به گزارش اتاق خبر، تعداد کاراکترهای جذاب سریال های تلویزیونی که بعد از پایان پخش سریال، همچنان توی ذهن مخاطبان مانده باشند، زیاد نیست. منظور همان کاراکترهای شیرینی هستند که یک سریال را به واسطه آنها می شناسیم و بعد از گذشت سال ها هم ذره ای از جذابیت شان کم نشده است. این کاراکترهای مهم سریال های کمدی، همگی به خاطر یک یا چند ویژگی خاص، ماندگار شده اند؛ بعضی از مهم ترین هایشان در زیر آمده است.
رضا؛ خانه سبز
چرا باحال بود؟ جنس کمدی خانه سبز در دهه 70 و با توجه به حال و هوای آن زمان کاملا منحصر به فرد بود. فقط آنهایی که «همسران» را تماشا کرده بودند و جنس شوخی ها و فضای فانتزی آن سریال دستشان آمده بود می توانستند آن را بپذیرند و از آن لذت ببرند. رضا کاراکتر بسیار ویژه ای داشت. از یک طرف وکیل بود، بحث های حقوقی می کرد و حرف های عاشقانه و رمانتیک می زد و از طرف دیگر، در شوخی و کل کل کم نمی آورد و بعضی وقت ها تا پای پرت کردن خودش از راه پله ها یا حتی ضایع شدن جلوی بچه های فامیل و... هم پیش می رفت.
تکیه کلام ها: جد بزرررررگ، اصلا چه معنی داره! قهر هستی حرف که می زنی!
بعدش کجاها آمد؟ از بین کاراکترهای کل سریال «خانه سبز» اهمیت نقش رضا و فرید تا حدی بود که بیژن بیرنگ تصمیم گرفت آنها را در سریال «سرزمین سبز» هم استفاده کند. گرچه در این سریال، کاراکتر فرید دستخوش تغییر شد، رضا با همان حال و هوا ادامه پیدا کرد.
الان کجاست؟ بعد از سرزمین سبز، عملا عمر این کاراکتر به پایان رسید و با فوت زنده یاد خسرو شکیبایی برای همیشه تمام شد.
خشایار مستوفی؛ زیر آسمان شهر
چرا باحال بود؟ حتی اگر به ویژگی های کاراکتر خشایار مستوفی کاری نداشته باشیم، حمید لولایی با آن گریم و لباس های متفاوت و حتی لحن صحبت کردن، در همان نگاه اول می توانست نظر همه را جلب کند. با این حال، کاراکتر خشایار به عنوان پیرمرد سرایدار بی اعصابی که برای راحتی خودش هر کاری می کند، خودش را صاحبخانه می داند و حال و حوصله سر و کله زدن با کسی را ندارد و... آن قدر جذاب بود که کل کاراکترهای آن ساختمان را تحت الشعاع قرار دهد.
تکیه کلام ها: می زنم تو مخت ها، نَه غلام؟
بعدش کجاها آمد؟ جذابیت کاراکتر «خشایار» آن قدر زیاد بود که مهران غفوریان، در فصل دوم زیر آسمان شهر هم از آن استفاده کرد. در فصل سوم اما بین حمید لولایی و غفوریان، توافقی حاصل نشد و سریال بدون حضور خشایار ساخته شد. خلا حضور خشایار آن قدر در سریال محسوس بود و فصل سوم به قدری از سکه افتاد که غفوریان مجددا مجبور شد، از اواسط کار، او را برگرداند. جذابیت کاراکتر خشایار تا جایی بود که مهدی مظلومی هم برای زندگی به شط خنده از آن استفاده کرد.
الان کجاست؟ بعد از این همه سال، حالا غفوریان تصمیم دارد فصل چهارم زیر آسمان شهر را با حضور خشایار مستوفی کلید بزند.
داوود و فرهاد؛ پاورچین
چرا باحال بود؟ یکی از قوی ترین زوج های کمدین تلویزیون بودند که هیچ وقت از ذهن مخاطبان بیرون نیم روند. دو برره ای با آداب و رسوم خاص خودشان که تمام مدت دسیسه می چیدند و همدیگر را خراب می کردند. زوج های کمدی اصولا برای مردم جذابند اما داوود و فرهاد با ویژگی های منحصر به فردی که داشتند، چند قدم هم پیش تر حرکت کردند.
تکیه کلام ها: فرهاد: ای جووونم/ داوودد: من چیکاره بیدم. نَوَفهمه، نفس من بیدی
بعدش کجاها آمد؟ مهران مدیری قصد داشت بعد از پاورچین، شب های برره را براساس رابطه میان این دو کاراکتر بسازد. درواقع قرار بود شب های برره، داستان زندگی پدر فرهاد و داوود باشد اما جواد رضویان در سریال حضور پیدا نکرد و سریال به شکل دیگری ادامه پیدا کرد.
الان کجاست؟ هیچ وقت در هیچ سریال یا برنامه دیگری این زوج کنار هم قرار نگرفتند.
خانم شیرزاد؛ ساختمان پزشکان
چرا باحال بود؟ خانم شیرزاد به عنوان منشی یک دکتر روان شناس، پدیده به شدت جذابی بود. لحن صحبت کردنش را از منشی ها گرفته بود و بسیاری از عادات و رفتارش شبیه آنها بود اما به لحاظ بهره هوشی، در سطح پایینی قرار داشت. یک شخصیت به شدت اغراق شده که توی ذوق کسی نمی زد.
تکیه کلام ها: واقعا؟؟
بعدش کجاها آمد؟ هیچ وقت ساختمان پزشکان 2 ساخته نشد اگرنه قطعا خانم شیرزاد همچنان به حیاتش در این سریال ادامه می داد. با این حال خود شقایق دهقان، از این کاراکتر در اولین دوره مسابقه استندآپ کمدی خندوانه استفاده کرد. با اینکه خانم شیرزاد فقط در بستر سریال جذاب بود و خارج کردن آن از بطن سریال، کار موفقی نبود اما دهقان در این دوره از مسابقه رای خوبی جذب کرد.
الان کجاست؟ دهقان در بخش های نمایشی دورهمی سعی کرد با الهام از کاراکتر خانم شیرزاد، کاراکتری جدید بسازد حتی از لحن صحبت کردن این کاراکتر هم استفاده کرد اما نهایتا موفق نشد.
مسعود شصت چی؛ مرد هزارچهره
چرا باحال بود؟ کاراکتری اشتباهی و دست و پا چلفتی که مدام در موقعیت های جدی و مهم قرار می گرفت و نمی دانست باید چه رفتاری از خودش نشان دهد. همین میزان بلاهت و تطابق نداشتن با موقعیت ها کافی بود که مسعود شصت چی برایمان جذاب باشد. ضمن اینکه مهران مدیری پیش از این بارها در سریال های مختلف، نقش یک ساده لوح دست و پا چلفتی را خیلی خوب از آب در آورده بود و مخاطبان یک جورهایی به این نقش ها با بازی او عادت داشتند.
تکیه کلام ها: خیلی ممنونم
بعدش کجاها آمد؟ کاراکتر مسعود شصت چی در «مرد هزارچهره» آن قدر با استقبال از سوی مخاطبان رو به رو شد که مدیری تصمیم گرفت، فصل دوم این سریال را برمبنای همین کاراکتر بسازد. درست است که مرد دوهزار چهره هیچ وقت به جذابیت فصل اول نبود اما این کاراکتر همچنان جذابیت خودش را حفظ کرد.
الان کجاست؟ بعد از مرد دوهزار چهره مدیری دیگر هیچ وقت از این کاراکتر استفاده نکرد.
نقی و ارسطو؛ پایتخت
چرا باحال بود؟ برخلاف فیروز و نصرت سریال دودکش، نمی شود بین جذابیت نقی و ارسطو، تفکیک قائل شد و از میان آنها یکی را به عنوان جذاب ترین انتخاب کرد. نقی و ارسطو زوجی هستند که اگر هرجای دیگری غیر از پایتخت هم کنار هم قرار بگیرند، ماحصل کار جذاب از آب در می آید. به طور کلی زوج های احمق و کمدی، در همه جای دنیا جذابیت خاصی دارند. تصمیمات، رفتارها و اقداماتشان همگی در هاله ای از حمایت صورت می گیرد و موقعیت هایی که داخلش قرار می گیرند، همه درجه یک هستند.
تکیه کلام ها: نقی: رو به رشدی؟/ فدایی داری... ارسطو: آخ آخ آخ آخ/ حساس نشو
بعدش کجاها آمد؟ جذابیت این دو کاراکتر باعث شد که سریال از فصل اول به فصل چهارم برسد و کماکان پرمخاطب ترین سریال تلویزیون باشد. هیچ کدام از کاراکترهای این سریال نتوانستند به اندازه این دو نفر، توی دل مردم جا باز کنند. قطعا پایتخت همچنان ادامه پیدا می کند و این دو نفر همچنان در آن حضور دارند.
الان کجاست؟ قرار است سیروس مقدم، نسخه سینمایی پایتخت را قبل از ساخت فصل پنجم کلید بزند. به احتمال زیاد بعد از ساخت علی البدل، این فیلم سینمایی ساخته می شود.
فیروز؛ دودکش
چرا باحال بود؟ برخلاف زوج های پایتخت و پاورچین که هر دو بازیگر کمدی، کنار هم مطرح شدند و به عنوان کاراکترهای جذاب باقی ماندند، در دودکش، فقط فیروز بود که خیلی مورد توجه قرار گرفت؛ یک کاراکتر به ظاهر جدی که با وجود ادعاهای زیادی که دارد، معمولا تصمیم هایش اشتباه است و به قول خودش مدام می رود توی آمپاس.
تکیه کلام ها: آمپاس، قمپز
بعدش کجاها آمد؟ بعد از دودکش، سعید آقاخانی در سریال روزهای بد به در، تا حدی از کاراکتر فیروز استفاده کرد. البته برای اینکه تفاوت ایجاد کند، ویژگی های آن را کمی تغییر داد. امسال هم محمدحسین لطیفی از جذابیت این کاراکتر استفاده کرد و پادری را تولید کرد. هومن برق نورد در «پادری» عینا همان ویژگی های کاراکتر فیروز در دودکش را با خودش همراه آورد و می شود گفت که علت اصلی جذابیت فصل دوم، دقیقا همین کاراکتر است.
الان کجاست؟ بعد از پایان پادری، هنوز معلوم نیست که فصل سوم دودکش ساخته شود و فیروز همچنان در آن حضور داشته باشد یا نه.
لطیف؛ دردسرهای عظیم
چرا باحال بود؟ کلا جواد عزتی کاراکتر جذابی دارد و برزو نیک نژاد در فصل اول دردسرهای عظیم با استفاده از همین عنصر ذاتی بازیگرش توانست، شخصیت به نسبت سمپاتی به نام لطیف را طراحی کند. ساده دلی و بی آلایش بودن لطیف و کمی دست و پا چلفتی بودنش موجب شده بود مخاطب با او همراه شود. البته همان طوری که اشاره شد، شاید اگر این شخصیت را کسی غیر از عزتی بازی می کرد، این طور جذاب نمی شد. لحنی که او برای این شخصیت طراحی کرده بود، تمام وجود شخصیتی لطیف را نمایان می کرد.
تکیه کلام ها: ناراحت شدی؟
بعدش کجاها آمد؟ بعد از موفقیت نسبی دردسرهای عظیم که تابستان 93 از شبکه 3 پخش شد، تهیه کننده سریال اعلام کرد که ساخت فصل دو این سریال در دستور کار شبکه 3 است؛ موضعی که شاید در آن زمان به دلیل موفقیت نه چندان زیاد سریال، کسی آن را جدی نگرفت اما کمتر از یک سال بعد و اوایل بهار سال 94 اعلام شد که قرار است فصل دوم سریال برای پخش در ماه رمضان کلید بخورد که البته این اتفاق هم افتاد و مجموعه در این مناسبت روی آنتن رفت.
الان کجاست؟ نیک نژاد سریال را طوری تمام کرد که همچنان تهش برای ادامه دادن باز است. صحبت هایی هم مبنی بر امکان ساخت ادامه سریال مطرح است. حالا اینکه چه زمانی اجرایی شود، معلوم نیست.
برخلاف فیروز و نصرت سریال دودکش، نمی شود بین جذابیت نقی و ارسطو، تفکیک قائل شد و از میان آنها یکی را به عنوان جذاب ترین انتخاب کرد. نقی و ارسطو زوجی هستند که اگر هرجای دیگری غیر از پایتخت هم کنار هم قرار بگیرند، ماحصل کار جذاب از آب در می آید. به طور کلی زوج های احمق و کمدی، در همه جای دنیا جذابیت خاصی دارند. تصمیمات، رفتارها و اقداماتشان همگی در هاله ای از حمایت صورت می گیرد و موقعیت هایی که داخلش قرار می گیرند، همه درجه یک هستند.
منبع:هفته نامه همشهری جوان