
شرق- روز گذشته همایشی در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامهطباطبایی با موضوع احیای سازمان برنامه و بودجه با حضور محمد ستاریفر، رییس پیشین سازمان مدیریت و برنامهریزی دولت اصلاحات و بایزید مردوخی، مشاور پیشین رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور برگزار شد.
در این همایش هرکدام از سخنرانان سه موضوع چرایی لزوم سازمان برنامه و بودجه، چگونگی احیای این سازمان و همچنین نحوه اداره و نگرش کلی این سازمان پس از احیا را مورد بررسی قرار دادند. ستاریفر با مقایسه سهنوع از اینگونه سازمانها در کشورهای دیگر به تشریح آن پرداخت.
او در این زمینه اظهار داشت: برای هماهنگی بیشتر در تشکیلات عریض و طویل دولت و عدم دخالت یا تعارض وزارتخانههای زیر مجموعه دولت باید سازمانی برای هماهنگی و همچنین نظارت بر عملکرد بهینه آنها وجود داشته باشد که در کشورهای مختلف این سازمان با نامهای مختلف در تشکیلات دولت تعریف شده است.
به عقیده او هر نظام که نیازمند تصمیمگیری صحیح و آگاه است به وجود چنین سازمانی نیاز دارد. او نگاههای اشتباه و نگاه مالی ابزاری به این سازمان را به نوعی که هر سازمانی که نیاز به بودجه دارد به این سازمان بهعنوان یک قلک نگاه کند که میتواند از آن برداشت کند را یکی از آفتهای خطرناک برای این سازمان برشمرد و در ادامه تاکید کرد که برای رسیدن به نظم پایدار و چندجانبه در کشور نیازمند سازمان بودجه با ثبات و قانونمند هستیم. او همچنین با تاکید بر رابطه مناسب بین نظام تصمیمگیر یعنی دولت و نظام تصمیمساز یعنی سازمان برنامه و بودجه آن را از الزامات توسعه در کشور برشمرد و به تجربه دیگر کشورها در این زمینه اشاره کرد و گفت: این موضوع در کشورهای توسعهیافته امری معمول و جاافتاده است.
ستاریفر در ادامه به تاریخ و روند سازمان از ابتدا تاکنون پرداخت و ادامه داد: در زمان قبل از انقلاب هم توجه به سازمان بسیار کم بود و این سازمان کارایی لازم را نداشت و با هر طرح جدیدی که به سازمان ارایه میشد طرحهای در حال اجرا نیمهتمام رها میشد و این یکی از آفتهای سازمان در زمان قبل از انقلاب بود. او با اشاره به فروش نفت اعلام کرد که گاهی در سال نزدیک به 70میلیارد دلار فروش داریم و اگر در کشور نظم نباشد این پول مانند این هشت سال معلوم نیست در کجا خرج میشود و از همه مهمتر به چه طریقی خرج میشود. رییس پیشین سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور افزود: دولت باید با سازماندهی به درآمد نفتی و استفاده از کارشناسان در سازمان برنامه و بودجه سرمایه نفتی را برای نسلهای دیگر سپردهگذاری کرده و با هدایت آن به بخش تولید ایجاد شغل کند.
ستاریفر در ادامه با بیان اینکه در قانون اساسی اصل برنامهریزی گنجانده شده است، تاکید کرد: تنها دستگاهی که میتواند این اصل یعنی برنامهریزی را به اجرا گذارد سازمان برنامه و بودجه است زیرا این سازمان میتواند آیندهنگر باشد و با بررسی آمارهای موجود چشمانداز آینده کشور را مدنظر قرار دهد تا مسوولان کشور بدانند در چند سال آینده در چه مسیری به سمت توسعه پیش بروند. او همچنین با اشاره به برنامه چشمانداز 20ساله که سازمان برنامه و بودجه نقش بسزایی در تصویب و تهیه آمارهای لازم برای آن داشت، اظهار کرد: این طرح یک نقشه راه است که متاسفانه از آن دور شدهایم و این نیاز احیای سازمان و وجود آن را دوچندان میکند و وجود یک سازمان کارآمد که الزامات توسعه و تکنولوژی را بداند، میتواند هم ایجاد شغل کرده و هم بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور را حل کند.
او از دیگر نکات مثبت احیای سازمان به مشارکت زنان بهعنوان کارشناس در این سازمان اشاره و اعلام کرد: این سازمان میتواند به بهبود شاخصهای اقتصادی کمک شایانی کند و این باعث توانمندسازی ایران در بازار جهانی میشود. ستاریفر با اشاره به اینکه در کشورهای کمونیستی تمام درآمد دولت در دست خودش بود بنابراین نیازی به وجود این سازمان نبود، ادامه داد: ولی با فروپاشی کشورهای بلوک شرق و حرکت کشورهای توسعهیافته به سمت بازار آزاد، درآمد اصلی دولتها که از مالیات مشاغل تامین میشد باید به نحوی قانونمند هدایت و برای مصرف آن برنامهریزی میشد و برای همین وجود این سازمان احساس شد. در حال حاضر در کشورهای اروپایی، دولتها در متن نیستند و سازمان برنامه آنها نظم و برنامه لازم را برای اداره کشور به دولت میدهد و نحوه خرج درآمدهای دولت را برنامهریزی میکند.
بنابراین یکی از دغدغههای دولت که برنامهریزی است از میان رفته و باری از دوش دولت برداشته شده است. او گفت: در سال 1325برنامه توسعه در ایران ریخته شد ولی به دلیل عدم حضور سازمانی که آن را هدایت کند تا انقلاب، این اصلاحات به طرز درستی انجام نشد و به نوعی میشود گفت جواب نداد ولی پس از انقلاب با اصلاحاتی که در قانون اساسی انجام شد قدرت سازمان برنامه و بودجه بیشتر شد و تا اواخر دولت خاتمی که اصلاحاتی در آن انجام شد تبدیل به یک نهاد برنامهریز قوی شد که شاهد بودجهنویسی دقیق و کلان در آن سازمان بودیم که به دلیل انحلال آن در دولت گذشته شاهد کجروی در اقتصاد و بودجهنویسی بودیم. طی 30 سال در کشور ما شعارهایی داده شده که منتسب به مقدسات بوده است. دولت باید پارادایم توسعه داشته باشد. یا باید این پارادایم را از ترکیه یا برزیل بگیرد، یا اینکه به گفتمانی پایبند باشد.
به نظر من اگر به ایدهای پایبند باشد، بهتر از این است که اعتقادی نداشته باشد. نتیجه عدم پایبندی را در 30 سال گذشته نشان دادیم. به این منظور باید در عرصه اندیشه موازینی داشته باشیم. عرصه اندیشه نیز نیازمند فرآیندهایی قانونی است اما اینکه نقش نخبگان در این میان چیست، باید بگویم نقطه شروع در روششناسی همینجاست. او چکیده سخنان خود را اینگونه اعلام کرد که در کشورهایی با ساختار اقتصاد آزاد، سازمان برنامه در اختیار دولت است و نه اقتصاد. آنها میگویند چون به مدارجی از معرفت رسیدهایم باید در هرمرحلهای که هستیم کارآمد باشیم و چون دولت از مردم مالیات میگیرد، باید سعی کند مالیات حداقل باشد تا به مردم فشار نیاید. مالیاتی هم که از بنگاهها گرفته میشود به صورت کارآمد و اثربخش هزینه شود.
بنابراین دولت که یک بنگاه اقتصادی است یک دفتر اقتصاد درست میکند و چگونگی کار خود را در عرصههای سیاسی و اجتماعی بررسی میکند تا بتواند اقتصاد را کارآمد کند. پس سازمان برنامه در کشورهای غربی وضعیت روشنی دارد. اما دستهای دیگر از کشورها هستند که در این تقسیمبندیها خواب بودهاند. به خصوص بعد از جنگ دوم جهانی برخی کشورها قصد الگوبرداری از کشورهایی را داشتند که آنها را استعمار کرده بودند. ایران در چنین دستهبندی قرار میگیرد. گروهی از دانشگاه هاروارد میآیند و به ایرانیها کمک میکنند که افق برنامه توسعه بنویسند. آن برنامه توسعه فقط اقتصادی نیست. او در پایان تاکید کرد که باید از نگاه قلکگونه به این سازمان خودداری شود.
انحلال سازمان مدیریت را کارمندان خود سازمان طرحریزی کردند
بایزید مردوخی، مشاور پیشین رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در ابتدای سخنان خود گفت: سازمان برنامه یکی از مسایل بسیار مهم است که باید به آن توجه ویژه داشت. در کشور ما قریب به صدسال است که از درآمد نفتی استفاده میشود. در ابتدا پول نفت ارزش چندانی نداشت ولی در 60 سال اخیر تاثیر زیادی در اقتصاد داشته و همین مساله تعارضاتی را در دولت ایجاد کرده است. اگر دولت را یک بنگاه در نظر بگیریم آیا بنگاه میتواند 70میلیارددلار را بدون نظم هزینه کند؟ به گفته این کارشناس اقتصادی اگر سازمان برنامهای در کشور نباشد، دولت در صرف هزینههای بهدستآمده دچار مشکل خواهد شد. یک اصل بنیادی جوابگویی است که در قانون اساسی هم آمده است و دولت در این زمینه باید جوابگوی مردم باشد که هزینههایش چقدر با درآمدها منطبق بوده است. در کشور ما برنامهریزی پذیرفته شده است و دستگاهی که بتواند این برنامهریزی را انجام دهد فقط سازمان برنامه است؛ برنامهای که نه یکساله نه پنجساله بلکه باید یک برنامه بیننسلی باشد چون این سرمایه فقط به نسل ما اختصاص ندارد.
مردوخی افزود: در کشورهای دیگر آیندهنگری و چشمانداز را مدنظر دارند و کشور ما به این دلیل که سند چشمانداز 1404 را دارد باید به اهداف موردنظرش برسد. سازمان برنامهوبودجه، سازمانی است که الزامات توسعه، تکنولوژی، مشارکت زنان، اشتغال، ضرورت ایجاد فضایی در صحنه بینالمللی و توانمندسازی ایران در بازار جهانی و ضرورت اصلاح ساختارهای دولت برای پیشرفت، ضرورت نوینسازی اصلاح ساختارهای دولت برای پیشرفت، نوینسازی طرحها و برنامهها و درهمآمیزی توسعه ملی و استانی را باید مدنظر داشته باشد و با استفاده از ظرفیتها، نقشه راه را تعیین کند و همچنین به علت وجود تضاد و تعارض در جامعه، این سازمان باید مورد توجه قرار گیرد.
مشاور پیشین رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور با اشاره به اینکه نقشه انحلال سازمان توسط چندنفر از کارمندان خود سازمان ریخته شده بود، افزود: این اقدام باعث تعجب همه شد. حتی سادهترین نگاه به سازمان همان حسابداری است که حساب دخلوخرج دولت را انجام میدهد و باید بهطور جدی و با نوسازی آن به کار خود ادامه دهد.
اولین نکته فارغ از خود سازمان اصلاح نظام تدبیر است؛ نظام تدبیر سازگار با امروز ما، تدبیری که طراحی میکند و برنامهریزی را برای انجام هرچه بهتر اصلاحات در نظر دارد. سازمان برنامه باید کاستیهایش را از میان بردارد و نوسازی و جرح و تعدیل کاستیهایش را مدنظر داشته باشد. مجلس اعلام کرده به سازمان برنامه نیاز دارد که این خود نکته خوبی است، اما وتوی یکی از نمایندگان جای تعجب داشت که هدف از وتو بهخاطر عدم لزوم طرح بوده است یا نقصهایی که در طرح وجود داشته. به هر صورت اینکه مجلس اعلام نیاز میکند خود نویدبخش یک اقدام خوب است. این کارشناس اقتصادی در پایان گفت: سازمان برنامهای که نواقص قدیم را نداشته باشد و توانایی رفع تعارضات که در همه کشورها بین نهادهای مختلف بهوجود میآید را داشته باشد؛ همچنین بتواند تعارضات پنهانی که بین فقیر و غنی، حال و آینده، مرکز و پیرامون به وجود میآید را با نگاه چشمگیر و همهجانبه رو به آینده رفع کند، این الگوی ایدهآلی است.