اتاق خبر: آندره گدار (André Godard) در سال ۱۸۸۱ میلادی در پاریس به دنیا آمد. وی در دانشکده هنرهای زیبای پاریس (بوزار) در رشته معماری و باستانشناسی تحصیل کرده است. برای نخستين بار همراه هانری ويوله در ۱۹۱۱ به خاورميانه میرود و به حفاری در سامرا مشغول میشود. گدار مطالعاتش را در خصوص معماری اسلامی در مصر در ۱۹۱۲ ادامه میدهد بعد از جنگ جهانی اول، گدار با يدا رويی (Yeda Reuilly) ازدواج میکند. با ايجاد نمايندگی باستانشناسی فرانسه در افغانستان از ۱۹۲۲ گدار به همراه همسرش برای باز شناسی مكانهای باستانی میروند كه تا آن زمان حفاری نشده بودند. آنها باميان را مورد مطالعه قرار میدهند و همين امر موجب میشود در ۱۹۲۸ از گدار درخواست شود كه مديريت دفتر باستانشناسی در ايران را بپذيرد. این دفتر توسط رضا شاه پس از خاتمه انحصار فرانسه در کاوشهای باستانشناسی در ایران تأسیس شد. در سال ۱۳۰۷ شمسی (۱۹۲۹) به دعوت دولت وقت ایران، برای سازماندهی و راهاندازی اداره کل باستانشناسی وارد ایران شد. به موجب قراردادی رسمی که به امضای وزیر وقت معارف رسیده بود، اداره موزه وزارت معارف را تا سال ۱۳۱۲ عهدهدار بود. از ابتدای سال ۱۳۱۳با حفظ سمت، به ریاست کتابخانه وزارت معارف و با تأسیس موزه ایران باستان به سمت مدیرکل موزه منصوب شد.
خدمات فرهنگی
آندره گدار در مدت ۳۲ سال اقامت در ایران، علاوه بر آنکه در مسئولیتهای متعددی همچون مدیرکل عتیقات (عتیقهجات) و بنیانگذاری و ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران خدمت میکرد، نشریه باستانشناسی را منتشر کرد. از بسیاری آثار تاریخی و باستانی در سراسر ایران بازدید کرد. کوششهای او تنها به تحقیق و کاوش درباره این آثار محدود نمیشد. همین امور وی را مهمترین شخصیت خارجی معماری دوره پهلوی اول قرار میدهد که نزدیک به ربع قرن در ایران حضور داشت.
او با همتی مثالزدنی و با کوشش فراوان، حفاظت و نگهداری از این آثار را جزو اهداف خود قرار داد. نامهنگاریها و مذاکرات بسیار او با دستاندرکاران و مقامات دولتی شاهدی بر این مدعا است. از آن جمله میتوان به یکی از آخرین مکاتبات وی با نخست وزیر وقت ایران در سال ۱۳۳۷ اشاره کرد که بیانگر گوشهای از علاقه او به فرهنگ ایران زمین است : اگرچه کلیه طرحهای مورد نظر خود را نتوانستم در ایران محقق سازم، ولی توانستم کارهای مفیدی برای ایران انجام دهم: بنیانگذاری اداره خدمات باستانشناسی، تأسیس موزه باستانشناسی (ایرانشناسی)، بازسازی ارزشمندترین ابنیه تاریخی، تهیه طرحهای کلی دانشگاه تهران، ایجاد اداره انتشارات خدمات باستانشناسی که دیگر به جای زبان فرانسه از زبان فارسی استفاده میشود. با این حال چند طرح که برایم بسیار با اهمیت بود با کمال تأسف رها شده است. در این نامه بیشتر تأکیدم بر موزه باستانشناسی تهران است. ۲۰ سال از عمر آن میگذرد. احتیاج به تجدید نظر و تکمیل دارد. تجهیزات مورد نیاز آن هنوز تأمین نشده است. احتیاج به نصب شبکه برق و بهبود سایر مسائل ظاهری دارد که بسیار مورد توجه ایرانیان و خارجیان خواهد بود... سازماندهی مجدد و اقدام تازه برای معرفی مجموعهها و انتشار کاتالوگ با ویرایش جدید و چاپ مطلوب همراه با تصاویر زیبا سود هنگفتی برای تبلیغ ایران در خارج خواهد داشت، زیرا کاتالوگهای مناسب، فروش خوبی داشته و کلکسیونهای غیرحرفهای آنها را نگهداری میکنند، اما برای حصول به چنین نتایجی لازم است... اختیاراتی به بنده اعطا شود تا بتوانم در پایان مدت اقامتم در ایران طرحهای خود را به اتمام برسانم.»
دستیار و مشوق گدار در طول دوران اقامت او در ایران همسر دانشمندش، یدا گدار، بود که در اغلب سفرهای پژوهشی و اکتشافات باستانشناسی همراه وی بود. حتی تصور کار عظیم گدار و همراهانش در راه سفر به تمام نقاط کشور پهناور ایران و با امکانات اندک دهههای ۱۳۱۰ و ۱۳۲۰ شمسی کار آسانی نیست، به خصوص زمانی که با نگاهی کارشناسانه به آثار و یادداشتهای او نظر بیفکنیم و هنوز آنها را دقیق، سودمند و کم اشتباه بیابیم. یادگار برجسته و مهم گدار که با گذشت حدود هفتاد سال کماکان قطب فرهنگی پایتخت محسوب میشود، دانشگاه تهران است. نقشه عمومی دانشگاه تهران و برخی دانشکدهها و تالارهای آن از آثار بر جای مانده آندره گدار است. موزه مردمشناسی در محوطه کاخ گلستان نیز از جمله بناهایی است که گدار در ساخت و راهاندازی آن دخالت داشته است.
نمونههای متعدد دیگری در تهران و سایر شهرها میشناسیم که در زمان ریاست گدار بر اداره عتیقهجات و موزه ایران باستان افتتاح شده است. یادگار برجسته و مهم گدار که با گذشت نزدیک به هشتاد سال کماکان قطب فرهنگی پایتخت محسوب میشود، دانشگاه تهران است. نقشه عمومی دانشگاه تهران و برخی دانشکدهها و تالارهای آن از آثار بر جای مانده آندره گدار است. موزه مردمشناسی، در محوطه کاخ گلستان، نیز از جمله بناهایی است که گدار در ساخت و راهاندازی آن دخالت داشته است. وی نخستین رییس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران نیز بود و در سال ۱۳۳۷ موفق به دریافت دکترای افتخاری از همین دانشگاه شد.
طراحی و معماری نخستین ساختمان کتابخانه ملی ایران
ساختمان قدیمی کتابخانه ملی واقع در خیابان سی تیر تهران از جمله بناهای مهمی است که طرح و نقشه آن را آندره گدار کشیده است. در سال ۱۳۱۲ شمسی، وزیر فرهنگ وقت، مأمور احداث موزه در محوطه میدان مشق شد. تهیه نقشه جامع موزه و ساختمانهای مربوط به آن به آندره گدار واگذار شد. پس از اتمام نقشه، آن را برای تأیید به رضاخان نشان دادند. متأسفانه نقشهای که به اعتراف علی اصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت، شاهکار و در نوع خود بینظیر بود، به دستور رضا خان و به بهانه اسراف در زمینهای شهر تهران کنار گذاشته شد و وزیر نیز مورد توبیخ قرار گرفت. در همان سال، قطعه زمینی در گوشه شمال غربی میدان مشق برای کتابخانه در نظر گرفته میشود. این بار هم آندره گدار مأمور تهیه نقشهای متناسب با معماری موزه شد و نهایتاً ساختمان کتابخانه ملی همانند موزه ایران باستان در سال ۱۳۱۶ افتتاح شد.
با توجه به اظهارنظرهای موجود، نقشه نخستین گدار برای کتابخانه ملی با توجه به وسعت فضای پیشنهادی، نقشهای کاملتر بوده است. به همین دلیل مدت کوتاهی پس از افتتاح کتابخانه ملی، نیاز به گسترش فضای کتابخانه کاملا محسوس بود، به نحوی که در آرشیوهای موجود، مکاتبات متعددی از جانب مرحوم مهدی بیانی، ریاست وقت کتابخانه ملی، با آندره گدار صورت گرفت که در آنها نیاز به افزایش فضای کتابخانه اشاره شده است. بالاخره در اواخر دهه ۱۳۳۰، دستاندرکاران کتابخانه مجبور به احداث ساختمان ضمیمهای در ضلع شرقی محوطه کتابخانه میشوند. زیربنای ساختمان کتابخانه بر مبنای نقشه گدار ۵۰۰ مترمربع و پس از احداث ساختمان الحاقی بالغ بر ۱۰۰۰ مترمربع بوده است. گدار در نمای بیرونی ساختمان موزه از اطاق کسری الهام گرفته است. در ساخت بنای کتابخانه، اهتمام گدار به یکنواختی و تجانس آن با ساختمان موزه مثال زدنی است. او در انتخاب نوع مصالح و دیگر مسائل مرتبط با معماری نهایت دقت را به کار برد، به گونهای که پس از گذشت نزدیک به هشت دهه از احداث بنای کتابخانه ملی همچنان استوار و با شکوه مینماید.
از مهمترین کارهای اجرا شده وی میتوان به معماری طرح بنای مقبره فردوسی، موزه ایران باستان، کلاهفرنگی حافظ در شیراز و مدرسه ایرانشهر در یزد اشاره کرد.
ایده طراحی موزه ایران باستان در زمان وزارت علیاصغر حکمت شکل گرفت. طراحی موزه به آندره گُدار واگذار شد و او به سال ۱۳۱۳ خورشیدی نقشههای ساختمان را تهیه کرد. ساختمان موزه در سال ۱۳۱۶ به اتمام رسید و ریزهکاریهای داخلی و نصب ویترینها و چیدن اشیا و تهیه زیرنویس برای آنها و سایر موارد فنی دو سال طول کشید و موزه رسما در سال ۱۳۱۸ افتتاح شد.
او همچنین در سال ۱۳۱۶ خورشیدی یادمان بنای حافظ را با الگوبرداری از عناصر معماری اسلامی ـ ایرانی، بهصورت کلاه فرنگی در وسط باغی سرسبز اجرا کرد.
مدرسه ایرانشهر نیز یکی از ماندگارترین آثار آندره گُدار است که به سال ۱۳۱۳ خورشیدی در یزد به مساحت ۱۵٬۰۰۰ مترمربع طراحی و ساخته شده است.
آثار و تألیفات
از گدار، کتابها و مقالات متعددی بر جای مانده است. گدار نتیجه اکتشافات و تحقیقات وسیع خود را از سال ۱۳۱۵ در قالب جزواتی سالانه به زبان فرانسه منتشر کرد و بر آن «آثار ایران» نام نهاد. این اثر گرانبها که در ۸ جزوه بود، در ۴ مجلد به چاپ رسید و در طی ۵۰ سال به فارسی برگردانده شد. جزوه اول از جلد اول در سال ۱۳۱۴ با ترجمه مرحوم رشید یاسمی و جزوه دوم و سوم با ترجمه محمدتقی مصطفوی و ویراستاری علمی پاشا صالح در سال ۱۳۱۶ منتشر شد. در فاصله انتشار این سه جزوه که ناشر آن وزارت معارف و اوقات و صنایع مستظرفه بود با ۵ جزوه باقی مانده که در سال ۱۳۶۵ به چاپ رسید، بخشهای پراکندهای از کتاب «آثار ایران» به صورت مقاله در نشریات فارسی زبان انتشار یافت. از آن جمله میتوان به ترجمههای ابراهیم شکور زاده در نشریه«نامه آستان قدس» اشاره کرد که در ۷ قسمت به بررسی ناحیه رباط شرف (بین سرخس و مشهد) پرداخته است. این مقالهها از شماره ۲۶ نامه آستان قدس (بهمن ۱۳۴۶) تا شماره ۳۶ (خرداد ۱۳۵۲) ادامه یافت. ضمن آنکه در شماره ۲۴ همین نشریه و از همین مترجم، بخش دیگری از آثار ایران به عنوان «مصلای طرق و مشهد» به چاپ رسیده بود. مقاله «میل اهنگان» بخش دیگری از جلد چهارم آثار ایران بود که با ترجمه مرحوم تقی بینش در نشریه فرهنگ خراسان، اسفند ۱۳۴۱ درج شد (میل آهنگان یا آهنجان در ۲۰ کیلومتری شمال شهر مشهد واقع شده و جزو بناهایی محسوب میشود که برای آرامگاهها و مقبرهها ساخته میشده است). پنج جزوه باقیمانده آثار ایران در سال ۱۳۶۵ با ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم و توسط بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی به چاپ رسید.
در تدوین کتاب ارزشمند «آثار ایران»، گدار علاوه بر همسرش از محققان و ایرانشناسان برجسته دیگری نیز سود برده است. «طاقهای ایرانی»، نام کتاب دیگری از آندره گدار است که در سال ۱۳۶۹ با ترجمه کرامت الله افسر به فارسی برگردانده شد. انواع قوسها، طاق بندیها، گنبدها و مقرنسها از روزگاران گذشته تا عصر نویسنده در نقاط مختلف ایران و در معابد، مساجد، آتشکدهها، کاخها، آب انبارها و حتی خانهها در این کتاب بررسی شده است. از جمله کتابهای معروف او میتوان به اشیای برنزی لرستان اشاره کرد که در سال ۱۹۳۱ میلادی در پاریس به چاپ رسید. بعد از بازگشت به فرانسه در ۱۹۶۰ او خود را وقف نوشتن كتابش به نام «هنر ايران» کرد كه در سال ۱۹۶۲ در پاريس به چاپ رسيد.
مرگ
آندره گدار تنها در حوزه فرهنگ و هنر سرشناس نبود، او در مسائل سیاسی و اجتماعی هم از شهرت نیکی برخوردار بود، به نحوی که در خلال سالهای جنگ دوم جهانی و در زمان اشغال فرانسه از سوی آلمان نازی، نهضت مقاومت ملی فرانسه وی را به عنوان نماینده خود در ایران برگزید. در این مدت، گدار دست به انتشار نشریهای به نام فرانسه آزاد زد که در تهران منتشر میشد. وی در سال ۱۹۶۵ میلادی در ۸۴ سالگی در فرانسه درگذشت.