اتاق خبر- زهره احدی: صنعت گردشگری در ایران ظرفیت های بسیار بالایی دارد و سازمان جهانی گردشگری نیز بر این امر واقف است؛ تاجایی که طبق آخرین بررسی های این سازمان ایران از نظر میزان جاذبه های گردشگری در جایگاه دهم قرار می گیرد.
با توجه به رخداد های یک سال اخیر در خاورمیانه و کنار رفتن کشور ترکیه از فعالیت در این صنعت، کارشناسان پیش بینی می کردند ایران در این حوزه شکوفا خواهد شد اما در حقیقت چنین اتفاقی رخ نداد. در همین راستا با محمد حسن کرمانی رئیس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی مصاحبه ای ترتیب دادیم. وی در خلال صحبت های خود دلایل اصلی دیده نشدن گردشگری ایران را بی میلی دولت ایران و فرصت سوزی آن به دلیل مدیریت نادرست دانست.
در شرایط کنونی چه میزان از صنعت گردشگری در اختیار دولت است و چه میزان در اختیار بخش خصوصی؟
نه تنها صنعت گردشگری بلکه 95 درصد از کل اقتصاد کشور در دستان خود دولت است؛ در حال حاضر تمام هتل های مهم که پیش از انقلاب اسلامی ساخته شده اند در اختیار دولت قرار دارد. اگر در این راستا اختلافاتی وجود دارد، ولی به هر حال باید گفت که اختیار این صنعت در دستان بخش خصوصی نیست.
اگر سهم دولت را از اقتصاد کشور حذف کنیم در این میان چیزی برای بخش خصوصی باقی نمی ماند. رقبای اصلی بخش خصوصی نیز وابسته به دولت هستند. برخی از فعالان به ظاهر مستقل هم در یک شب به پیشرفتی شگفت انگیز دست یافته اند و این جای سوال دارد که چگونه این اتفاق رخ داده است. با بررسی این امر، ارتباط آنها با بخش های دولتی مشخص می شود.
اگر فعالیت اقتصادی را یک مسابقه دو میدانی در نظر بگیریم؛ چگونه آخرین دونده که دیرتر از سایرین دویدن را نیزآغاز کرده است می تواند از نفر نخست پیشی بگیرد؟ چنین چیزی در حالت عادی امکان پذیر نیست مگر اینکه ازسوی شخص و یا اشخاصی حمایت شود.
به رغم اینکه در صحبت های مسئولان همواره اشاره شده است که می خواهند اقتصاد را به بخش خصوصی واگذار کنند، اما هیچ کدام از این اظهارات هیچ گاه عملیاتی نشده است؛ در واقع دولت عزمی جدی برای خصوصی سازی اقتصاد ندارد. اگر حقیقتا چنین قصدی داشتند مانند آلمان در سال های پس از فروپاشی آلمان شرقی اقدام می کردند.
متاسفانه دولت در ایران علیرغم خواست مسئولان در حال بزرگ شدن است. زمانی که صحبت از خصوصی سازی شد سازمانی برای نظارت برآن تشکیل دادند که از یک وزارت خانه نیز بزرگ تر بود و عزل و نصب مسئولان آن نیز مجددا بر عهده دولت قرار داشت.
متاسفانه دولت در ایران علیرغم خواست مسئولان در حال بزرگ شدن است. زمانی که صحبت از خصوصی سازی شد سازمانی برای نظارت برآن تشکیل دادند که از یک وزارت خانه نیز بزرگ تر بود و عزل و نصب مسئولان آن نیز مجددا بر عهده دولت قرار داشت.
در اینجا دولت باید اقدامی جدی برای این امر صورت می داد، ولی عملاً شاهد بودیم که بخش جدیدی به اقتصاد کشور اضافه شد. در تمام دنیا اقتصاد به دو بخش خصوصی و دولتی تقسیم می شود اما در ایران بخش سومی نیز وجود دارد که نه خصوصی است و نه دولتی اما از هر دو قوی تر است و زیربار مسئولیتی نمی رود.
بنگاه های کوچک اقتصادی با چه سیاستی می توانند به حیات خود ادامه دهند؟
این سوال پاسخی ندارد؛ چه سیاستی به جز روزمرگی را می توان پیشنهاد داد، برنامه ای برای رشد این بخش وجود ندارد.
اکثر تشکل های مرتبط با این بخش به صورت تخصصی بر جزئی از آن تمرکز دارند و هیچ تشکلی نیست که در معنای عام این صنعت را کاملا در بر بگیرد، به نظر شما بهتر نیست که سعی کنیم صنعت گردشگری را با ایجاد یک تشکل مادر سازمان دهی کنیم؟ آیا کمیسیون های گردشگری اتاق بازرگانی ایران توانسته اند این نقش را ایفا کنند؟
این کمیسیون تنها اسم صنعت گردشگری را یدک می کشد؛ انجمن صنفی ما وجود دارد و تشکل اصلی این صنعت است. شکل گیری کمیسیون نیز برای خود داستانی دارد که هیچ ارتباطی با تلاش برای بهبود شرایط صنعت گردشگری ندارد. در واقع هدف پشت این تصمیم تنها کاستن قدرت تشکل ها در اتاق بازرگانی بود. با وجود اینکه تشکلی برای گردشگری در اتاق بازرگانی وجود دارد کمیسیونی نیز برای آن تشکیل دادند! در توجیه این اقدام گفتند این کمیسیون مشورتی است! این تشکل برای چیست؟
اگر رییس این کمیسیون شخصی از بخش خصوصی و فعال در این حوزه بود امکان پذیرفتن کمیسیون گردشگری وجود داشت اما مشکل اصلی در ساختار آن است که رییس تمام کمیسیون ها یک نفر است. در چنین شرایطی امکان دارد کمیسیون گردشگری زیرنظر شخصی که صادر کننده میوه است قرار گیرد. این فرد تخصصی در حوزه گردشگری ندارد چگونه می تواند در خصوص مسائل این حوزه اظهارنظر کند. این کمیسیون ها تنها راهی برای حذف افراد متخصص بود که موفق نیز عمل کرد.
کمیسون گردشگری تنها ماهی یک بار جلسه برگزار می کند، بنابراین کاری از پیش نمی برند. فعالیت در این بخش یک شغل است، اتاق بازرگانی از اشخاصی حمایت می کند که آن ها به اسم حمایت از فعالان بخش خصوصی گردشگری وارد مجلس می شوند اما نه تنها اقدام مثبتی نمی کنند بلکه سد راه بخش خصوصی نیز می شوند. زمانی که در دوره پیشین مجلس بحث مالیات ها مطرح شد هماهنگ کرده بودند تا از ورود من و نمایندگان بخش خصوصی جلوگیری شود اما ما با هماهنگی، در یکی از راهروها انجام داده بودیم از دری دیگر وارد شده و از حق بخش خصوصی دفاع کردیم.
دولت سازمان های زیادی ایجاد کرد تا به صنعت گردشگری رونق دهد، شما تأثیر مثبتی پس از اخذ این سیاست ها می بینید؟
نه، به هیچ وجه! اگر هم تغییری بوده تنها اقداماتی است که خود بخش خصوصی برای بقای خود انجام داده است. مشکل اصلی بخش خصوصی دولت است که با عناوین گوناگون از این بخش درآمد زایی می کند و مالیات هایی گوناگون از ما می گیرد. برای همین بخش خصوصی چاره ای ندارد جز اینکه برای زنده ماندن خود تلاش کند. اگر این بخش هنوز زنده است ارتباطی با اقدامات سازمان میراث فرهنگی ندارد.
این سازمان یک بار با آمار و ارقام در خصوص اقداماتی که در این 8 سال گذشته کرده است گزارشی تهیه و به مردم ارائه کند و توضیح دهد که سرویش بهداشتی هایی که برای آن ها بودجه های کلان گرفته است کجا ساخته شده اند؟این پول ها و بودجه ها کجا رفته اند؟
مسئولان دولت موظف به پاسخگویی هستند برخی در سخنرانی برای نشان دادن تواضع خود را خادم مردم معرفی می کنند که این سخن عین واقعیت است چراکه حقوق این اشخاص از مالیات هایی که می پردازند داده می شود بنابراین باید به من پاسخگو باشند و نمی توانند به من بگوید به تو ارتباطی ندارد.
اقتصاد کشور دولتی است بنابراین رونق یافتن اقتصاد ایران به سود دولت است، چرا دولت مخالف این است که قیمت گذاری ها برعهده بازار باشد؟
در کشور ما چندان علاقه ای برای توسعه گردشگری وجود ندارد. دلیل آن نیز به فرهنگ و سلیقه یک سری از اشخاص باز می گردد. تعداد اندکی از مردم ایران می توانند به کشورهای اروپایی سفر کنند که این تعداد نیز با انتقاد مسئولان مواجه هستند.
دولت نه تنها تمایلی به سفر ایرانی ها به کشورهای اروپایی ندارد بلکه علاقه ای به حضور آن ها نیز درایران ندارد. دولت به منابع طبیعی دسترسی دارد بنابراین دلیلی ندارد که بر صنعت گردشگری سرمایه گذاری کند. تنها فعالیت دولت در این حوزه رصد کردن آمار و ارقام است تا اگر در بخشی کمی بهبود اوضاع مشاهده شد مالیات آن را طلب کند.
من 4 سال طی برنامه پنجم توسعه از اجرای این قانون حمایت کردم و آزار بسیاری از سوی برخی دیدم اما درنهایت در سال پنجم قیمت گذاری آزاد شد. قیمت گذاری نرخ بلیت هواپیماها آزاد شد اما سازمان میراث فرهنگی در قیمت گذاری در سایر مسائل دخالت می کند!
در یک سال گذشته بدون اینکه دولت اقدامی صورت دهد به دلیل عوامل بیرونی مانند ناامنی در کشور ترکیه و به سرانجام رسیدن برجام فرصت های بسیاری برای صنعت گردشگری ایران ایجاد شد، چه میزان از این فرصت ها برای رونق صنعت گردشگری در ایران استفاده شد؟
برای پاسخ دادن به این سوال پرسشی را مطرح می کنم: در ماه های گذشته چه میزان از فرصت توافق هسته ای استفاده کرده ایم؟ این مشکل با انتشار گزارش های مثبت در خصوص جاذبه های گردشگری ایران در مجلات اروپایی رفع نمی شود؛ اشخاص بسیاری هستند که در این تحریم ها رشد کرده اند برای همین در مخدوش نگه داشتن چهره ایران نهایت تلاش خود را می کنند. در این میان سازمان میراث فرهنگی که متولی این بخش است، پس از برجام چه میزان برای تبلیغات در این حوزه هزینه کرده است؟
شرایط کنونی فرصتی طلایی برای گردشگری ایران محسوب می شود، در صورتی که برای استفاده از آن اقدامی جدی صورت بگیرد. این صنعت دیمی نیست و برای نتیجه گرفتن از آن باید هزینه کرد.
ترکیه و مصر دو کشور قدرتمند در این حوزه بودند که از چرخه خارج شدند اما دولت برای جذب گردشگران اقدامی صورت نداد و در فصل گردشگری در هتل ها آغاز به برگزاری همایش ها و کنگره ها کرد؛ بنابراین آژانس ها با کمبود اقامتگاه مواجه شدند. ماه رمضان نیز بازار این صنعت تعطیل می شود و تور ها فعالیت نمی کنند. این نمونه بارز فرصت سوزی است. در کشورهای اروپایی در فصل گردشگری خبری از کنگره و همایش نیست.
مشکل دیگری که دولت در این حوزه ایجاد می کند موافقت ها و جوازهای بی حسابی است که صادر می کند؛ در حال حاضر ایران 4هزار آژانس مسافرتی دارد. ورشکستگی این افراد به اقتصاد ملی و نظام اجتماعی آسیب می رساند. اگر مسئولان پیش از صدور مجوزهای بی حساب از متقاضی برنامه تجاری و بررسی مالی در خواست کنند شاید متقاضی منصرف شود.
البته این مشکل مختص به این صنعت نیست و قابل تعمیم به تمام حوزه ها است، با این تفاوت که این حوزه خدماتی است و با امضای یک برگه همه چیز رفع می شود و برای دولت هزینه ای ندارد.
در سال گذشته با وجود 80 میلیون جمعیت تنها 4 میلیون نفر ایرانی سفر کرده اند. این آمار و ارقام حتی در مقایسه با سایر کشورهای در حال توسعه دیگر نیز فاجعه آمیز است؛این 4هزار آژانس چه میزان موفق خواهند بود؟ آژانس های مسافرتی جز اینکه ضوابط اخلاقی را کنار بگذارند تا سود کنند چاره ای ندارند. در واقع این سیاست های اشتباه است که منجر به این تخلفات می شود.
94104 ت