به گزارش اتاق خبر، به نقل از خبرگزاری مهر، سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ در برابر ایران شاید یکی از پرتناقضترین و در عین حال خصمانهترین رویکردهای دولتهای آمریکایی طی چهاردهه گذشته باشد.
تا کنون هیچ دولتی در آمریکا به اندازه ترامپ پیشنهاد و ادعای مذاکره با ایران را مطرح نکرده و همزمان فشارها و تحریم اقتصادی هیچ کدام از دولتها در آمریکا تا به این اندازه علیه ایران محدود کننده و ضدبشری نبوده است.
دولت ترامپ همزمان با ادعای مذاکره با ایران، حتی کانال مالی تهران و اتحادیه اروپا را نیز تهدید به مسدود شدن میکند و مدعی است اجازه فروش نفت به ایران را نخواهد داد، هرچند این فشارها تا کنون تاثیری در رویکردهای ایران نداشته است.
در همین ارتباط در گفتگویی با پروفسور «ریچارد فالک»، استاد حقوق بین الملل دانشگاه پرینستون امریکا تنظیم شده که در ادامه می آید.
«ریچارد فالک» گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در فلسطین در سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۴ نیز بوده و بالغ بر ۲۰ کتاب از وی منتشر شده است.
*دونالد ترامپ رئیس جمهوری ایالات متحده آمریکا در عین حال که کمپین فشار حداکثری علیه ایران را پیش می برد از تمایلش جهت مذاکره و گفتگو نیز سخن می گوید. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
ترامپ بسیار احساسی و متناقض رفتار میکند و خیلی وقتها واقعا به سختی میتوان رفتار و عملکرد او را به درستی تحلیل و بررسی کرد. ترامپ به سیاست خارجی به عنوان یک معامله اقتصادی با سود و زیان نگاه میکند و جهت گیریهایش در سیاست خارجی بسیار متاثر از مسائل و تحولات داخلی در آمریکاست.
در مقابل خیلی منطقی و معقول است که مقامات ایرانی پیش از انجام هر کاری، اول به دنبال آنند تا میزان صداقت ترامپ را درباره ادعای علاقه به مذاکره و گفتگو بسنجند. شاید در این مورد بتوان با توجه به تحولات اخیر درباره نفتکشها و حمل و نقل دریایی در خلیج فارس، گفت که خصومتها تا حدی کاسته شده و این موقعیت مناسبی برای بازگشت دوباره دیپلماسی با هدف حل بحران است.
به سختی میتوان ارزیابی و پیش بینی کرد آیا واقعا ترامپ به دنبال گفتگو با ایران است؟ و اگر این گفتگو دارای تاثیرات مثبتی در نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ داشته باشد، او واقعا این کار را انجام دهد.
از سوی دیگر با نگاه به وعدههای پیشین ترامپ در انتخابات گذشته در سال ۲۰۱۶ متوجه میشویم که وعدههای ترامپ در راستای پرهیز از درگیری بیشتر در جنگهای خاورمیانه بوده و تلاش داشته تا خود را به عنوان کسی معرفی کند که به دنبال دور کردن و کم کردن نقش آمریکا در ماجراجوییهای پرهزینه و شکست خورده خاورمیانه بوده است.
از طرف دیگر ما شاهد انتصاب افراد اسلام هراس و جنگ طلبی مانند پمپئو و بولتون هستیم. همچنین شخصیت سیاسی تندخوی ترامپ، همیشه تلاش داشته تا سیاست خارجی خود را در مقابل دولتهای مخالف که دارای روابط پرتنشی هستند، بسیار سخت و خشن و قلدر نشان دهد.
*در خصوص برجام خواست واقعی دولت آمریکا چیست؟
به نظر میرسد که هدف ترامپ دستیابی به یک توافق جدید درباره مسئله هستهای ایران است تا بتواند به اسرائیل و عربستان این اطمینان خاطر را بدهد که ایران راهی برای عبور از تعهدات هستهای خود، حداقل در کوتاه مدت ندارد. همین نگرانیهای احتمالی دلیل اصلی خروج و رد برجام از سوی آمریکا و تحمیل مجدد تحریمهای سخت علیه ایران بود. این نگرانیها همچنین تا حد زیادی انگیزه واقعی برای از بین بردن دستاوردهای دولت اوباما بود که با استقبال اسرائیل هم روبرو شد.
البته بعید است که ایران بخواهد به ترامپ فرصت دستیابی به چنین موقعیتی را که یک پیروزی به شمار میرود، بدهد یا این که تهران با تغییر برجام و یا رسیدن به یک توافق جدید موافقت کند. در این صورت نیز ترامپ با چالش بیشتری در ارتباط با برجام روبرو خواهد شد و یا باید شکست رویکرد و عملکرد خود در ارتباط با برجام را بپذیرد و یا با تشدید تنشها و فشارها علیه ایران، خطر وقوع یک جنگ تمام عیار را به جان بخرد، که باز هم برای ترامپ پرهزینه خواهد بود.
*شاهد تلاشهایی از سوی امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه برای متقاعد کردن دونالد ترامپ برای بازگشت به برجام هستیم. چقدر این تلاش جدی است؟ آیا این تلاش نوعی طراحی از سوی واشنگتن محسوب نمی شود؟
هیچ نشانهای از این نیست که دستگاه دیپلماسی آمریکا از طریق میانجی گری و همکاری فرانسه در تلاش برای عبور از بن بست فعلی در رابطه با ایران باشد. همان طور که در پاسخهای قبلی هم گفتم ترامپ متمایل است که در وضعیت فعلی اگر اوضاع به سمت بحرانی تر شدن کشیده شود و یا برخی تعهدات مورد نظرش اجرا شود، عقب نشینی کند.
به عقیده من در این جا نقش ماکرون فقط این است که به طرفین فرصت بیشتری خواهد داد تا به این موضوع فکر کنند که آیا میتوانند به سمت یک مصالحه و سازش مقرون به صرفه حرکت کنند یا خیر؟ هم ایران و هم آمریکا مواضع سرسختانه و غیرمنعطفی دارند.
به سختی میتوان انتظار داشت که ایران تعهدات خود در ارتباط با برجام را به مانند گذشته دنبال و اجرا کند، مگر این که آمریکا به سمت برداشتن تحریمها تا حد معقول و قانع کنندهای به پیش رود.
در مقابل بسیار دور از ذهن است که ترامپ تحریمهای خود علیه ایران را کاهش دهد، مگر این که شرایطی برای او فراهم شود که او بتواند محدودیتهای اعمال شده علیه ایران در در راستای برجام را نوعی پیروزی برای خود عنوان کند.
انتهای پیام/