حمایت از ملت فلسطین به عنوان مردمی ستمدیده که سرزمینشان توسط صهیونیستها به غارت رفته است؛ محکومیت رژیم صهیونیستی به عنوان غاصب سرزمینهای فلسطینیان؛ و عدم پذیرش این رژیم به عنوان یک کشور عادی، موضوعاتی است که نه فقط از سوی ایران و بعد از انقلاب، بلکه بیش از 75 سال است که بسیاری از کشورهای عربی و غیر عربی آنها را در دستور کار سیاست خارجی خود قرارداده اند. به طوری که تا کنون 28 کشور عضو سازمان ملل رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسند.
با اینحال عدهای با انحراف در واقعیات، سعی دارند ایران را تنها حامی فلسطین و مخالف اسرائیل نشان بدهند که خود را در منازعه فلسطینی-صهیونیستی دخالت داده است!
اخیراً هم برخی افرادی که سابقاً در موضوع فلسطین، مرزهای انسانیت را زیر پا گذاشته بودند، اصرار دارند که جمهوری اسلامی تنها به دلایل آخرالزمانی از فلسطین حمایت میکند. آیا این فرد از خود سوال نمیکند که چرا الجزایر، اندونزی، مالزی، پاکستان، افغانستان و... از فلسطین حمایت میکنند؟ شاید به زعم او این کشورها نیز برای خود دلایل آخرالزمانی دارند!
اصلاحطلبان تا چندی پیش انگشت اتهام را در آتش افروزیهای منطقهای به سوی حماس و عملیات طوفانالاقصی میگرفتند. در این مورد هم تا آنجا پیش رفتند که برخی از آنها گفتند شاید یحیی سنوار جاسوس اسرائیل بوده باشد!
بعد از آنکه شدت جنایات رژیم صهیونیستی از حد گذشت، زبان کوتاه کردند و صرفاً جنگ را محکوم کردند.
وعده صادق یک، پاسخ نظامی ایران به تعرض رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در سوریه و به شهادت رساندن تعدادی از فرماندهان سپاه بود. اما عدهای مخالف پاسخ متقابل به رژیم صهیونیستی بودند و بر محکوم کردن تجاوز اسرائیل به خاک ایران در سوریه و پیگیری از سوی مجامع بین المللی توصیه میکردند و عملاً ایران را به نظاره کردن تعرضات اسرائیل به خاک ایران دعوت میکردند.
اصلاحطلبان با دوگانه سازی تندرو و کندرو، کاسه کوزهها را از دم دست نتانیاهو و بایدن جمع کردند و بر سر کسانی که تندروهای داخلی میخواندند شکستند. گویی که این انقلابیون تندرو و سوپر انقلابی بودند که 50 هزار زن و بچه را در غزه قتلعام کردند.
حالا هم که اسرائیل سراغ لبنان رفته، ادبیات تندرو_کندرو را به ضاحیه جنوبی بیروت بردهاند تا با آن مقاومت حزبالله را محکوم کنند و به شیعیان لبنان بگویند که شما تندروهای حزباللهی به دنبال اهداف آخرالزمانی هستید. شما کاری کردید که اسرائیل به خاکتان حمله کند.
گرچه اصلاحطلبان هم در واقع از همین گله دارند. گلایه آنها از این است که چرا حزب الله خود را قاطی آش کرده است؟ باید میگذاشت اسرائیل کارش را بکند.
کما اینکه یک نفر دیگرشان شبیه این حرف را درمورد ایران گفته است: «ایران پس از طوفانالاقصی با عملیات صادق یک و دو وسط ماجرا پرید»! البته او هیچ اشارهای هم به حمله اسرائیل به خاک ایران در سوریه نمیکند تا مخاطبانش انتقامی بودن وعده صادق را به یاد نیاورند.
ظاهراً طراحی جدید اصلاحطلبان ایجاد انحراف در اهداف مقاومت است. موضوع مهدویت و انتظار، بنیان اصلی تفکر شیعه است که قرنها پیش از به وجود آمدن منازعه فلسطین و اسرائیل هم وجود داشته است. یقیناً دل امام زمان(عج) نیز از حمایت ایران از ملت مظلوم و ستمدیده فلسطین خشنود است. اما گره زدن ظهور ایشان، به کنشهای منطقهای ایران، حزبالله و مقاومت، در مقابل رژیم صهیوینستی، توطئهای است که سعی دارد ابعاد انسانی و امنیتی بحران صهیونیسم را نادیده بگیرد.
ایران هم بارها اعلام کرده است که حمایتش از فلسطین به دلایل انسانی و حمایت از مردم ستم دیده فلسطین، صیانت از قدس شریف به عنوان مسجد مقدس مسلمانان، مبانی اعتقادی و دینی اسلامی، و هم چنین بر طبق منافع ملی و ژئوپلتیک منطقهای است.