Performancing Metrics

عرصه خالي بزم شبانه | اتاق خبر
کد خبر: 409576
تاریخ انتشار: 3 اردیبهشت 1397 - 09:49
سيد علي ميرفتاح

اوايل انقلاب جوك درست كرده بودند كه «تلويزيون در خيابان از يكي از ضدانقلاب‌ها مي‌پرسد نظر شما درباره صدور انقلاب چيست؟ او هم جواب مي‌دهد به شرطي كه همه‌اش را صادر كنند.» ناپرهيزي كنم و يكي ديگر از لطيفه‌هاي آنچناني را به يادتان بياورم. «آخر شب هموطني زنگ مي‌زند به تلويزيون و مي‌گويد آيا اين موقع شب، مسوولان مملكت خوابند؟ طرف مي‌گويد بله. احتمالا خوابند. مي‌پرسد مدير حراست چطور؟ مي‌گويد احتمالا او هم بايد خواب باشد. مي‌گويد پس حالا كه همه خوابند يك باباكرم بگذار حال كنيم.» اين دو لطيفه از آن جهت برايم تداعي شد كه ديدم مسوولان امر يكي پس از ديگري تلگرام را ترك كردند و سربلند از آن بيرون آمدند. من البته با اصل ماجرا موافقم و فكر مي‌كنم مسوولان يك كشور حتي‌المقدور نبايد از محصولات غير داخلي استفاده كنند. لو فرض، اگر براي ما مردم عادي پوشيدن لباس ايراني مستحب است، براي مسوولان واجب است كه جز توليد داخل نپوشند و جز كالاي ايراني نخرند. در موارد استثنا البته مي‌شود حكم استثنا داد اما وقتي ما پيام‌رسان داخلي داريم براي زعماي قوم قبيح است كه كاربر اپ‌هاي خارجي شوند. همانطوري كه از تلگرام بيرون آمده‌اند مقتضي است كه از فيسبوك و توييتر و اينستا هم بيرون بيايند. به ويژه حالا كه تشت رسوايي زاكر برگ از بام افتاده و معلوم شده طرف عقيده‌اي به امانتداري ندارد، لازم است كه بزرگان هرچه زودتر امانات خود را از آنها پس بگيرند و به همين معدود اپ‌هاي داخلي قناعت كنند. كهن‌جامه خويش آراستن، به از جامه عاريت خواستن. پيشنماز كه بيرون بيايد انشاء‌الله پس‌نمازها هم بيرون مي‌آيند. اما خوب يا بد قصه به همين سادگي نيست و پيچيدگي‌هايي هم دارد. حالا كه بزرگان از چنين محيط‌هايي بيرون آمده‌اند- خواسته و ناخواسته- فضا را براي رقباي‌شان بازتر كرده‌اند. قبلا هر كسي در گوشي موبايلش اگر ده‌تا كانال ضدانقلابي داشت، محض تعلق خاطر يا كنجكاوي چهار، پنج‌تا هم كانال حزب‌اللهي داشت. اگر نگاهي به ضدانقلاب‌ها مي‌انداخت محض استطلاع فرمايش بزرگان انقلابي را هم مي‌خواند، عكس‌هاي‌شان را هم مي‌ديد و ذهنش يك‌سويه و يك‌طرفه غش نمي‌كرد. اما الان گوشي‌هاي ما كلا و جزئا تبديل شده‌اند به محيطي امن و راحت براي جوك و ضدانقلاب و غيره. براي ماهواره هم همين اتفاق افتاده و ما در آنجا هم ميدان را حسابي خالي كرده‌ايم و به حريف سپرده‌ايم. ظاهرا نيروهاي خودي براي مصاحبه با شبكه‌هاي ماهواره‌اي، به خصوص بي‌بي‌سي و شبيه بي‌بي‌سي مانع و محظور دارند، بلكه حق ندارند روي خط آنها بروند و در محفل ضدانقلاب از مواضع انقلابي يا اصلاح‌طلبي خود دفاع كنند. اين عدم حضور باعث بي‌رونق شدن بازار اين شبكه‌ها نشده و نمي‌شود بلكه عرصه را براي تاخت و تاز معاندين فراخ‌تر كرده و مي‌كند. شخصا خيلي وقت نمي‌كنم پاي تلويزيون بنشينم اما هر بار كه دست داده و خبرهايي را از شبكه‌هاي ماهواره‌اي پي‌گرفته‌ام حضور پررنگ كارشناس‌هايي كين‌توز و عصبي و بدبين اعصابم را به هم ريخته. آدم‌هايي كه به هر دليلي اسم تبعيدي روي خود گذاشته‌اند و موجه و غير‌موجه از نظام سياسي ايران خشمگين‌اند بلكه براندازي اين رژيم را آرزو مي‌كنند، يك موقعيت ممتاز و بي‌رقيب يافته‌اند تا شب‌ها مهمان خانه‌هاي مردم شوند و حرف‌هاي صد‌من‌يك‌غازشان را به مردم حقنه كنند. اگر شما مي‌توانستيد بابت اين عدم حضور، بازار شبكه‌هاي ماهواره‌اي يا تلگرامي را كساد كنيد بد فكري نبود كه يك‌شبه ترك‌شان بگوييد و به آنها بي‌محلي كنيد، اما درد سر اين است كه بازار آنها همچنان پررونق است و ملت اعم از مومن و دهري، فوج فوج پاي صحبت آنها مي‌نشينند، هيچكس هم نيست جواب‌شان را بدهد. اشكالي نمي‌بينم كه صريح‌تر سخن بگويم و مسوولان امر و خوانندگان روزنامه را متوجه اين خطر جدي و بحران‌ساز كنم و هشدار بدهم كه كاش مي‌شد جلوي اين تك‌صدايي را گرفت و ذهن مردم را از بمباران وسيع ضدانقلاب حفظ و حراست كرد. ما صبح تا شب توسط تلگرام بمباران مي‌شويم، شب تا صبح توسط شبكه‌هاي معاند. بعد هم مي‌گوييم چرا يك دفعه اين همه بحران بر سرمان ريخته. بحران‌ها از آسمان كه نمي‌آيند، حاصل دسترنج همين شبه‌كارشناس‌هايي هستند كه ترويج نااميدي را وظيفه مسلم و اوليه خود مي‌دانند و از هر فرصتي استفاده مي‌كنند تا اميد مردم را به يأس بكشانند. پريشب وقتي ديدم اينها به اسم تحليل چه با ذهن و ضمير فارسي‌زبان‌هاي بيچاره مي‌كنند، آه از نهادم برآمد. بيشتر و بلندتر و سوزناك‌تر برآمد وقتي كه ديدم از اين طرف تلگرام سوت و كور است، تلويزيون در يك حال و هواي ديگر است و عرصه رزمگاه كه چه عرض كنم، حتي عرصه بزمگاه هم خالي است و ميدان را شش‌دانگ به اسم خودتبعيدي‌ها سند زده‌ايم.

 

نظرات
ADS
ADS
پربازدید