ناترازی بانکی به عنوان یکی از مهمترین چالشهای ساختاری اقتصاد ایران در سالهای اخیر، تاثیرات چشمگیری بر عملکرد نظام بانکی و اقتصاد کلان کشور گذاشته است. این پدیده زمانی رخ میدهد که داراییها و بدهیهای بانکها به طور متوازن مدیریت نمیشوند تا بانکها با کمبود نقدینگی یا افزایش تعهدات پرداختنشده دستوپنجه نرم کنند.
در این شرایط، سوال اینجاست که چه عواملی باعث شدند شبکه بانکی کشور با یک ناترازی بزرگ مواجه شود؟ دولت و بانک مرکزی چه نقشی در این وضعیت ایفا کردند و چرا سیاستهای آنها برای بهبود ناترازی بانکها موفقیتآمیز نبود؟
یوسف محنتفر، کارشناس اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه مازندران، در گفتوگو با تجارتنیوز به این سوالها پاسخ داده است.
ناترازی به عارضه وحشتناک اقتصاد تبدیل شده است
*نقطه شروع ناترازیهای بانکی کشور کجا بوده و مهمترین عوامل ایجاد و تشدید ناترازی چیست؟ در صورت تداوم این وضعیت، ناترازی بانکها چه تاثیری بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت؟
نظام بانکی کشور در دهه 1390 با ناترازیهای شدیدی روبهرو شد. این ناترازیها گاهی آشکار میشوند و گاهی پنهان میمانند. امروزه ناترازی به عارضه وحشتناک اقتصاد تبدیل شده است.
یکی از پیامدهای ناترازی بانکی، مساله پایه پولی در کشور است. افزایش پایه پولی در اقتصاد هر کشوری، منابع مالی بیشتری برای افزایش حجم نقدینگی در اختیار بانکها و موسسات مالی قرار میدهد. هر اتفاقی که در این زمینه برای بانکها رخ میدهد، باعث بروز مشکلاتی در اقتصاد ملی میشود.
نکته دیگر آن است در کشورهایی که سیاست پولی انبساطی و در راستای افزایش پول و شبهپول دارند، اگر این حجم از نقدینگی به سوی سرمایهگذاری و تولید هدایت نشود، باعث تحریک تقاضا میشود و تورم ایجاد میکند. تورم در اقتصاد ملی بر همه متغیرها تاثیر میگذارد و ناترازی بانکها را تشدید میکند. ایجاد ناترازی و سپس تشدید آن در این چرخه معیوب اتفاق میافتد.
دلیل اصلی ناترازی بانکها کسری بودجه دولت است
*در سالهای گذشته سیاستهای دولت و بانک مرکزی چه تاثیری بر ناترازی بانکها گذاشتند؟
دلیل اصلی ناترازی بانکها کسری بودجه دولت است. بودجه با کسری بسته میشود و دولتها طی سنوات گذشته کسری بودجه شدیدی داشتند. عوامل دیگری مثل افزایش پایه پولی در اقتصاد ملی، تورم، کاهش ارزش پول ملی، رشد اقتصادی پایین و تحریمها نیز در ناترازی بانکها سهیم هستند.
کاهش رشد اقتصادی همه بخشها را دچار ناترازی میکند. بانکها نیز جزو عوامل اقتصادی هستند که در این چرخه دچار ناترازی میشوند. آیا دولت توانسته برای این چالشها سیاستی موثر تدوین کند؟
یکی دیگر از عوامل مهم ناترازی بانکها، تسهیلات تکلیفی هستند که دولت و بانک مرکزی با وضع قوانینی این تکالیف را به بانکها تحمیل میکنند. نکته بعد، فعالیتهای غیرمولد بانکها هستند. در داخل و خارج از اقتصاد، همه به بنگاهداری بانکها اشاره میکنند. فعالیتهای غیرمولد بانکها در اقتصاد، اثر منفی در کل نظام اقتصادی ایران به جا گذاشته است.
کدام بانکی در جهان سکه و شمش طلا خرید و فروش میکند
*بانکها برای رهایی از ناترازی باید چه سیاستهایی در پیش بگیرند؟
کافی است بانک دست از بنگاهداری بردارد تا هم نظام بانکی و هم اقتصاد ملی از شر ناترازی خلاص شوند. در کجای دنیا دیده شده بانک با خرید مستغلات بازار مسکن را به هم بزند و موجب افزایش قیمت مسکن در مناطق مختلف شود؟ بانک پاساژ درست کند یا مغازهداری کند؟ زمین بخرد و مجتمع مسکونی بسازد؟ کدام بانکی در جهان سکه و شمش طلا خرید و فروش میکند؟
بانکهای جهان جز در تامین منابع تولید و در مسائل تولیدی مشارکت نمیکنند. سلسله اقدامات مخرب بانکها در فعالیتهای غیرمولد و همراه نبودن با صنعت، کشاورزی و خدمات به تشدید ناترازی در تمام حوزههای اقتصادی دامن زده است.
حمایت از تولید باید جای بنگاهداری را بگیرد
*چه راهکارهایی را برای بهبود وضعیت ناترازی بانکها پیشنهاد میکنید؟
بانک مرکزی به عنوان تنظیمگر و ناظر بر شبکه بانکی باید بادقت موضوع ناترازی بانکها را بررسی و برای آن چارهاندیشی کند. بانک مرکزی باید خیلی سریع اقدام کند و فعالیت بانکها را زیر ذرهبین نظارت بر عملکرد قرار دهد.
تا زمانی که بانک مرکزی به وظایف ذاتی خود به عنوان ناظر شبکه بانکی عمل نکند، همچنان دچار ناترازی در بانکها خواهیم بود؛ گاهی این ناترازی پنهان است و گاهی آشکار میشود.
دولت باید انحراف اساسی نظم بانکی را بررسی و از فعالیتهای غیرمولد جلوگیری کند. بانکها منشوری برای خود دارند و حمایت از تولید در وظایف نظام بانکی دیده شده است. بانک باید با صنعت، کشاورزی و خدمات همراه شود.
حمایت از تولید باید جای بنگاهداری را بگیرد. این اتفاق یا با دستورالعمل و بخشنامه رخ میدهد یا با توبیخ، تنبیه و حتی لغو مجوز فعالیت بانک میسر خواهد شد. بانک باید در رشد اقتصادی اثرگذار باشد، نه در نابودی اقتصاد!