اتاق خبر: سال گذشته ما شاهد رونمايي برنامه وزارت صنعت، معدن وتجارت بوديم، اين موضوع درحالي از سوي نمايندگان دولت مطرح شد كه ما در چند سال گذشته نيز شاهد تدوين اين نوع برنامهها در دولتهاي هشتم و نهم نيز بوديم. در واقع، تدوين اين نوع برنامهها درراستاي بخش صنايع، معادن و بخش تجارت نوشته شد كه بايد از نظرات بخش خصوصي كشورمان نيز استفاده ميشد. حال، در اين راستا سوالاتي مبني بر اينكه آيا استفاده از اين نوع برنامهها منجربه تقويت بخش توليد خواهد شد، مطرح ميشود.
دراين زمينه بايد بگويم كه برنامه كنوني يك كم و كسريهايي دارد. حالا اينكه اين كم وكسريها چه هست را بايد در مجال كارشناسان و تدوينكنندگان اين كتاب يافت. واقعيت اين هست كه داشتن يك برنامه از نداشتن يك برنامه مهمتر است. برنامه كنوني درخصوص بخش تشكل گرايانه تنگ نظرانه برخورد كرده است. اصولا در بعضي از موضوعات وقتي صنعت را سياسي ميپنداريم، بخش تشكلگرايانه كشور را نيز با ديد سياسي به آن مينگرم.
تشكلهاي صنعتي به هيچ روي نگاهشان نگاه سياسي نيست واگر مطالباتي نيز از دولتمردان داشته باشند، اين نوع مطالبات صنفي است. متاسفانه در برنامه استراتژي كه دولتمردان دوره يازدهم آن را تدوين كردهاند نقش بخش تشكل را كمرنگ و ضعيف درنظر گرفتهاند. درحالي كه تشكلها رابطه بين دولت و بخش خصوصي هستند و افراد نيز بايد به اين بخش بيش از بخشهاي ديگر اهميت دهند.
لذا در اين زمينه جا دارد كه بگويم اگر بخش تشكلگرايي كشور ما براي ادامه راه خود نيازمند برنامه داراي استراتژي هستند اين كار را انجام دهند. درواقع، تدوين يك برنامه كاربردي براي روشن شدن مسير بهتر است و بخش خصوصي كشور نيز نيازمند يك نقش راه تازه در دوران پسابرجام است.
دراين بازه زماني هنوز بخش تشكل گرايي كشور ما نيز براين باور است كه در زمينه تدوين يك برنامه داراي استراتژي بايد از نظرهاي بخش خصوصي كشورمان استفاده ميشد و حال بايد اين دلخوريها كنار گذاشته شود و فعالان اين بخش نيز در راستاي روشن كردن چراغ ديگري باشند. در تمام دنيا يكي از اركانهاي صنعتي شدن، ديده شدن نقش تشكلها است و در كشورهاي توسعه يافته صنعتي اين فعالان نيز هميشه به عنوان يكي از طرفهاي صحبت مخاطب قرار ميگيرد. يكي از راههايي كه منجربه تقويت بخش تشكلهاي داخلي كشورمان ميشود اين است كه اين نوع فعالان خود برنامهيي براي قويتر شدن درنظر گيرند. حال براي كوره راهي كه به دليل تشديد ركود براي صنعت كشورمان به وجود آمده تشكلها ميتوانند در اين زمينه با ارائه برنامههاي كارشناسي شده قويتر ديده شوند و عملكرد قابل قبولي رانيز داشته باشند. بنابراين دراين بازه زماني يكي از اقدامات موثر در بخش تشكل گرايي ارائه راهكارهاي مناسب از سوي مديران آنهاست تا در برنامههاي ديگر نيز اين فعالان پر رنگتر جلوه داده شوند. واقعيت اين است كه يكي از راههاي خروج از ركود ارتباط با ساير دنيا است كه اين موضوع به افزايش توليد ملي كمك ميكند. يقينا اگر ميخواهيم توليد ملي را افزايش دهيم بايد بازار را بشناسيم.
وقتي ما بازار را نميشناسيم، به مطالبات بازارهاي منطقهيي گوش نميدهيم يا اعتنايي به آن نميكنيم، طبيعي است كه ساير رقبا جاي خود را باز كنند. مسلما يكي از كاركردهاي تشكلهاي صنعتي شناسايي بازار و دادن مشورتهاي لازم است.
يقينا تشكلها به خوبي ميتوانند به افزايش كيفيت توليد ملي كمك كنند واقعيت ايناست كه يكي از اصول عملياتي شدن اقتصاد مقاومتي هم توجه به بخش تشكل گرايي كشور است؛ چرا كه اقتصاد مقاومتي يعني توليد ملي قوي و اين موضوع نيز يعني شناسايي بازار يعني دادن مشورتهاي درست؛ بنابراين براي به كرسي نشاندن اقتصاد مقاومتي مولفههاي ارائه شده همانند زنجير به هم پيوسته هستند.
به عبارت ديگر زماني كه تشكلهاي ما ضعيف هستند ما نيز نميتوانيم در عرصه توليد ملي به خروجي مناسبي راه يابيم. دراين بازه زماني و در دوران پسابرجام مديران بخش تشكل گرايي كشورمان بايد درصدد ارائه برنامه راهبردي و كارشناسي شده باشند تا بتوانيم برنامههاي از پيش تعيين شده را به منصه ظهور برسانيم. متاسفانه بخش تشكل گرايي كشور ما در ابتداي راه قرار دارند و اين موضوع نيز به كم اهميت دادن بخشهاي دولتي ما باز ميگردد.
درواقع برخيها براين باورند كه براي ارتقاي بخش تشكل گرايي، خودتشكلها نيز هيچ برنامه مدوني را درباره بالا بردن كيفيت محصولات وارتقاي نيروي انساني خود (اعضاي خود) ندارند و از نظر بنده اين موضوع يك واقعيت است.
تشكل صنعتي ما اعتماد به نفس كافي را براي ادامه راه ندارد. به واقع، تشكلها بايد به يك اعتماد به نفس ناشي از قدرت دست يابند، ما بايد ويژگيها را بشناسيم و آنها را تقويت كنيم. واقعيت اين است هيچ نقطه قوت بارزي ندارند و اين موضوع به اين معنا نيست كه اين اعتماد به نفس نبايد شكل گيرد بلكه اين موضوع بايد پديدار شود.
درواقع، بخش تشكل گرايانه ما بايد همانند يك كودك شكل بگيرد و مهارتهاي لازم را آموزش ببيند. در اين زمينه موضوع استاندارد بحثي مهم و ما بايد به تجميع تشكلهاي قوي بپردازيم و لازمه اين موضوع نيز ارائه برنامههاي تازه و مدون از سوي اعضاي تشكلها است.
منبع: تعادل
95103