به گزارش اتاق خبر، به نقل از ایسنا، پرویز صداقت در نشست نقد و بررسی طرح کارورزی که در دانشگاه تهران برگزار شد درباره طرح کارورزی گفت: این طرح یک طرح اتفاقی نیست، بلکه در ادامه مجموعه سیاستها، برنامهها، مقرراتگذاریها و مقرراتزداییهایی به کار گرفته شده که در دهههای گذشته بیوقفه جریان دارند.
وی ادامه داد: از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی برخلاف شعارهای عدالت اجتماعی جریانی پیوسته از تضعیف به نیروی کار را شاهد بودیم. نخستین اتفاقات در این زمینه بعد از انقلاب اسلامی از طریق سنتگرایان با اتکاء به فقه سنتی اتفاق افتاد به این ترتیب که بنا بر این بود که رابطه کارگر و کارفرما به موضوعی درباره حق اجاره تقلیل یابد، حتی در آن زمان تلاش شد که نام کارگر و کارفرما هم تغییر کند. این تلاشها با مقاومت جریانهای قدرتمند عدالتخواهانه موفق نشد.
این اقتصاددان ادامه داد: از سال ۱۳۶۸ با اجرای برنامههای توسعه اقتصادی بار دیگر این روند تضعیف پیگیری شد. محورهای همه برنامهها از آن زمان تاکنون و همه سیاستگذاریها بر مبنای جریان نولیبرال بوده است و بنابر این بوده که مثلا قیمتها آزاد سازی شود، حداقل مداخله دولت صورت گیرد و این برنامهها در لوای شعارهای فریبندهای مانند تمایل برای افزایش بازدهی بازارها اجرا شده است که تضعیف هرچه بیشتر اقشار فرودست جامعه را به دنبال داشته است.
صداقت در ادامه سخنانش اظهار کرد: گرچه در یک دهه بعد از انقلاب جریان سنتگرا تمایل داشت مناسبات کارگری را تنظیم کند و در یک دهه اخیر جریال نولیبرال چنین برنامهای داشت، ولی همواره این جریانات دچار واگرایی بودهاند با این حال اخیرا به یک همگرایی رسیدهاند که این موضوع قابل تامل است.
وی به روند برنامههای توسعه اشاره کرد و گفت: از اول برنامه توسعه شاهد آن بودیم که به نحو پرشتابی برنامههایی در دستور اجرا قرار گرفت که به اضافه عرضه نیروی کار منجر شده و نتیجه آن تضعیف قدرت چانهزنی طبقه کارگر بود به این ترتیب که بر حجم بیکاران افزوده شد و توامان بخش اعظم قراردادهای کاری به مرور زمان بیثباتتر شد، یعنی به این ترتیب فرد شاغل یا مزدبگیر علاوه بر این که با تهدید خیل عظیم بیکاران روبهروست که میتواند به راحتی جای او را بگیرند. از قراردادی بیثبات برخوردار است که هر لحظه به هر دلیلی تصمیم به ادامهی کار او گرفته شود.
این اقتصاددان بیان کرد: علیرغم همه انتقادهایی که به قوانین و مقررات حوزه کار وارد میدانم با این حال همین طرح کارورزی با قوانین و مقررات موجود هم مغایرت دارد. مثلا از جمله این مغایرتها میتوان به موضوع سهجانبهگرایی قانون کار، حداکثر ۱۸ سال سن برای کار، حداکثر کار روزانه شش ساعت و غیره اشاره کرد که با قوانین مختلف از جمله قانون کار و قانون پنج ساله توسعه مغایرت دارد. در نتیجه این طرح حتی در چارچوب قانون و قوانین پرمساله موجود نیز توجیح ندارد.
صداقت افزود: کسانی که از طرح کارورزی دفاع میکنند این مساله را مطرح میکنند که اکنون رابطه دانشگاه با صنعت قطع است و باید دانش آموختگان با فضای کار آشنا شوند. این در حالی است که عدم ارتباط بین دانشگاه و صنعت یک مساله طولانی مدت است و دلیل آن نیز این است که این دو مستقل از یکدیگر توسعه یافتهاند و این روند بعد از بازگشایی دانشگاهها در دهه ۶۰ که بیاعتنا به ابعاد بسیاری ایجاد شدند، تشدید شده است.
وی ادامه داد: توجه به این موارد در حالی ضروری است که اکنون دانشگاهی که در ایران قرار است نخبهپروری کند همه ساله بخشی از فارغالتحصیلاناش مهاجرت میکنند و تنها خدمتی که نظام آموزشی به بازار کار میکند این است که در مواردی فارغالتحصیلانی را که مهاجرت نمیکنند چند سالی دیر روانه باز میکند.
این اقتصاددان اظهار کرد: اگر بخواهم بگویم طرح کارورزی چه نتیجهای به دنبال خواهد داشت باید بگویم که گروههای اجتماعی را به زیر خط فقر برده و بخشی از جامعه را به حاشیه میراند. همچنین ارزانسازی نیروی کار را به دنبال خواهد داشت.
صداقت در ادامه سخناناش به موضوع زلزله کرمانشاه و اتفاقاتی که درباره مسکن مهر افتاد اشاره کرد و گفت: در آن زلزله شاهد بودیم که وقتی سیاست در مسکن ترویج انبوهسازی باشد نتیجه آن خواهد شد که در دورهای پولهایی جابهجا شده، انباشت سرمایه ایجاد شده، ولی موتور بخش مسکن بهای از بین رفتن جان آدمها روشن مانده است.
وی ادامه داد: امروزه انواع آسیبهای اجتماعی مانند فحشا و فقر را میبینیم که احتمال آسیبهای معیشتی ایجاد کرده است.
این اقتصاددان بیان کرد: اتفاق تازه سالهای اخیر این بود که شاهد آنیم که خرده بوژورای سنتی و خرده مالکی جزء به شدت تضعیف شدهاند و این موضوع از طریق فروشگاههای بزرگ اتفاق افتاده است به این ترتیب این گروهها هم به خیل دستمزدبگیرها و تهی دستان اضافه میشوند و به این ترتیب آسیبپذیری دستمزد بگیران را شاهد هستیم.
صداقت در پایان سخنانش گفت: خلاصه معتقدم طرح کارورزی طرحی نبوده که اشتباهی تدوین شده باشد بلکه نتیجه مستقیم طرحهایی از این دست کاهش یا محدود کردن امکان افزایش دستمزد است که حاشیه سود سرمایهدار به حساب میآید. همان طور که در برنامههای توسعه خواسته شده به این ترتیب انباشت سرمایه تحریک میشود. من فکر میکنم طرح کارورزی یک پروژه طبقاتی است بنابراین مقاومت در برابر آنها باید در قالب یک پروژه طبقاتی پیگیری شود.
انتهای پیام/