاق مطلوب يا اتاق فردا بايد مديران جديدي كه به اتاق بازرگاني وارد ميشوند بهدنبال اين باشند كه از ابزارهاي اتاق براي تقسيم كار استفاده كنند
تعادل: بحث انتخابات در اين دوره بسيار داغ است و به نظر ميرسد نرخ مشاركت بسيار بالاتر از دورههاي قبل باشد. به نظر شما چه كاري بايد انجام داد كه فقط افراد شايسته به اتاق بازرگاني راه پيدا كنند و افرادي نامناسب و سودجو راهي به اتاق نيابند؟
محمدرضا بهزاديان: با تشكر از «تعادل» كه اين فرصت را ايجاد كرد ولي كاش دوستان ساير ستادها هم در اين مناظره حضور پيدا ميكردند تا از همين ابتدا كه داغي انتخابات هنوز دستها را نسوزانده است، با وجود دوستيهايي كه داريم تجديد پيمان ميكرديم. برخلاف نظر شما كه ميگوييد تعداد كانديداها در اين دوره بيشتر خواهد بود من فكر ميكنم شايد بهدليل اتفاقاتي كه افتاده تعداد گروهها زياد شده باشد ولي تعداد كانديداها زيادتر نميشود. بهدليل نحوه آييننامهيي كه نوشته شده، كه البته هنوز به تصويب اتاق بازرگاني و شورايعالي نظارت نرسيده است؛ احتمالا تعداد كانديداها بيشتر از دورههاي قبلي نخواهد بود. در ماده5 اين آييننامه ذكر شده كه مديرعامل ميتواندبهعنوان شخص حقوقي كانديد شود. البته در ويرايشهاي ديگر اسم رييس هياتمديره را هم آورده بودند ولي در ويرايش آخر فقط نام مديرعامل ذكر شده است.
اين درحالي است كه تعداد زيادي از شخصيتهاي حقوقي كه در انتخابات اتاق بازرگاني شركت ميكنند عضو هياتمديره بودند و اگر اين موضوع رخ ندهد تعداد كانديداها كاهش خواهد يافت. در مورد تعداد گروهها من تحليلي دارم. هر سه فرد، به نمايندگي از گروههايي آمدهاند كه همگي از مادر تحول زاده شدهاند و خواستاران تحول عملا دعوتكننده و گردآورنده دوستان بوده است. اين موضوع بسيار هم خوب است و نشان ميدهد كارنامه خواستاران تحول بسيار خوب بوده است و مبنا، آزادانديشي است. مثلا آقاي جميلي آمدهاند و سه ماه بعد چون نظرات برخي را نميپسنديدند تصميم گرفتند با تيمي از اعضا راه خود را جدا كنند. دوستان زيادي آمدند و امروز نام آنها را در گروههاي مختلف ميبينيم. ولي يك تعبير ديگر هم از آن برميآيد. بعد از دوران آقاي خاموشي در اتاق بازرگاني و آقاي نهاونديان كه ايشان هم دقيقا راه آقاي خاموشي را رفته بودند حالا آن دوران تمام شده و قوميتها پيدا شدهاند و هر قبيلهيي سهم خود در اتاق بازرگاني را ميخواهد. اميدواريم اينگونه نشود كه مانند بهار عربي، آخرش بگويند خدا كند يك ديكتاتور را خداوند از آسمان برساند تا از اين همه تفاوتنظر و برخورد و تضاربآراي خشن نجات پيدا كنيم. به همين دليل اگر دوستان در قالب ميزگرد و مناظره روبهروي هم صحبت كنند شايد آن دعواي قبيلهيي خيلي ديده نشود.
ابراهيم جميلي: شرايط كشور و شرايط اقتصاد دنيا در اين دهه تغييرات بسيار زيادي كرده است. اگر قبول كنيم كه ما نميتوانيم خود را از اين تغييرات جدا نگه داريم اتاق بازرگاني هم شامل همين اصل ميشود. مطلبي كه آقاي بهزاديان گفتند در رابطه با آييننامه جديد، فقط مديرعامل حق حضور در اتاق را دارد، دقيقا نقطه ضعفي است كه پيشنهاد شده و من فكر ميكنم خيلي از صاحبان بنگاهها به دليل اينكه خودشان كار يدي نميخواهند انجام دهند اصولا در هياتمديره يا نهايتا رييس هياتمديره هستند. در آخرين آييننامهيي كه به وزارت صنعت، معدن و تجارت ارسال شد به رييس هياتمديره هم اجازه داده شده است. البته مساله اين است كه شورايعالي نظارت اين موضوع را قبول كند. قطعا شورايعالي نظارت هم نقطه نظرات خود را خواهد داشت و احتمال اصلاح در آن مرحله هم وجود دارد.
محمدرضا بهزاديان: آيا نمايندگان اتاق بازرگاني در شورايعالي نظارت ميتوانند با اين آييننامه مخالفت كنند؟ نمايندگان اتاق رييس و دو نايبرييس اتاق بازرگاني هستند كه خود ادارهكننده جلسهيي بودند كه اين آييننامه در آن تصويب شد. اينها به نمايندگي از اتاق حضور خواهند داشت. من در هيات نمايندگان نبودم ولي اكثريت نمايندگان به اين موضوع راي دادهاند. حال اگر رييس و نايبرييسهاي اتاق بازرگاني بگويند با اين راي مخالف هستند آيا صحيح است؟ باتوجه به ادغامهاي صورتگرفته هفت عضو در شورايعالي نظارت حضور دارند كه سه نفر ادارهكننده جلسه بودهاند. اگر سه نماينده اتاق بازرگاني روي تصميم اتاق بيايند و يك نفر هم به آنها بپيوندد اين آييننامه تصويب ميشود. موضع وزارت صنعت، معدن و تجارت هم روي حضور تنها مديرعامل است. مگر اينكه امناي اتاق از تصميم اعضاي خود تخلف كنند كه البته اين هم روالي معمول است و ميتواند اتفاق بيفتد.
ابراهيم جميلي: اگر ميخواهيم اتاق قدرتمند شود يعني بخش خصوصي قدرتمند باشد و در اقتصاد تاثيرگذار باشد بايد تلاش كنيم كساني كه در بخش خصوصي واقعي هستند و در اقتصاد كشور نقشآفريني ميكنند تشويق شوند كه در اتاق بازرگاني كانديدا شوند. علاوهبر اين بايد از كساني كه تاكنون در اتاق بازرگاني اثرگذار بودهاند دعوت كرد كه در اين نهاد باز هم حضور داشته باشند. همراه اين موضوع بايد كساني بيايند كه آينده اتاق بازرگاني به دست آنها سپرده شود. ما نبايد روش قبليها را برويم و 27سال خودمان رياست كنيم اما براي ديگران اين 27سال بد باشد و براي خودمان خوب باشد. به همين دليل پيشنهاد داديم كه هيات رييسه دو دوره بيشتر نباشد، حالت چرخشي پيدا كند و نمايندگان اتاق در جاهاي مختلف تكراري نباشند و يك نفر 20جاي مختلف به نمايندگي از اتاق بازرگاني حضور نداشته باشد. بخش خصوصي بعد از انتخابات اعضاي خود را فراموش نكند. يك سيستمي ايجاد شود كه اتاق بعد از انتخابات با اعضاي خود ارتباط مستمر داشته باشد. فاصله بين هيات نمايندگان و هيات رييسه به نوعي جديد تعريف شود. براي اين موضوع بايد تمام عقلاي بخش خصوصي به دنبال اين باشند كه بعد از انتخابات كه شرايط انتخاباتي حاكم نيست قانوني متناسب با شرايط فعلي اقتصاد كشور و نيازهاي فعلي اتاق بازرگاني تعريف كرد. بايد بدون حساسيتهاي فعلي قانون را به مجلس ببريم كه ميتواند هم از طريق دولتيها باشد و هم از طريق مجلسيها. همين الان اگر توجه داشته باشيد پيشنهاد اين است كه 20دولتي اتاق بازرگاني تهران به اتاق بازرگاني ايران منتقل شوند. درحالحاضر بهدليل حضور دولتيها انتخاب هيات رييسه كاملا تحتتاثير نظر دولت است.
معمولا نمايندگان دولت يكدست راي ميدهند و به همين دليل دولت اثر زيادي در اتاق بازرگاني تهران دارد. همكاري دولت و اتاق يك بحث است و اثرگذاري دولت در اتاق يك بحث ديگر است. اگر همگي به دنبال نقشآفريني بخش خصوصي در اتاق هستيم بايد نمايندگان بخش خصوصي تصميمگير اتاق بازرگاني باشند و نه نمايندگان بخش دولتي. ما آمدهايم به دولت طبق قانون مشورت دهيم. آنها هم بايد اين موضوع را بپذيرند و در اين راستا خيلي از ستادها و گروههاهم عقيده هستند و بايد اين موضوع تقويت شود. مساله اين است كه بحث قانون بايد جدا از مسايل انتخاباتي ديده شود.
محمد لاهوتي: با تشكر از «تعادل» كه بحث انتخابات را زودتر از همه آغاز كرد و اگر نقدي هم وارد باشد بهدليل اين است كه هنوز اطلاعات كاملا منتشر نشده و بيشتر صحبتها تاكنون حدس و گمان بوده است. درباره سوال جدا از بحثهاي داخلي و بسياري از مشكلات ديگري كه در آييننامه وجود دارد من فكر ميكنم كه اتاق بازرگاني براي اعضاي اتاق بهصورت كامل شناخته نشده است. وقتي كه ما 12 يا 13هزار عضو اتاق بازرگاني تهران داريم ولي در انتخابات فقط دوهزار نفر شركت ميكنند و بالاترين راي براي دو نفر اول بالاي 1500است و بقيه زير هزار است يعني آدمهاي عضو اتاق از قدرت و امكانات اين اتاق بياطلاع هستند. دليل اين است، يا مديريت اتاق بازرگاني بهدليل عدماطلاعرساني و عدمارتباطات مناسب نتوانسته اين شرايط را ايجاد كند يا اينكه اصولا ما بهعنوان فعالان بخش اقتصادي فكر كرديم كه نقش اتاق در حد صدور كارت عضويت و دريافت مدارك كارت بازرگاني و مجوز صادرات، واردات و توليد ما است و بيش از اين از اتاق انتظار نداشتهايم. درحالي كه در شرايط امروز، خصوصا در بحث مسايل اقتصادي كه دولت محترم به دنبال ارتباط با بخش خصوصي و نهادينه كردن جايگاه بخش خصوصي در سيستم تصميمسازي كشور است، اتاق ميتواند افراد را ترغيب كند و سطح مشاركت را بالا ببرد و بازي را بزرگتر كند تا همه در درون اين داستان قرار گيرند و نظرات همه هم در انتخابات و هم در اداره اتاق وجود پيدا كند آن موقع ميتوانيم بگوييم ما پارلمان بخش خصوصي را هدايت و رهبري ميكنيم.
درباره بحثي كه آقاي جميلي اشاره كردند امروز اتاق در قانون مشاور سه قوه است. اما از طرف ديگر ميبينيم كه بيشتر هدايت اتاق، رهبري و تصميمگيريها در اختيار هيات رييسه است. من فكر ميكنم در اتاق مطلوب يا اتاق فردا بايد مديران جديدي كه به اتاق بازرگاني وارد ميشوند بهدنبال اين باشند كه از ابزارهاي اتاق براي تقسيم كار استفاده كنند. امروز در كميسيونهاي اتاق بازرگاني فقط جلسات تشكيل و نظرات داده ميشود ولي قدرت اجرايي براي كميسيونها وجود ندارد. در تمام جلسات همانطور كه آقاي جميلي اشاره كردند از طرف اتاق بازرگاني فقط 4-5 نفر شركت ميكنند. بهنظر من اين شرايط با تغيير قوانين موجود امكان اين را ايجاد ميكند كه بتوان از ديگراني كه در اتاق حضور دارند، استفاده كرد. ما ميتوانيم از پتانسيلهاي موجود در اتاق مثل كميسيونها و نقش تشكلها استفاده كنيم. بهنوعي همه درگير مسايل اتاق باشند تا آن جذابيت و حضور در اتاق و وارد شدن افراد جديدي كه بخش خاكستري و خاموش اتاق هستند را بتوانيم درگير مسايل اتاق كنيم و از آن بهره ببريم.
محمدرضا بهزاديان: من دو نكته دارم. ابتدا اينكه كليات ديدگاه آقاي جميلي را قبول دارم. ايشان گفتند بايد بخش خصوصي واقعي به اتاق بازرگاني بيايند كه منظورشان افراد جديد بود و در عين حال گفتند كه افراد موثر قديمي هم در اتاق بازرگاني باقي بمانند. من تشكر ميكنم و خوشحال هستم از اين ديدگاه و معتقد هستم هرچقدر آقاي جميلي يا آقاي خوانساري بهدنبال آدمهاي جديد، خوب و بخش خصوصي واقعي بروند انگار من بهدنبال اين افراد رفتهام و تفاوتي نميكند. موضوع اين است كه من شخصا با كسي دعواي رياست ندارم. مثلا ممكن است فردي فكر كند آقاي سعيد ليلاز خوب است و من هم فكر كنم آقاي ليلاز مناسب است، ميروم دنبالش كه اين شخص را بياورم. مشكل اين است كه يكي فكر ميكند كه اگر آقاي ليلاز را بياورد و در گروه خود قرار دهد اين شخص به رياست وي راي ميدهد. من ميگويم امثال ليلاز بيايند به رياست وي يا جميلي يا ميرمحمدصادقي راي دهند اصلا مهم نيست. مساله اصلي اين است كه افراد بيايند و ممنون هستيم از آقاي خوانساري كه بهدنبال اين افراد ميرود. من موافق زياد شدن افرادي هستم كه از مادر تحولزاده شدهاند و اين بسيار خوب است. اما مشكل اين است كه اكنون دولتيها و انحصارگرايان هم شعار بخش خصوصي ميدهند. پس فردا در انتخابات مجلس هم خواهيم ديد در حوزههاي انتخابيه و در روستاهايي كه مردم نان براي خوردن ندارند باز شعار بخش خصوصي ميدهند.
من ميگويم اتاق بايد سمبل بخش خصوصي باشد يعني در اتاق بازرگاني انحصار و رانت نباشد. اتاق بايد با بازاري كه داراي انحصار و رانت است بجنگد. اتاق بازرگاني بايد بهدنبال بازار رقابتي و شايسته سالاري باشد. اگر يكي مثل بهزاديان فردي خاطي بود و اخراج شد اما ممكن است وي نگهبان درب اتاق بازرگاني باشد؟ آيا كساني كه در 10سال گذشته در رياست اتاق بازرگاني بودند نميتوانستند بگويند ما شما را اخراج كرديم زيرا شايسته رياست نيستيد ولي نگهبان دم درب اتاق بازرگاني ميتوانيد باشد. اگر اينگونه بود ميفهميديم كه اين افراد بهدنبال افراد شايسته هستند كه نيستند. اتاق بايد شفافسازي در روند تصميمگيريهاي خود داشته باشد و در مسايل مالي خود شفاف باشد. اگر اتاق بازرگاني خودش الگوي بخش خصوصي نباشد و در آن نتواند رقابت كند با مشكل روبهرو ميشويم. رييسجمهور اخيرا اعلام كرد كه فساد چگونه ايجاد ميشود؛ ثروت بدون نظارت، قدرت بدون نظارت و حق سياست بدون نظارت. اگر ميخواهيم با دولت همراه باشيم بايد اتاقي بسازيم كه دركنار دولت با فساد در بخش خصوصي مبارزه كند. مجموعه انجمن مديران صنعتي و اقتصادي قطعا ميزگردهايي براي بررسي عملكرد اتاق بازرگاني در دورههاي گذشته خواهد گذاشت. من همين جا از همه گروهها ميخواهم به ما كمك كنند. يك نكته روشن ميگويم؛ خوشبختانه آقاي لاهوتي ميگويند قانون اتاق بايد عوض شود چون كميسيونها در اين قانون حق تصميمگيري ندارند چون 4-5 نفر در كميسيونها شركت ميكنند و كميسيونها اصولا جذابيت ندارند و بدينترتيب حضور اعضا در انتخابات كم ميشود. من حرف ايشان را صحيح ميدانم اما من ميگويم (خطاب به آقاي لاهوتي)، نايبرييس مربوط به اتاق بازرگاني ايران كه در 4سال گذشته سرپرست كميسيونها بوده، پدرام سلطاني است. آقاي سلطاني ميتوانسته پايمردي كند و تصميم كميسيون را به هيات نمايندگان ببرد و بگويد براساس ماده 16 فلان كميسيون كه من سرپرست آن هستم اين مصوبه را داده و استدلالش اين است پس به اين راي دهيد تا رييس آن را به شوراي عالي نظارت ببرد. من حتما از آقاي لاهوتي ميخواهم در جلسات ستادشان از آقاي سلطاني بپرسند، آقاي سلطاني از روشي كه در 4سال گذشته داشتهايد، دفاع كنيد تا من هم بتوانم از شما دفاع كنم. ما دايما نگوييم همهچيزمان خوب است ولي قانون خراب است. يك آقاي محترم و از امناي اتاق بازرگاني درچند روز گذشته براي تبرئه خود و پاسخ ندادن به اينكه چرا در دوره 8 ساله احمدينژاد كه اقتصاد كشور به ذلت كشيده شد و طرح تحول اقتصادي و طرحهاي ديگركه امروز ما را به اينجا رساندهاند باوجود رييس اتاق بودن، هيچ اعتراضي به اين اشتباهات نكردند، همه مشكلات اقتصادي را به يك اتفاق سياسي در يك سال خاص مربوط ميكند و ميگويد بهخاطر آن اتفاق سياسي ارز و اقتصاد ايران از بين رفت و بسياري از ايران رفتند. آيا اين درست است كه 8 سال بنشينيم بعد بگوييم چون فلان روز آفتاب طلوع نكرد همه كشتزار ما از بين رفت. اينها توجيه است و از دوستان ميخواهم كه با قانون اين بحث را توجيه نكنند.
ما بهدنبال اقتصاد و اتاقي هستيم كه ضد انحصار، ضد رانت، شفاف، رقابتي و عضوسالار باشد. عضوسالاري به اين معني است كه اگر من رييس اتاق بازرگاني بودم و يكي از اعضا خلاف من را ديد، حق داشته باشد درجلسه هيات نمايندگان يقه بنده را هم بگيرد، چه با جملات چه با حضور قطعي. اگر اين عضوسالاري باشد ديگر حكومت در اتاق رخ نخواهد داد و تصميمات بهصورت جمعي گرفته ميشود. اما درباره افراد موثر گذشته بسيار تجربه آنها مغتنم و خوب است ولي بايد بيايند و گزارش دهند. آقاي جميلي بايد بگويد من عضو ساده هيات نمايندگان اتاق بازرگاني بودم و اين كارنامه من است، آقاي آلاسحاق هم بايد بگويد من رييس اتاق تهران بودم و اين كارها را انجام دادم، آقاي جلالپور بيايد بگويد در رياست كرمان و نايبرييسي اتاق ايران هم چه كارهاي مثبتي انجام داده است. نبايد كيلويي به افراد راي داد. آقاي خاموشي هم با تمام احترام و فضايلي كه دارد بايد گزارش دهد. بگويد من علينقي خاموشي بهدليل مسخره بودن جلسات هيات نمايندگان اتاق بازرگاني در اين 4سال فقط سالي يك جلسه شركت كردهام و در اين يك جلسه كه آمدم يا جلساتي كه نيامدهام اين كارها را كردهام و مردم براساس آن به خاموشي راي دهند و اين بسيار محترم است. من هم به شخصيت ايشان و هم پيرمردي وي احترام ميگذارم ولي اينكه فكر ميكنيم فلاني فرد موثري است پس به ايشان راي دهيم جاي بحث دارد.
ابراهيم جميلي: من فكر ميكنم اكنون كه ستادهاي مختلف تشكيل شده، بهتر است همه گروهها برنامه و مانيفست خود را اعلام كنند و پس از ورود به اتاق بازرگاني هم پاسخگو باشند. ما به ادوار گذشته برگرديم ميبينيم برخي وعدههايي دادند و بعد از آن اين وعدهها فراموش شده است. رسانهها بايد برگردند و اين وعدهها را مرور كنند. برخي وعدهها شايد مشكلاتي داشته كه انجام نشده است.
محمدرضا بهزاديان: اما اگر 14بند برنامه دادهاند بايد يكي از آنها اجرا شده باشد. اگر گفتند اين كارها انجام نشود من بعد از يك سال استعفا ميدهم و بعد از 2-3 سال كاري انجام نشد حداقل يك تهديد به استعفا بايد صورت بگيرد.
ابراهيم جميلي: قبول دارم. قطعا نميگوييم كه حكومت تك نفره باشد. زماني كه هسته اوليه تحول شكل گرفت مبناي اوليه آن همين بود كه اتاق تكنفره نباشد. همه آنجا صحبت از خرد جمعي كردند. در ادامه راه تحول عدهيي جدا شدند و عدهيي به آن پيوستند. هم اين پيوستنها خوب بوده و هم جدا شدنها طبيعي بوده است. اكنون من فكر ميكنم اگر اتاق را مادر تشكلها بدانيم بايد ستادها بگويند براي تشكلها و تشكلمحور بودن اتاق چه برنامهيي دارند. آيا وضعيت فعلي مورد قبول است؟ جالب اينجاست كه خود تشكلها هم از اين وضعيت ناراضي هستند. جالب اينجاست كه اگر پاي صحبت تشكلها بنشينيم گلايه آنها شايد بسيار بيشتر از هيات نمايندگاني باشد كه انتخابي به اتاق آمدند. اتاق بايد كميسيون محور باشد اما كميسيوني كه اجازه مكاتبه ندارد چه انتظاري از آن داريم. كميسيوني كه نميتواند در طول 4سال هيات نمايندگان يك پيشنهاد خود را به هيات نمايندگان بياورد چه انتظاري ميتوان از آن داشت؟ آيا هزينههاي تشكيل اين كميسيونها را محاسبه كردهايم. آيا هزينه تشكيل يك جلسه هيات نمايندگان چه از نظر مادي و چه از نظر زماني كه گذاشته ميشود مورد محاسبه قرار گرفته است كه ببينيم چند نفر ساعت هزينه كردهايم و خروجي چه بوده است. آقاي بهزاديان اتاق بازرگاني تهران كه در زمان شما مستقل شد، يك جايگاهي پيدا كرد كه بايد مورد توجه قرار گيرد.
اينكه جايگاه تهران را در نظر نگيريم و به اختلافات اتاق تهران و شهرستانها دامن زده شود به منافع ملي آسيب ميزند و در راستاي منافع ملي نيست. ما وقتي ميگوييم پارلمان بخش خصوصي هستيم بايد ببينيم چه مصوباتي داشتهايم. دستورجلسه هيات رييسهها و نقش كميسيونها چه بوده است. قطعا بايد اتاق سردمدار مبارزه با رانت باشد. اگر اتاق بيايد با فساد مبارزه كند و كارنامه مشخصي از فساد در بخش خصوصي بدهد آن وقت ميتواند بپرسد فساد چرا در بخش دولتي وجود دارد و نبايد فساد در بخش دولت ادامه پيدا كند. اين را هم بايد قبول كنيم كه اتاق بازرگاني باشگاه سياسي نيست. اينكه اتاق تحت تاثير گروههاي سياسي و احزاب سياسي قرار بگيرد را اصلا قبول نداريم. اكنون كه اتاق ميتواند در بخش بينالملل و بر مذاكرات 1+5 تاثير بگذارد و اتاقهاي بازرگاني اروپا را عليه آن دولتمرداني كه جلو ايستادهاند بگيرند بسيار موثر است. من هم آقاي بهزاديان با شما موافقم كه هر دورهيي بايد يك عملكرد داشته باشد و اين عملكرد بايد بدون غرض و مرض مورد بازنگري قرار گيرد. اين بازنگري دو حسن بزرگ دارد. اول اينكه اشتباهات گذشته را تيمهاي آينده ادامه نميدهند. ما بارها ديدهايم كارهاي موازي زيادي انجام شده است.
طرحهاي خوب بسيار كارآمد تيمي كار كردند و رفتند و دوباره تيمي ديگر همان راه را رفت. اگر بهخاطر داشته باشيد دو دوره قبل اتاق نياز به تغيير را حس كرد و چقدر نشستيم قانون جديد تصويب كرديم بعد دولت آقاي خاتمي عوض شد و در دولت آقاي احمدينژاد اين فراموش شد و هيچكس نه از دولت و نه بخش خصوصي بهدنبال آن نرفت درحالي كه صدها يا هزاران ساعت روي آن كار شده بود. اينكه يك بررسي عملكرد داشته باشيم، كساني كه زحمت كشيدند از آنها تشكر شود و از كساني كه علاقهمندي داشتهاند به اقتصاد معرفي شوند. حتما هم وقتي دولت ميگويد جايگاه بخش خصوصي بايد در عمل ثابت شود. اينگونه نباشد كه وقتي در دولت جايگاه نيست بخش خصوصي را بفرما بزنند. بايد كاري كرد كه بخش خصوصي و بنگاهدارها علاقهمند به حضور در اتاق باشند. نبايد فقط ترغيب كنيم كه در زمان راي دادن فقط حضور داشته باشند و 4سال فاصله بيفتد و هيچكس حالي از صاحبان كارت نپرسد. افرادي كه در اتاق جمع ميشوند و در مراسمها حضور پيدا ميكنند حتما زير 10درصد اعضا هستند. بايد تدابيري باشد كه حداكثر عضوسالاري و عضومحوري مورد توجه باشد. اگر فردا دولت ميخواهد كارت بازرگاني را بردارد آيا تعداد اعضاي اتاق با همين نسبت حذف خواهند شد.
آيا اتفاقي كه در رابطه با تجارت خارجي ميافتد و تعداد اعضاي اتاق كم ميشود، درست است؟ براي اينكه علاقهمندي و سرويسدهي به اين افراد داده شود بايد انديشه كرد. اتاق بايد به فكر اين باشد كه در قبال پولي كه ميگيرد چه يك در هزار، چه 3 در هزار و چه در حق عضويت، شفافيت لحاظ شود و اعضاي اتاق خدمت واقعي احساس كنند. اعضا بايد حس كنند كه اتاق بازرگاني منشأ حل مشكلات و عامل رونق اقتصادي بوده است. اين حس بايد براي اعضا ايجاد شود. اگر اتاق بازرگاني توانست حس رونق اقتصادي را به جامعه تزريق كند توانسته قسمتي از رسالت خود را انجام دهد.
محمد لاهوتي: من از فرمايشات آقاي بهزاديان درباره اينكه اتاق بايد سمبل بخش خصوصي باشد با انحصار و رانت بجنگد و دنبال شايستهسالاري باشد و از رييس بازخواست كند و در عين حال ميگويند نگويم قانون اصلاح شود و عملكرد ما ممكن است، ضعف داشته باشد. آقاي بهزاديان منظور من هم همين است. شما بهعنوان نماينده اتاق بايد بتوانيد از رييس سوال جواب و او را استيضاح كنيد ولي اين موضوع در قوانين ديده نشده است. منظور من هم همين بود كه قوانين موجود تا حدي دست و بال فعالان اقتصادي كه در اتاق حضور دارند و هيات نمايندگان هستند را بسته و ابزار لازم براي آنها وجود ندارد. نكته ديگر در صحبتهاي آقاي بهزاديان اين بود كه گفتند گروهي كه اينجا نشستهاند از گروه تحول آمدهاند. اگر ما اين را بپذيريم وقتي كسي اكنون در نايبرييس اتاق از گروه تحول رفته و نتوانسته جوابگوي مسووليت خود باشد و نتوانسته تاثير و عملكرد مثبتي داشته باشد در اينجا تحول هم بهعنوان مادر بايد پاسخگوي رفتار آن آدم باشد. گرچه من معتقدم كساني كه در هيات نمايندگان و هيات رييسه وارد شدند نه فقط در قالب گروه بلكه به شكل فردي هم بايد كارنامه و عملكرد خود را ارايه دهند از ميزان شعارهايي كه قبل از انتخاب دادند چقدر توانستند به كارها عمل كنند. اگر ما بهدنبال شفافيت هستيم بايد شفافيت را از خودمان آغاز كنيم.
ولي نكته كلي كه من ميخواهم بحثش را مطرح كنم، اين است كه ما از اتاق بازرگاني ايران چه انتظاري داريم. ما جايگاه اتاق بازرگاني ايران و تاثيرش بر اقتصاد كشور را چقدر ميبينيم. ممكن است كه امروز كمتر از 30هزار كارت بازرگاني داشته باشيم ولي مساله اين است كه اقتصاد كشور 85 درصدش دست دولت است و همان آدمها در همين اتاقها كارت دارند. ما امروز صحبت از 15درصد اقليتي ميكنيم كه تاثيرش اگر خيلي بتواند بالا باشد ميتواند به همان 15درصد برسد. دوم ما در شرايطي صحبت ميكنيم كه برنامههاي اقتصادي تدوين شده و در مجلس مصوب شده و ابلاغ شده و براي اجرا، انحرافهاي 50-60 درصدي داشته است. مديراني كه آمدند نميخواستند خارج از ضوابط كار كنند، مشكل اين است كه شرايط سياسي و اقتصادي كشور منجر به اين موضوع شد. ما طي 5 برنامه اخير هيچ كدام نزديك به 50 درصد توفيق عمل نداشتهايم و بقيه همهاش فاصله بوده است. ما درباره اتاق بازرگاني با همين شرايط صحبت ميكنيم و در حد همين شرايط بايد انتظار داشته باشيم. نكته بعدي كه آقاي جميلي هم به آن اشاره كردند، بحث تشكلها و استفاده از كميسيونهاست كه با اصلاح قوانين امكانپذير است.بحث 3 در هزاري كه گرفته شد و مبالغ هنگفتي كه گرفته شد، درست است كه اين مبالغ در قانون ديده شده اما اگر واقعا بخش خصوصي توانست از محلي اين درآمدها را كسب كند حتي درصورت اشتباه بودن بايد آن را دريافت كند؟
چه دليلي دارد چنين رقمي را توليدكننده، صادركننده يا واردكننده از درآمد خود بپردازد. اينجا هم بايد بپذيريم كه بهعنوان بخش خصوصي اشتباه كردهايم و آن را اصلاح كنيم. اگر شرايط موجود مطلوب نيست هم بايد شرايط اتاق را در اقتصاد ببينيم و هم تاثيرگذاري اتاق را از سياستها و شرايط كشور مدنظر داشته باشيم و اتاقي را ترسيم كنيم كه واقعا امكان تغييرش براي بخش خصوصي وجود دارد.
محمدرضا بهزاديان: آقاي لاهوتي شما ميفرماييد اتاق بازرگاني به اين دليل كه در اين كشور انحراف از مصوبه وجود داشته و بهدليل شرايط اقتصادي و دلايل ديگر اتاق بازرگاني ما هم اتاق بازرگاني حداقلي همين كشور است. من با اين فرمايشات شما با كمال احترام كاملا مخالف هستم. يعني آرمان و آرزو و برنامهريزي زير سوال ميرود. ما وقتي خودمان مينشينيم ميگوييم دولت بايد كوچك شود و ما بخش خصوصي مملكت را درست ميكنيم. يك اتاق كوچك به قول شما 15درصدي را به ما دادهاند درست كنيم و بگوييم دولت بروكراتيك بايد كشور را اينگونه اداره كنيد. نه اينكه اتاق بازرگاني وقتي تفريغ بودجه خود را ميدهد آنقدر انحراف داشته باشد كه شخصي بهنام عباس وطنپرور به آن اعتراض ميكند و مقاله به روزنامه ميدهد وي را به دادسرا بكشند. دولت بيچاره، دولت مظلوم حتي دولت احمدينژاد هيچوقت كساني كه انتقاد كردند كه بودجه انحراف دارد را به دادگاه نكشيد. اتفاقا ما آنجايي كه بايد از دولت بهتر باشيم از دولت بدتر هستيم. خواهش ميكنم شما هم اصلا قبول نكنيد كه اتاق حداقلي داشته باشيم. من ميدانم حتي دوستان در جمع خودتان مثل آقاي خوانساري صلاحيت ساخت اتاقي بهتر از دولت را دارند ولي اينكه شما قانع به اتاق حداقلي شويد يك اتاق افتضاح بهدست خواهيد آورد.
آقاي لاهوتي ضمن تحول به هيچكس تضمين نميدهد اگر عملكردش خراب بود تا آخر عمر بيمه عمرش ميكند. ما يك پلي هستيم كه آدمهاي جديد از آن عبور ميكنند، عضو هيات نمايندگان يا نايبرييس و منشي هيات رييسه در اتاق بازرگاني ايران ميشود ولي اگر عملكرد آنها مناسب نبود طبيعي است كه تحول دفعه بعد از آنها خواهش هم نخواهد كرد كه بيايند يا حتي ممكن است تحول در مقابل عملكرد بد بعضي از اعضاي خود بايستد. خانم مقيمي يكي از اعضاي تحول بوده ولي تحول احساس كرد كه وي سد ورود زنان به اتاق بازرگاني شده پس وي را گذاشت كنار گذاشت. وي 200دفعه هم آمد تا عذرخواهي كند، گفتند برو عملكرد خود را درست كن و ما دعواي شخصي با كسي نداريم بنابراين ما ضمن احترام به آقاي سلطاني وي را براي تمام عمر بيمه نكردهايم. مسووليت عملكرد ناتوان در نايبرييسي اتاق به عهده شخصي است كه نايبرييسي را گرفته است. من خودم هيچوقت نميآيم بگويم اگر من اين منشور را عمل نكردهام خودم سر يك سال استعفا ميدهم. اين بيتجربگي آقاي سلطاني بود. نه وي بايد ميايستاد و از اصولش دفاع ميكرد. گناه بهزاديان كه باعث اخراج وي از اتاق بازرگاني شد اين بود كه روي اصولش ايستاد و گفت نبايد اين كارها به اين شكل انجام شود و به همين دليل گفتند تو به درد نميخوري و بايد بيرون بروي. من پدرام سلطاني را روي سرم ميگذاشتم اگر روي اصول خود ميايستاد حتي اگر از اتاق بيرونش ميكردند. اما در بحثهايي كه آقاي جميلي ميفرمايند بايد بگويم در هيات رييسهيي كه ميگوييد در مذاكرات هستهيي هم دخالت كنند، آقاي جميلي ما در يك هيات رييسه بوديم كه من در سال 82 گفتم ميخواهم اتاق بازرگاني ايران و امريكا را تاسيس كنم و بعد با دونوهير، رييس اتاق بازرگاني امريكا قرار گذاشتم و در افريقاي جنوبي با وي صحبت كردم تا بخش خصوصي دو كشور مشكلاتي كه ايجاد ميشود را حل كنند. رييس محترم شما مدارك را جمع كرد و برديد نزد بالاترين مقامات نظام و گفت شما ميگوييد امريكا دشمن است و اين جوانك دارد با امريكاييها ملاقات ميكند. ما در اتاق و در خانه خودمان قرار بود اگر اشتباهي ميكنيم، درون خود حل كنيم. اگر هم كار صحيح بود و شخصي از ديوار خوب بالا ميرفت شما نميتوانستيد نبايد وي را هو ميكرديد. اگر هم بالا رفتن اشتباه بود بايد با هم حل ميكرديم و موضوع را به نظام و دولت نميكشانديم. امروز چه كسي جرات ميكند با آن سابقه كه كاغذها را جمع كردند و گفتند بايد با وي برخورد شود به سراغ مذاكرات و سياست خارجي برود.
درباره اعلام مواضع هم من كاملا فرمايشات را صحيح ميدانم. تا امروز انجمن مديران و متخصصين مواضع خود را اعلام كردهاند. بخش اول را چاپ كردند و بخشهاي ديگر آماده است ولي كمي صبر كرديم تا بقيه هم اعلام كنند. آقاي جميلي من از شما ميخواهم مواضع ما را نقد كنيد ما هم بيانيههاي شما را نقد ميكنيم. نكته ديگر درباره برنامهها در همان عمر كوتاهي كه در دوره رياست داشتم هميشه شعارم اين بود كه اتاق ايران چتري بالاي سر شهرستانها و تشكلهاست. اتاق ايران اصلا نبايد داعيه رياست و كنترل داشته باشد بلكه بايد بستر آماده كند تا تشكلها به اعضاي خود خدمت كنند و حتي اگر خدمت كردند به آنها پول دهد. ديدباني بازار بايد برعهده تشكلها باشد. اگر اتاق بازرگاني به تشكلها قدرت داد آنها قطعا رشد ميكنند. اما يك شرط وجود دارد كه مطابق آييننامه شوراي عالي نظارت چه براي تشكلها و چه اتاقهاي مشترك براي آنكه ويروس بالا پايين كردن آرا كه در اتاق وجود دارد در تشكلها هم رسوخ كرده است، جلوگيري شود طبق قانون يك نماينده حقوقي قوي و يك نماينده بينالملل قوي نظارت كند كه انتخابات صحيح انجام شود. اكنون اين زمزمه ايجاد شده كه الزامي درصدور كارت بازرگاني نيست و من هم الزامي نميبينم. اگر اتاق بازرگاني درست عمل كند بدون كارت بازرگاني هم ميتوان اعضاي اتاق را همين اندازه نگه داشت يا حتي بيشتر كرد. نميخواهم از خودم تعريف كنم ولي در طول 27سال مديريت آقاي خاموشي اعضاي اتاق بازرگاني تهران 1700عضو اضافه كرد و در طول دو سال مديريت من 15هزار عضو به اتاق تهران افزوده شد. در طول 10سالي كه من از آنجا رفتهام 10هزارنفر از اعضا كمتر شدهاند.
اين نشان ميدهد كه مردم به نوع سرويس دادن نگاه ميكنند. وقتي آقاي خاموشي سرويس ميدهد در 27 سال تنها 1700 نفر عضو افزوده ميشود، وقتي بهزاديان سرويس ميدهد در دو سال 15هزار نفر عضو افزوده ميشود و وقتي آقاي آلاسحاق سرويس ميدهد 10هزار نفر از اتاق خارج ميشود. اگر سرويس درست داديم و عضوگرا باشيم، مردم ميآيند. ما افتضاحترين كارنامه خصوصيسازي را در مملكت خودمان در بخش بانكها داريم. خدا پدر بانكهاي دولتي را بيامرزد در همه ادوار گذشته و امروز در سود تسهيلات و همكاري با مردم در خصوصيسازي يعني رقابت شود و نرخها كاهش يابد. نه اينكه مديران عامل بانكهاي خصوصي يك انجمن درست كنند به قول خودشان انجمن صاحبان و مديران بانكها كه با هم بنشينند و خلاف نظر دولت تباني كنند كه بهره سود 28درصد باشد يا 29درصد.
كار باندها، كارتلها و تراستها است نه تشكل و اتاق بازرگاني. بايد جلوي آنها بايستد و با ظلم و خيانتي كه بانكهاي خصوصي در حق بخش خصوصي و توليد ايران ميكنند، مبارزه كند. در مقابل بايد تشكلها ديدهبان بازار شوند. آقاي جميلي در هشت سال گذشته ما فسادهاي سه هزارميليارد تومان، 9 هزارميلياد تومان و 12هزارميليارد تومان را ديديم و همانطور كه پيش ميرود، ميترسيم آخرش بگويند يكي كل بودجه مملكت را دزديده است. اينها در بخش خصوصي رخ داده است. من اسم متهماني كه در دادگاه محكوم شدهاند را نميبرم. اينها شركت داشتند و مديرعامل بودند. اينها فساد كردند كه دادگاههاي جمهوري اسلامي آنها را حتي محكوم به اعدام كرد. چند كارت بازرگاني از سوي اين افراد باطل شد و اتاق گفت: چون اين افراد در نظام اقتصادي فساد كردند ما كارت آنها را باطل ميكنيم؟ هيچ كارتي باطل نشد ولي كميته انضباطي بهزاديان را اخراج كرد. اتاق بازرگاني نميتواند به اين شكل با فساد مبارزه كند. برادر عزيز همين امروز در شهرستانها رفيق شفيق آقاي خاموشي و شريك 30ساله آقاي ميرمحمد صادقي در فلان اتاق شهرستان چقدر متهم به فساد مالي است؟ اتاق بازرگاني در اين رابطه چه كرد؟ بهزاديان بايد در اين مورد پرونده را به دادگاه ببرد كه بعد آقاي جلالپور و ديگران زنگ بزنند كه خواهش ميكنيم در دادگاه اين موضوع را پيگيري نكنيد و خودمان در كميته انضباطي حلش ميكنيم و فلاني را بيرون ميكنيم. اين را خود اتاق بازرگاني بايد سريعتر اصلاح كند، آن رييس را بخواهد و همانطور كه بهزاديان را استيضاح كرد آن پيرمرد محترم را هم استيضاح كند تا نگذارد اين نقطه سياه بر پيشاني اتاق بازرگاني باقي بماند.
ابراهيم جميلي: من از صحبتهاي آقاي لاهوتي شروع ميكنم. درست است كه 15درصد اقتصاد دست بخش خصوصي است و 85درصد دولتي است ولي در اتاق بازرگاني 90درصد دست بخش خصوصي است و 10درصد دولتي است. از نظر تعداد دارندگان كارت بازرگاني بخش خصوصي است. پس نياييم اينجا اكثريت خودمان را هم تقديم اقليت كنيم. در اقتصاد 85درصد دست آنها است و اگر اتاق را هم به آنها دهيم ديگر قابل قبول نيست. ما توانمندي جذب سه-چهار برابر اعضاي فعلي را داريم و اگر نگاهي به تعداد شركتهايي كه تاسيس ميشوند بيندازيم و اينكه چند درصد آنها عضو اتاق شدهاند، ميفهميم نتوانستهايم كارهايي را كه بايد انجام دهيم را به سرانجام برسانيم. كساني كه پروانه تاسيس يا بهرهبرداري در صنعت و معدن گرفتهاند، نتوانستهايم تحت پوشش خودمان درآوريم. با نگاهي به اتاقهاي بازرگاني ساير كشورها حتي همسايگان خودمان ميبينيم اصلا از نظر تعداد اعضا قابل مقايسه نيستيم. آقاي بهزاديان اينكه اتاق بيايد از عضو خود شكايت كند، بدترين اتفاقي است كه ميافتد.
محمدرضا بهزاديان: من نگفتم اتاق ازعضوش شكايت كند بلكه ميگويم من كه بيرون هستم وقتي اتاق رسيدگي نميكند مجبور به شكايت ميشوم مانند پرونده كانون زنان بازرگان.
ابراهيم جميلي: قطعا، در پرونده آقاي وطنپرور من خودم جزو معدود كساني بودم كه رفتم تا مشكل را حل كنم. من بهشدت هم به هياترييسه محترم گفتم كه عمل شما قابل قبول نيست و همچنين از آقاي وطنپرور خواهش كردم كه به اين شكل نبايد اتفاق ميافتاد. اتاق نبايد شكايت كند بلكه بايد سرويس دهي كند. قطعا من هم با بنگاهداري بانكها مخالف هستم. اگر بخواهيم نقش اتاق را در اقتصاد ملي تعريف كنيم، اتاق بايد جلوي بانكهاي خصوصي بايستد و بگويد كه با اين نرخ تسهيلات دادن خيانت است. اتاق وظيفه داشت وقتي ميگفتند هم وزن خودتان اسكناس ميدهيم، مخالفت كند. اتاق بايد بازار سرمايه را تشويق كند تا با تاسيس هلدينگهاو كنسرسيومهاي بزرگ سرمايههاي كوچك جذب شود و به جاي تبديل به سكه و دلار در خدمت اتاق آينده باشد. بررسي كارشناسي هياترييسههاي گذشته بايد جزو وظايف اتاق بعد باشد. ما خانه اقتصاد را براي انتخابات آغاز نكرديم و مثل گروههايي كه يك مدتي بعد از انتخابات ميروند و فعاليت را بسيار كم ميكنند و دوباره در زمان انتخابات بيداري ستادها اتفاق ميافتد ما عمل نخواهيم كرد. ما استقبال ميكنيم كه اين بررسي انجام شود و از اعضاي انتظارات آنها را بپرسيم و براساس انتظارات اعضا عمل كنيم. اينكه چون برنامههاي دولت انحراف داشته است، بودجه دولت هم انحراف داشته باشد را قبول ندارم. قطعا بايد با واقعيتها پيش رفت و پيشبينيها درست باشد. اينكه بودجه اتاق نسبت به پيشبينيها افزايش پيدا كرده خوشحاليم ولي نحوه هزينه را بايد دقت بيشتري كنيم. قطعا ما نيامديم كه درآمدي كسب كنيم كه از افراد عضومان دريافت كنيم و اين درآمدها خارج از آنچه در قانون ديده شده و خارج از آنچه پرداختكنندگان انتظار داشتند، هزينه شود. بايد صورت مالي ما شفاف باشد و روي سايت قرار دهيم، بعد به بانكهاي خصوصي بگوييم. شما هم بايد شفاف صورت مالي شركتها و بازي با سهامشان را روي سايت بگذاريد. بعد از آنها بايد يقه بانكهاي دولتي را بگيريم كه بانكهاي خصوصي پيشقدم در شفافسازي بودند و حال نوبت شما است. هرچقدر بتوانيم در اين راه قدمهاي درستبرداريم بايد خود را به شكل واقعي در عملكرد اتاق نشان دهيم. نه اينكه كتاب و آمار و ويژهنامه چاپ كنيم كه اين كارها را كردهايم ولي اعضا اين احساس را نداشته باشند.
بايد اعضا بدانند تاثير قانون بهبود فضاي كسبوكار چه شده است و قبل و بعد از قانون چه تغييري در شرايط بنگاهها رخ داده است. من با آقاي بهزاديان موافق هستم كه ميگويند همهچيز را به قانون ارجاع ندهيم. برخي جاها قانون بوده و اصولا به آن عمل نشده است و در مقابل جاهايي نياز به قانون داريم. اكنون بايد از ظرفيت قانونهايي كه داريم خوب استفاده كنيم. چند درصد از ظرفيتهاي قانوني در بودجههاي 91، 92 و 93 كه براي رفع موانع توليد بوده به ثمر رسيده است. اين بايد توسط اتاق و تشكلها مورد بررسي قرار گيرد و اكنون كه قانون بودجه 94 مطرح است، ببينيم نقصهاي آن چه بوده است. بايد به مجلس بگوييم شما اين تكاليف را در بودجههاي گذشته آورديد ولي نتيجه بسيار كمتر از انتظار بود. اكنون وقت آن است كه بندهاي اجرايي نشده را الان با مجلس در ميان بگذاريم و بخواهيم مجلس در كل انحصار را بردارد نه فقط در واگذاريها و فولاد يا معادن. رقابتي بودن اقتصاد بايد شامل همهچيز باشد.
محمد لاهوتي: منظور من از اينكه 15درصد اقتصاد دراختيار بخش خصوصي است و بايد در همان حد از اتاق انتظار داشت، نيست. درست است كه در انتخابات شعارهايي كه رايدهندگان دوست دارند را ميزنند ولي ما نبايد شعارهايي دهيم كه نميتوانيم به آنها دست پيدا كنيم. بحث من هدفگذاري 15درصدي نيست و نميخواهيم اتاقي بياراده تحويل دهيم بلكه ميگويم وقتي در اقتصاد فقط 15درصد دراختيار بخش خصوصي است اتاق هم به اندازه آن 15درصد ميتواند نقشآفرين باشد و نه بيشتر. اگر گروه تحول قرار است آسيبشناسي روي رفتار خود داشته باشد، بايد بداند وقتي ميگويد گروه است فقط تا شب شمارش آرا نبايد گروه باشد. اين گروه بايد چهار سال گروه باشد. اگر امروز ميآييم از آقاي x در گروهمان حمايت ميكنيم، بايد طي چهارسال انسجاممان را حفظ كنيم. البته اين خواسته من است نه اينكه گروهي به اين تصميم رسيده باشد. اين اشكال تمام گروههاست. امروز ما در گروه تحول آدمهايي را ميبينيم كه اصولا شكلگيري تحول بهدليل همين افراد رخ داده است. در گروه مجمع فعالان افرادي را ميبينيم كه از تحوليها بودند كه با مجمع فعالان اختلاف داشتند. در ائتلاف براي فردا از هر دو طيف هستند. من فكر ميكنم بايد شرايطي را ايجاد كرد كه وقتي گروهي تشكيل ميدهيم آدمهاي منسجم و همفكر را دور هم جمع كنيم و چهارسال با هم حركت كنيم. اين زماني است كه ميتوانيم بگوييم تحول و نوگرايي ايجاد كردهايم وگرنه آقاي بهزاديان چهارسال رييس اتاق ميشود و تمام اين فرمايشات را قبول دارم كه تعداد كارت زياد ميشود و خدمت به اعضا ميكند ولي وقتي كنار ميرود چند سال در سكوت قرار ميگيرد.
چرا ما شخص محور هستيم و با رفتن يك آدم تمام تشكيلاتمان به هم ميخورد؟ چون برنامه و استراتژي نداريم. اگر برنامه بود شخص دومي پشت فرمان قرار ميگرفت. ما بهعنوان بخش خصوصي هم دستكمي از دولتيها نداريم و در اهداف و برنامهها مثل آنها عمل ميكنيم. شما ميفرماييد در دوره آقاي خاموشي تعداد كارتها اينقدر بوده و اكنون اينقدر شده و اكنون كاهش پيدا كرده است. من قبول دارم كه مديريت تاثيرگذار است اما فراموش نكنيد كه در يك دوره هشت ساله با نفت 20-30دلاري هشت درصد رشد اقتصادي داشتيم پس حتما فعاليت اقتصادي و كارت بازرگاني تشويق ميشود. در يك دوره هشت ساله رشد منفي داشتهايم پس قطعا ريزش پيدا ميكند. اينها را هم بايد در افزايش و كاهش كارتها موثر بدانيم.
موضوع بعدي آقاي جميلي اين است كه بگوييم كارت بازرگاني الزامش خوب است يا خير، من تعجب ميكنم چرا ما خودمان بهعنوان فعال اقتصادي عضو اتاق داريم اين موضوع را به شنونده القا ميكنيم كه كارت بازرگاني مربوط به اتاق است. كارت بازرگاني
ربطي به اتاق ندارد. اتاق براساس قانون تحويلگيرنده مدارك كارت بازرگاني است. اتاق كارت عضويت دارد. به نظر من كارت بازرگاني اگر حذف شود هيچ اتفاقي نميافتد ولي خوب است كه كارت عضويت جايگزينش شود تا بتوانيم فعالان اقتصادي را در اتاق جمع كنيم. ما ميگوييم اتاق تشكلِ تشكلهاست. شرايط تشكلها چگونه است؟ در وزارت كشور تشكل ثبت ميكنيم، در وزارت كار تشكل ثبت ميكنيم، در اتاق هم تشكل ثبت ميكنيم و هيچكدام، ديگري را قبول ندارند و وقتي پشت يك ميز با يك مسوول صحبت ميكنيم سه نوع حرف ميزنيم و مسوول دولتي نميتواند تصميم درست بگيرد. اگر بخواهيم اتاق را درست كنيم اول بايد ساماندهي تشكلها و تشكلگرايي و تبديلشدن به فدراسيونها را مدن