زماني كه دونالد ترامپ رييسجمهور ايالات متحده امريكا اعلام كرد كه اين كشور از توافق هستهاي با ايران خارج ميشود، قابل انتظار بود كه تغيير رويكرد ايالات متحده در قبال جمهوري اسلامي ايران، به ساختار اجرايي و تصميمگيري اين كشور تسري پيدا كند و نهادهايي و سازمانهايي متولي شكل دادن به اين تغيير رويكرد شوند. به همين دليل گروه اقدام ايران توسط وزارت امور خارجه امريكا به رياست برايان هوك رسما از پنجشنبه شب به وقت تهران كار خود را آغاز كرد. اين اقدام از سوي وزارت امور خارجه امريكا چند هدف عمده را دنبال ميكند. اصليترين هدفي كه دولت امريكا از تشكيل چنين گروهي دنبال ميكند، رايزني با كشورهاي جهان و به خصوص متحدين ايالات متحده براي پيوستن به فرآيند بازگشت تحريمها عليه ايران است. چنين اتفاقي از اين جهت اهميت دارد كه با نزديك شدن به زمان بازگشت تحريمهاي نفتي و بانكي كه بناست در روز چهارم نوامبر سال جاري ميلادي آغاز شود، بر تعداد مخالفان تصميم ترامپ در قبال ايران افزوده ميشود و حتي كشوري مانند بريتانيا كه روابط ويژهاي با ايالات متحده دارد نيز درخواست رييسجمهور امريكا را براي همراهي در تحريمها اجابت نكرده است. بريتانيا همواره در انتخاب ميان امريكا و اروپا معمولا واشنگتن را انتخاب كرده است، اما اينبار در خصوص موضع اتحاديه اروپا در راستاي حفظ برجام طرف بروكسل را گرفته است و به درخواست دولت ترامپ براي خروج از برجام پاسخ منفي داده است. اين اتفاق از سوي ساير كشورهاي اروپايي نيز رخ داده است. اين سناريو در روسيه، چين و تا حدودي هند اجرا شده است و آنها با امريكا در زمينه تحريمهاي ايران همراهي نكردند. در چنين شرايطي امريكاييها اين ضرورت را احساس كردند كه سياستي تهاجميتر را اتخاذ كنند و ...
با تهديدهاي متعدد تلاش دارند تا خواست خود براي تحريم ايران را به ديگر كشورها تحميل كنند. در اين چارچوب دولت امريكا تلاش ميكند تا فروش نفت ايران به صفر برسد و كشورهاي جهان به اين نتيجه برسند كه اگر به مبادلات بانكي و نفتي با ايران ادامه دهند مورد تحريمهاي امريكا قرار ميگيرند. البته بايد اين نكته را در نظر گرفت كه تشكيل گروه اقدام ايران اتفاق غير منتظره و خارقالعادهاي نبود. طي ساليان گذشته همواره برنامههايي مشابه در دستور كار ايالات متحده بوده است. اگر بخواهيم در مقام مقايسه يك مورد را بررسي كنيم، در دولت اول باراك اوباما و در زمان حضور هيلاري كلينتون در سمت وزارت امورخارجه امريكا، دولت اين كشور تصميم به ايجاد سفارت مجازي ايران گرفت كه مركز اصلي آن در امارات قرار داشت، در آن زمان دولت امريكا با تغيير رويكرد خود نسبت به ايران تلاش كرد ارتباط نزديكتري را با جامعه ايران برقرار كند. اين اتفاق رخ نداد و به اندازهاي كه تصور ميشد سفارت مجازي موثر واقع نشد و كارآمد نبود. از همين رو به نظر ميرسد برنامه و رويكرد جديد دولت دونالد ترامپ هم دچار چنين سرنوشتي خواهد شد. البته چنين اتفاقي ضرورتا به دليل آن نخواهد بود كه ايران در برابر تحريمها آسيب پذير هست يا نيست يا توان مقاومت در برابر اين فشارها را دارد يا خير، بلكه به اين دليل است كه جامعه جهاني در اين زمينه با ايالات متحده براي يك تحريم سراسري عليه ايران قانع نشده است. طبق قطعنامه ٢٢٣١ سازمان ملل متحد، تمامي كشورها ملزم شدهاند كه از اعمال تحريمهاي هستهاي عليه ايران خودداري كنند و اجراي قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل يكي از اصول حقوق بينالملل است، از همين رو كشورها از تحريمهاي ايالات متحده تبعيت نميكنند. در حال حاضر دور از انتظار است كه هياتهاي ديپلماتيك ايالات متحده در قالب گروه اقدام ايران بتوانند دستاوردي بيش از آنچيزي كه تاكنون به دست آوردهاند داشته باشند. از اين جهت ميتوان گفت كه به نظر نميرسد كه اين كارگروه بتواند تحولي اساسي در وضع موجود ايجاد كند. البته در پاسخ به انتظارات حاميان ضدبرجامي دونالد ترامپ كه هم در داخل و هم در خارج از ايالات متحده هستند، ضرورت داشت كه امريكا دست به يك اقدام عملي بزند تا نشان دهد به موازات بازگشت تحريمها اقداماتي براي جلب حمايت عمومي از اين اقدام دولت امريكا در حال انجام است. به جز اين موضوع بعيد به نظر ميرسد كه اين كار گروه بتواند نقش موثرتري را در روابط خصمانه و بسيار متلاطم با ايران ايجاد كند.
از سوي ديگر برخي رسانهها قصد دارند كه اين حركت دولت ترامپ را با تصميم دولت بوش پسر در تشكيل كارگروه اقدام عراق مقايسه كنند كه چندي پس از ايجاد آن ارتش ايالات متحده به عراق حمله كرد. اما بايد توجه داشت كه اين كارگروه اقدام نبود كه امريكا را به سمت جنگ با عراق سوق داد، بلكه در حقيقت از جمله نهادهايي بود كه توجيهگر سياستهاي كلان ايالات متحده عليه عراق بود. البته نميتوان بهطور كلي هرگونه اقدام نظامي را عليه ايران رد كرد. اما اگر اين اتفاق رخ دهد نيازي به ايجاد چنين گروهي نيست كه بخواهيم تصور كنيم با تشكيل گروه اقدام ايران حتما بحث حمله نظامي مطرح است. ضمن اينكه نبايد فراموش كرد كه حمله امريكا به عراق با شيوههاي جنگ قرن بيستمي و اعزام نيروهاي مسلح به اين كشور انجام شد، اما جنگ ميان ايران و امريكا در قالب جنگهاي قرن ٢١ خواهد بود كه بيشتر اقتصادي است. از همين رو نميتوان گفت كه سناريويي مشابه عراق در حال انجام است. در حال حاضر اولويت ايالات متحده اين است كه تا يازده هفته آينده بتواند كشورهاي متعددي را با خود همراه كند تا قبل از شروع تحريمهاي امريكا در ماه نوامبر فروش نفت ايران بهشدت كاهش يابد و در زمان شروع تحريمها فروش نفت ايران متمايل به صفر شود. اما اينكه جمهوري اسلامي ايران چه برنامهاي داشته باشد و چه واكنشي را نسبت به اين اقدام انجام دهد بحث ديگري است. ايران ميتواند از برجام خارج شود يا اينكه اقداماتي را در سطح منطقه انجام دهد كه فروش نفت ديگر كشورها را مختل كند، چنين اقداماتي از جمله سناريوهايي است كه جمهوري اسلامي پيش روي خود دارد كه نميتوان در سطح گستردهاي به آن پرداخت. در حال حاضر گروه اقدام ايران اميد دارد تا به شيوههاي ديپلماتيك و از طريق رايزني و گفتوگو با متحدان امريكا بتواند بيشترين حمايت را از تصميمي به دست آورد كه در سطح گستردهاي با آن مخالفت وجود دارد.
دونالد ترامپ قصد دارد تا تصميم خود در خصوص خروج از برجام را ساير كشورها به عنوان تصميمي درست بپذيرند و در نهايت نشان دهد كه توافق هستهاي با ايران بدون امريكا پابرجا نخواهد ماند و اثبات كند كه نظام جهاني كماكان بايد پيرو ايالات متحده باشد. اما بايد به اين نكته توجه كرد كه تشكيل گروه اقدام ايران به اين معني نيست كه در گذشته به ايران توجه نميشد، بلكه همواره در دولتهاي امريكا ايران از جايگاه ويژهاي برخوردار بود و نهادهاي مختلف به صورت تخصصي برروي ايران كار ميكنند.در حال حاضر سوال اصلي اين است كه گروه اقدام ايران بناست چه كاري را انجام دهد كه پيش از اين انجام نشده است. به نظر ميرسد ايالات متحده قصد دارد نشان دهد كه در تصميم خود مصمم است و يك جريان رواني و ضدبرجامي را راهاندازي كند. از طرفي دور دوم تحريمهاي ايالات متحده هنگامي آغاز ميشود كه تنها چند روز پس از آن انتخابات مياندورهاي كنگره برگزار ميشود و اين اقدام عليه ايران ميتواند چهرهاي مقتدر را از ترامپ در امريكا پيش از انتخابات به نمايش بگذارد. مجموعه فعاليتهاي امريكا عليه ايران اكنون در قالب يك كارگروه گردآوري شده و نمايندهاي خاص براي آن تعيين شده است تا به نحوي ايالات متحده و دولت ترامپ نشان دهد كه در بحث ايران جدي است.