کد خبر:
76258
تاریخ انتشار: 13 شهریور 1393 - 09:59
حسین راغفر*
آرمان- با بررسی نظام تجاری کشور میتوان گفت شرایط اقتصادی به گونهای است که رقابتپذیری در آن کم و در حال توسعه محسوب میشود. با توجه به این شرایط سوالی که مطرح میشود این است که باید چه سیاستهای تجاریای را در پیش گرفت؟ متاسفانه ساخت اقتصاد ایران ساخت کمتر تولیدی و بیشتر تجاری است.
در بخش تجاری بیشتر به واردات کالاها و خدمات خارجی وابسته بوده و حجم انبوهی از تجارت کشور عملا به واردات اختصاص یافته است و این یک زایده بسیار ناگواری را برای اقتصاد کشور رقم زده که مسلما به زیانِ بخش تولید است. در کشورهای صنعتی بخش خدمات و تجاری به میزان قابلتوجهی توسعه پیدا کرده است اما نکتهای که وجود دارد اینکه این خدمات معطوف به صنایع و فناوریهای مربوط به آنهاست. بنابراین خدمات ارائهشده از جانب این کشورها معطوف به صنعت و فناوریهای پیشرفته است. به عنوان مثال صنایع عالی که در این کشورهای پیشرفته شکل گرفته و به محصولات این دسته از فناوریهای عالی، تبدیل شده خدمات متناسب گستردهای را هم در همین راستا شکل داده است.
بنابر آنچه گفته شد اگر شاهد رشد خدمات در این کشورها هستیم این رشد معطوف به تولید صنعتی و به ویژه صنایع عالی آنها بوده که متعاقبا ارزشافزوده بسیاری در این گونه خدمات نهفته است. در حالی که در کشور ما متاسفانه بسیاری از بخش تجارت وابسته به واردات است و بخش خدمات درست عمل نمیکند و همین موضوع باعث اتلاف منابع بزرگی از کشور شده است. ما از سال 1352 تا سال91 خالص مسافرتهای شخصی -یعنی کسر میزان خرج و هزینهای که برای مسافرتهای خارجی شخصی شده است از درآمد حاصل از مسافرتهای اشخاص خارجی به کشور- 38میلیارد دلار اضافهپرداخت مسافران ایرانی برای خروج از کشور داشتهایم. این هزینهها از ارز حاصل از منابع نفتی تامین شده است.
این نشاندهنده انحراف بزرگی در تخصیص منابع است و اینکه تا چه حد مدیریت ارزی کشور دچار نقصان و کمبود است و چه خطاهای بزرگی در این میان شکل گرفته است. در کشوری که نیروی کار آن به ویژه در سالهای اخیر همواره با بیکاری مواجه بوده و این در حالی است که منابع ما صرف واردات کالاها و خدمات خارجی میشود و این موضوع در شرایطی اتفاق میافتد که امکان تولید این کالاها و خدمات در کشور را داریم.
به عنوان مثال سالانه 500 میلیون دلار صرف واردات جوهر چاپگرها میشود.در همین راستا عده قلیلی هستند که سودهای بزرگی را به دست آورده که همانا این سودهای بزرگ هزینه نسلهای جاری و آتی کشور خواهد بود. این ساختار معیوب و زائدههای خیلی نامتوازن تجاری که در اقتصاد ما شکل گرفته، و در تجارت هم بخش واردات و نه حتی صادرات به تنهایی بار تجارت را بر دوش میکشد، بسیار دردناک است. ضمن اینکه ظرفیتهای بزرگی را برای تجارت محصولات صنعتی کشور نیز داریم به عنوان مثال سنگهای معدنی کشور به صورت خام صادر میشود یا پوست به صورت پردازششده خام صادر میشود و این در صورتی است که تمام اینها میتوانند ارزشافزودههای بزرگ و همچنین فرصتهای شغلی بسیاری را نیز برای کشور خلق کنند و دردناکتر اینکه با صادرات این صنایع ما برای کشورهای دیگر ایجاد ارزشافزوده و فرصتهای شغلی خواهیم کرد.
این قطعا یکی از کاستیهای جدی نظام تجاری در کشور محسوب خواهد شد. بحث دیگر انواع مختلف خدمات است ما سالهاست که در کشور منابع نفتی داشته و نفت تولید میکنیم اما هنوز برای خدمات فنی بخش نفت وابسته به خارجیها هستیم. این در حالی است که چین یک دهم کشور ما منابع نفتی نداشته ولی در مقابل بالغ بر یکصدهزار نفر متخصص بخش خدمات فنی نفت دارد و این خدمات را به کشور ما نیز صادر میکند. رفع تمام این مشکلات و چالشها مستلزم یک برنامهریزی منسجم و طولانیمدت ازسوی دولت است و یک چشمانداز روشنی برای استراتژی صنعتی کشور باید شکل بگیرد و درمقابل فرآيند تولیدات محصولات صنعتی کشور شکل خواهد گرفت و این نهایتا منجر به ایجاد یک ساختار اصلاحشده و منسجم برای بخش تجارت و اقتصاد کشور خواهد شد.
* اقتصاددان