به گزارش اتاق خبر، به نقل از مهر، حسین درودیان در خصوص عملیات بازار باز گفت: فلسفه عملیات بازار باز، کنترل نرخ بهره و سود بانکی است و در عین حال، هدف بانک مرکزی این است که با اجرای عملیات بازار باز یعنی با تزریق یا جمع کردن پول، نرخ بهره را کنترل کرده و خرید وفروش اوراق دولتی را اهرم و بهانهای برای رسیدن به این اهداف قرار دهد. در واقع، هدف بانک مرکزی آن است که زمانی که قرار است پول به بانکها تزریق کند، مابه ازای آن دارایی خریداری کند که در این میان، بهترین دارایی که میتواند خریداری کند، اوراق دولتی است.
مدرس اقتصاد دانشگاه تهران افزود: اوراق دولتی که در عملیات بازار باز مورد استفاده قرار میگیرد، یک دارایی رسمی و سند بدهی معتبر دولتی است که حتی در سایر کشورها نیز، بانکهای مرکزی اوراق را خرید و فروش میکنند؛ ضمن اینکه هدف اصلی در سیاست عملیات بازار باز آن است که نرخ بهره کنترل شود.
وی اظهار داشت: حال باید در اجرای عملیات بازار باز به این نکته توجه کنیم که آیا در ایران حتی اگر این سیاست موفق باشد و موانع برطرف شود، چقدر بالا یا پایین رفتن نرخ بهره در اقتصاد، نتایج مثبت یا منفی خواهد داشت؛ این خود محل سوال است که باید برای آن پاسخی تهیه نمود.
درودیان معتقد است که حتی در صورت اجرای عملیات بازار باز به شکل موفق آن، اکنون نمیتوان تصمیم به افزایش نرخ بهره بگیریم؛ چراکه موجب فشار بر کسب و کارها میشود و از سوی دیگر، اقدام به کاهش نرخ بهره نیز اقتصاد را در شرایط تورمی قرار میدهد؛ چراکه سرمایهها از بانکها به سمت سایر بازارهای موازی حرکت خواهد کرد؛ به خصوص اینکه به هر حال جهت گیری پول در کشور، به سمت فعالیتهای مولد نیست و پول ارزان، همواره راه خود را برای حضور در فعالیتهای مخرب در پیش میگیرد و برای آن زمینهسازی میکند.
مدرس اقتصاد دانشگاه تهران بر این باور است که کارکرد اصلی عملیات بازار باز، برای اقتصاد ایران در شرایط فعلی کمک به تأمین کسری بودجه دولت است و بانک مرکزی به دنبال آن است که دولت، انتشار زیاد اوراق را در دستور کار قرار داده تا هم عمق عملیات بازار باز بیشتر شود و هم دولت بدهیهای خود را بپردازد؛ در حالیکه با این کار، دولت فقط تقاضای مصنوعی برای اوراق ایجاد کرده تا از افزایش نرخ بهره جلوگیری نماید؛ اما از آثار تبعی آن غافل خواهد ماند.
درودیان معتقد است که عملیات بازار باز، بیش از اینکه کارکرد پولی داشته باشد، کارکرد مالی دارد؛ ضمن اینکه بانک مرکزی با بانکها یا باید قاعدتاً به شکل خرید اوراق از بانکها یا فرش اوراق به بانکها وارد عمل شود و چنانچه بانک مرکزی بخواهد به بانکها اوراق بفروشد، یک عملیات انقباضی را شکل میدهد تا پول نقد را از دست بانکها بگیرد؛ این در شرایطی است که بانکهای ما در شرایط خوبی از حیث داشتن وجوه نقد نیستند.
وی ادامه داد: در عین حال، اگر بانک مرکزی بخواهد عملیات انبساطی را در پیش گیرد که اوراق را از دست بانکها بگیرد و به آنها پول بدهد، آنگاه باید دید که بانکها چقدر اوراق در اختیار دارند تا بتوان در مورد آن قضاوت کرد.
درودیان گفت: نکته مهم این است که اگر فرض کنیم که اوراق در دست بانکها عدد قابل ذکری است، آنگاه باید بررسی کرد که بخش عمدهای از این اوراق آیا در دست چند بانک است یا اینکه بین کثیری از بانکها این اوراق در گردش قرار گرفته است.
وی اظهار داشت: نکته حائز اهمیت آن است که اگر بانک مرکزی سیاست فروش اوراق دولتی را به بانکها در دستور کار قرار دهد، باید دید که وقتی این اوراق ارزشمند دولت را به بانکها میدهد و به جای آن پول میگیرد، آی محلی برای تبدیل کردن این پول به سودآوری دارد یا خیر؛ تمام اینها در شرایطی است که وضعیت جاری اقتصاد ایران ایجاب میکند که سیاست بانک مرکزی به صورت انبساطی بوده و دنبال خرید اوراق باشد؛ اما در بلندمدت، سیاست انبساطی در حوزه پول منجر به رشد پایه پولی شده و تورم را در پی خواهد داشت؛ یعنی بانک مرکزی باید پایه پولی بیشتری تزریق کند.
انتهای پیام/