به گزارش اتاق خبر، گلایههای مطرحشده در رسانههای دیداری و شنیداری به گوش مدیران مربوط میرسید و هر بار با یک امیدواری و خیال داریم و شایدها در خم کوچه سرنوشت مثل میخ در دیواری محکم میشکست... در این سالها در صحبت با متروسواران حرفهای درباره حضور بلامنازع دستفروشها موارد بسیاری به تکرار مطرح شده است. بالاخره خبر خوش توسط مقامات مربوط و مدیران به رسانهها اعلام شد که بر اساس این خبر قرار است در آینده نزدیک با هدف حفظ اقتصاد دستفروشان، سازو کار فعالیت این گروه ساماندهی شود.
در متروهای دیگر کشورها
متروی لندن پرمشتریترین و قدیمیترین وسیله حملونقل زیرزمینی شناخته شد که با ۱۰ خط مجزا از هم، فقط با دو ساعت استراحت در رفت و آمد است و دومی، متروی طولانی و ۸ خطه پاریس است که بیشترین تلاش را برای حملونقل مسافران فرانسوی، گردشگرها و دانشآموزان و دانشجوها انجام میدهد. هیچگاه کهنه شدن این بهترین وسیله را کسی ندیده است، اما در هیچکدام از این قطارهای زیرزمینی، هیچ دستفروش و متکدی حضور نداشته است که دلیلش رفت و آمد پیوسته بازرسها و کنترلکنندگان بلیت داخل کوپههاست، در این متروها هیچ مسافری به خودش اجازه نمیدهد بلیتهای روزانه را دور بیندازد چون یک جریمه یکماهه انتظارش را میکشد، حفظ بلیت از لحظه ورود تا خروج به شدت کنترل میشود چراکه بیمه مسافری در صورت هر اتفاقی با همین بلیتهای روزانه قابل پرداخت است. برای همین هم همه آنهایی که در سفرهای کوتاه و بلند از این وسیله سریع و بیدردسر استفاده کردهاند، میدانند که دیدن مسافرانی که از سروکول هم بالا بروند میتواند یک کابوس باشد، اما... بعضی از دانشجویان رشته هنر که ساز مورد نظرشان را همراه دارند، برای تغییر روحیه خود، دوستانشان و مسافران، نوعی سرگرمی را باعث میشوند. این نوازندهها جدا از نوازندگانی هستند که در بخشهای داخلی متروها از طریق نواختن گیتار و ویولن یا ساز دهنی درآمد کسب میکنند. البته گروه دوم باید حتما کارت «کار» داشته باشند که متضمن شرکت در امتحان و آزمون است، وگرنه هر کس نمیتواند جعبه گیتار و ویولن خود را در فضاهای درونی مترو یا پیادهرو و خیابان و پارکها باز بگذارد.
تحقق فضاسازی برای کار
طبق اعلام مسئولان مترو و شهرداری، پس از پایان ماه رمضان با بکارگیری بخشهای «بازارچهای» در فضاهای مشخص همه دستفروشان بدون نیاز به سوار شدن به قطارهای زیرزمینی طبق یک برنامهریزی حساب شده، با گرفتن کارت کار، میتوانند اجناس خود را در دو زمان آغاز کار مترو تا مثلا ۳ بعدازظهر و از ۳ تا ۱۱ شب در این بخشهای معین در معرض دید مسافران گذاشته و بدون هیچ سروصدا و داد و فریادی به فروش برسانند. طبق اعلام مسئولان مربوط، این افراد باتوجه به نوع نیازمندیهایشان در یک بازه زمانی ثبتنام کرده و در صورت تعلق بخشی از غرفه در بازارچههای مشخص نسبت به فروش اقدام میکنند، طبق همین تعریف نیز در صورت تخطی از برنامه عنوان شده، مورد مواخذه قرار خواهند گرفت. به خاطر مزاحمتهای فراوان دستفروشها در کوپههای عمومی و نیز ویژه بانوان، مسافران از این اتفاق ناراحت که نمیشوند هیچ، بلکه با سرو سامان دادن به روند خرید و فروش و ایجاد بساط در محلهای مشخص هم فضای کار برای این قشر فراهم میشود و هم شهروندان با نظم و آرامش بیشتر به خرید میپردازند.
برای متروی جوان چه باید کرد؟
در زمینه مقابله فروش کالا توسط دستفروشان در مترو تهران، مدیرعامل شرکت بهرهبرداری مترو تهران از خلأ قانونی برخورد با دستفروشان گلایه کرد. احمدی در این زمینه میگوید: دستفروشی در مترو یک پدیده شوم اجتماعی به شمار نمیآید و به همین ترتیب هم در طبقهبندی پدیدههای اجتماعی به عنوان یک ماجرای خطرناک قلمداد نمیشود و به همین دلیل هم برای جلوگیری از آن قانونی وضع نشده است. با وجود این خلأ قانونی چگونه میتوان از ورود دستفروشان به محوطه مترو و داخل قطارها جلوگیری کرد؟ در برخورد با آنها هیچ حمایتی از مسئولان مترو نمیشود، به هر حال دستفروشی یک پدیده اجتماعی است که به خاطر ضعف قانون در حال رشد است، با اینهمه ما فقط در زمینه سد معبر میتوانیم دخالت داشته باشیم. لازم به یادآوری است که متروی تهران در مقابل متروهای دیگر کشورها جوان است و بیش از ۱۰ سال از فعالیتش نمیگذرد، این در حالی است که مثلا متروی لندن نزدیک ۱۵۰ سال قدمت دارد اما مسئولان مترو ایران توانستهاند به گشایش خطوط تازه اقدام کنند و همراه و همزمان با دیگر کشورها در خدمت مسافران تهرانی و سایر مردمی که به تهران میآیند، باشند.
اما سابقه حضور
در ۶ماه نخست راهاندازی نخستین و دومین خط مترو که هنوز بسیاری از مسافران با آن آشنایی پیدا نکرده بودند، وضعیت آرام، حسابشده و قانونی بود، طراحی صندلیها و مکانهای نشستن و نوع جنس به کار رفته درون کوپهها طوری نبود که بعضی افراد بتوانند خدشهای حتی اندک به جنس و رنگش وارد آورند، به طور معمول ماشینآزاری یا به قولی خراب کردن وسایل داخلی اتوبوسها بخشی از سرگرمیهای رایج افراد بیکار و به اصطلاح شرور بود، آنها حتی در مقابل دیدگان افراد بافرهنگتر درون اتوبوس با خنده و شوخی کارشان را میکردند، کاری که کمترین زیانش تیغ کشیدن به پشتی و نشیمنگاه صندلیهای خوشدوخت و نرم وسایل نقلیه بود، به عبارتی این افراد همان ارهبهدستانی بودند که بر شاخه نشسته و آن را از بن میبریدند، اما هرگز فکر نمیکردند چه ضربههایی به فرهنگ استفاده از وسایل شهری میزنند و بر همین اساس هم در سفارشهای بعدی صندلیها با استفاده از جنس فایبرگلاس خشک شکل گرفت، در مترو نیز باتوجه به دیدگاه قبلی همه بخشهای مورد نظر این افراد تغییر یافت و تنها در کنار پنجرهها یک چکش قرار گرفته بود که در صورت اتفاق غیرمنتظرهای با آن شیشه شکسته شود... اما آیا دیدهاید این چکشها را؟ و ماجرا ادامه پیدا کرد...
هنگامی که چند نفر از دستفروشان میز کارشان را در قطارهای زیرزمینی باز کردند، با مخالفت شدید ماموران بیرونی روبهرو شدند و آنها که مصرتر بودند با پنهانکردن کیسههای اجناس قابل فروش به هر ترفندی وارد قطارها شده و شروع به فریاد زدن و فروختن انواع و اقسام وسایل ساخت چین کردند و پس از مدتی که روز به روز بر تعدادشان افزوده شد و ماموران هم خسته شدند دیگر در همه قطارها حضور پیدا کردند، بعد از دستفروشهای مرد، نوبت به «زنان» رسید که بیشتر در کوپههای ویژه خانمها بساطشان را پهن کرده و کمکم راه و روش موفقیت در فروش را هم پیدا کردند و این شد که با ورود فروشندههای بعدی اجناس از باتری قلمی و آدامسها به وسایل بزرگتر رسید، از چتر بارانی گرفته تا «مونوپاد» (ابزار مخصوص استفاده از گوشیهای همراه برای عکسبرداری) و به تازگی انواع ساکهای ورزشی و لابد در آینده نزدیک، چمدانهای چرخدار، جوراب و تیشرت و کمربندهای ۵ تومانی و باتریهای مختلف، چراغهای مختلف شارژی و...
حفظ اقتصاد دستفروشان
و بالاخره میرسیم به آخرین خبرها و اینکه چگونه میتوان هم به آسایش مسافران فکر کرد و هم راهی را برای پدیده دستفروشی پیدا کرد؟
طرح جمعآوری دستفروشان از داخل قطارهای مترو و ساماندهی وضعیت اقتصادی آنها از سوی مدیران این سازمان به واقعیت میپیوندد، خبری که در این چند روز بسیاری از مسافران و حتی ماموران را خوشحال کرده و حتی شاید مورد استقبال انبوه دستفروشان نیز قرار گیرد، طبق اظهار نظر و برنامهریزی مدیرعامل متروی تهران نامنویسی و شناسایی قطعی همه دستفروشان مشغول به کار در داخل قطارها آغاز و طبق برنامه با ارائه غرفههایی در ایستگاهها و در «بازارهای شبانه» و «بازارهای روزانه» فعالیتشان آغاز میشود، جدا از این برنامه که برای دستفروشان «مرد» انجام میشود، غرفههایی نیز در اختیار بانوان دستفروش قرار خواهد گرفت که با افزایش بازارهای روزانه و شبانه برای همه آنهایی که نامنویسی کردهاند، به اندازه کافی جا هست تا دیگر به هیچ عنوان در داخل قطارها اقدام به حرکت و دستفروشی نکنند، طبق همین برنامهریزی پس از ارائه غرفهها، دیگر هیچ دستفروشی حق کار در داخل قطارها را ندارد و با آنها برخورد خواهد شد.
شاید به این وسیله و با این حرکت، متروهای مربوط به شهرهای بزرگ ایران هم مثل سایر متروها به آرامش و فرهنگ لازم در زمینه استفاده مسافران برسد.
منبع: صمت