به گزارش اتاق خبر، به نقل از ایران ورزشی، جذب نصف و نیمه بازیکنان خارجی کمکیفیت و سپس ندادن بخشی از (یا کل) دستمزد آنها و سپس قطع همکاری و شکایت بردن طرف مقابل به نهاد حاکم بر فوتبال جهان و صدور احکامی از سوی این سازمان که طبعا به سود طرف متضرر است در سالهای اخیر به کرات دامان پرسپولیس، تراکتورسازی و سپاهان را هم گرفته و آنها نیز تهدید به کسر امتیاز و جریمه نقدی شدهاند و در مورد سرخهای تهرانی تهدید اول در لیگ هفتم جامه عمل پوشید و پرسپولیس در شرایطی در دقایق آخر لیگ هفتم با گل وقت تلفشده سپهر حیدری برابر سپاهان پیروز شد و شاهد قهرمانی را در آغوش کشید که در اواخر فصل 6 امتیاز از مجموع امتیازهای آنها به سبب برخی تخلفهای قانونی و دیرکرد در پرداخت دیون باشگاه کسر شده بود ولی چون پرسپولیس قبل از آن واقعه فاصله زیادی را با رقبایش ایجاد کرده بود، آن شش امتیاز هم کمر قرمزها را نشکست هر چند فقط گلزنی در دقیقه 6+90 برابر سپاهان باعث حفظ جایگاه قرمزها و عدم ایجاد یک افسوس ابدی در دفاتر ذهن و خاطرات آنها شد.
تراکتورسازی هم در سال جاری بر سر دوران حضور هافبک پرتغالی سابق خود در این باشگاه و تبعات آن کش و قوسهایی با فیفا داشته و سپاهان نیز طی سالهای اخیر شاکیانی به فیفا داشته که آنها هم پروندههایی را در ارتباط با پرداختهای معوقه در این باشگاه در زوریخ گشودهاند.
این روال و نظایر آن حتی شامل برخی تیمهای کوچکتر ایرانی هم شده و بعد از این همه سال هنوز مشخص نیست باشگاههای- بخصوص نامدار و ظاهرا تابع قواعد- کشورمان چرا در این زمینه هدفمند عمل نمیکنند.
سوابق آنها سرشار از جذب نفرات خارجی است که فقط پس از استخدام کیفیت متوسطشان بر مربیان و مدیران افشا شده است و اگر بنا بود که نفرات داخلی و ایرانی طلبکار از اینگونه باشگاهها هم مثل خارجیها به نهادهای بینالمللی معترض میشدند معلوم نبود سرنوشت این باشگاهها بر اثر کثرت شکایات و میزان پول مرجوعی به کجا میانجامید و چند باشگاه از این طریق به سمت انحلال میرفتند.
تعدد اینگونه موارد حاکی از عدم دقت مکرر باشگاههای خاطی و گزیده شدن دایمی از همان منافذ همیشگی است و طبعا برای فوتبال ما این یک سوء تبلیغ است که چرا سرخابیهای پایتخت در پنج، شش سال اخیر هر یک قریب به 20 پرونده شکایت «خارجی» در فیفا به نامشان مفتوح شده و تکلیف برخی از آنها هنوز نامعلوم است که بزرگترین غول نیمه خفته آنها شکایت مانوئل ژوزه پرتغالی از پرسپولیس است که واقعا برخورد اصولی و قانونمندانهای با وی در تهران صورت نگرفت و اگر رای دادگاه عالی ورزش جهان (CAS) در مورد پرونده شکایت او همانی باشد که فیفا صادر کرده، سرخها باید درآمد سالهای بعد خود را نیز به حساب این مربی پیر نیمهبازنشسته بریزند و افسوس زمانی را بخورند که نه چندان با حساب و کتاب اقدام به استخدام وی کردند.
معلوم نیست باشگاههای بزرگ و پرادعای ما چه زمانی از خواب غفلت برخاسته و از تعدد قصورهای خود در این زمینه درس خواهند گرفت اما این مساله مشخص است که وقتی سران ورزش از عملکرد مدیران این باشگاهها راضی نیستند و به طور متوسط هر شش ماه یک بار اعضای هیات مدیره آنها را عوض میکنند، این نشان از معیوب بودن کارها در نزد آنها و فقدان کفایت لازم نزد آنها میکند و وقتی با انتصابهای بعدی هم مشکل حل نمیشود یعنی خواب ورزش ما سنگین است و دوستان حتی با هشدارهای عمیق و قاطع فیفا و نظایر آن هم از خواببرنمیخیزند.
تراکتورسازی هم در سال جاری بر سر دوران حضور هافبک پرتغالی سابق خود در این باشگاه و تبعات آن کش و قوسهایی با فیفا داشته و سپاهان نیز طی سالهای اخیر شاکیانی به فیفا داشته که آنها هم پروندههایی را در ارتباط با پرداختهای معوقه در این باشگاه در زوریخ گشودهاند.
این روال و نظایر آن حتی شامل برخی تیمهای کوچکتر ایرانی هم شده و بعد از این همه سال هنوز مشخص نیست باشگاههای- بخصوص نامدار و ظاهرا تابع قواعد- کشورمان چرا در این زمینه هدفمند عمل نمیکنند.
سوابق آنها سرشار از جذب نفرات خارجی است که فقط پس از استخدام کیفیت متوسطشان بر مربیان و مدیران افشا شده است و اگر بنا بود که نفرات داخلی و ایرانی طلبکار از اینگونه باشگاهها هم مثل خارجیها به نهادهای بینالمللی معترض میشدند معلوم نبود سرنوشت این باشگاهها بر اثر کثرت شکایات و میزان پول مرجوعی به کجا میانجامید و چند باشگاه از این طریق به سمت انحلال میرفتند.
تعدد اینگونه موارد حاکی از عدم دقت مکرر باشگاههای خاطی و گزیده شدن دایمی از همان منافذ همیشگی است و طبعا برای فوتبال ما این یک سوء تبلیغ است که چرا سرخابیهای پایتخت در پنج، شش سال اخیر هر یک قریب به 20 پرونده شکایت «خارجی» در فیفا به نامشان مفتوح شده و تکلیف برخی از آنها هنوز نامعلوم است که بزرگترین غول نیمه خفته آنها شکایت مانوئل ژوزه پرتغالی از پرسپولیس است که واقعا برخورد اصولی و قانونمندانهای با وی در تهران صورت نگرفت و اگر رای دادگاه عالی ورزش جهان (CAS) در مورد پرونده شکایت او همانی باشد که فیفا صادر کرده، سرخها باید درآمد سالهای بعد خود را نیز به حساب این مربی پیر نیمهبازنشسته بریزند و افسوس زمانی را بخورند که نه چندان با حساب و کتاب اقدام به استخدام وی کردند.
معلوم نیست باشگاههای بزرگ و پرادعای ما چه زمانی از خواب غفلت برخاسته و از تعدد قصورهای خود در این زمینه درس خواهند گرفت اما این مساله مشخص است که وقتی سران ورزش از عملکرد مدیران این باشگاهها راضی نیستند و به طور متوسط هر شش ماه یک بار اعضای هیات مدیره آنها را عوض میکنند، این نشان از معیوب بودن کارها در نزد آنها و فقدان کفایت لازم نزد آنها میکند و وقتی با انتصابهای بعدی هم مشکل حل نمیشود یعنی خواب ورزش ما سنگین است و دوستان حتی با هشدارهای عمیق و قاطع فیفا و نظایر آن هم از خواببرنمیخیزند.