اتاق خبر - راهبردی دیپلماسی منتهی به برجام، بصورت یک راهبرد و رویکرد کلان تنها معطوف به موضوعات سیاسی نیست. بر این اساس نکته روشن این است که دستیابی به دستاورد های عملی برجام تنها به پیروزی در عرصه سیاسی معطوف نشده و لازم است با اتخاذ تصمیمات کلان تر به بهره گیری از ابزار دیپلماسی اقتصادی در جهت دستیابی به موفقیت های کلان تر نگریست.
دیپلماسی اقتصادی لازمه ورود سرمایه گذاری خارجی
دیپلماسی و رونق اقتصادی دو مقوله ی بسیار وابسته به یکدیگر به حساب می آیند. از آنجاییکه که هم اکنون شرایط رکود عمیق اقتصادی بر کشور حاکم است؛ برای خروج از این رکود بایستی منابع مالی به اقتصاد تزریق شود.
بر این مبنا یکی از مهم ترین منابع مالی که کشورها می توانند آنرا در اختیار داشته باشند، بحث سرمایه گذاری خارجی است. بسیار بدیهی بنظر می رسد که سرمایه گذاری خارجی دارای پیش شرط و الزام داشتن یک روابط سیاسی خوب است و زمینه ساز آن نیز مقوله دیپلماسی به شمار می آید.
امروزه دیپلماسی مقوله ای فراتر از دیپلماسی سنتی است و در عرصه های مختلفی معنا پیدا می کند. ما امروزه از عناوینی همچون دیپلماسی هنر، دیپلماسی ورزش و ... برخوردار هستیم، که در این میان باید گفت این دیپلماسی اقتصادی است که می تواند راهگشای فضای رکود حاکم بر اقتصاد کشور باشد.
بنابراین بحث اقتصاد، دیپلماسی و رونق اقتصادی مقوله هایی به یکدیگر وابسته و پیوسته هستند و لازم است تا اجماعی ملی در میان فعالان اقتصادی حوزه های مختلف و دستگاه سیاست خارجی بوجود آید، تا بتوان در کشور یک هم افزایی خوب در بحث سرمایه گذاری خارجی و رونق اقتصادی را بوجود بیاوریم.
ورود هیات های خارجی برای بررسی بازار ایران
تحریم های اقتصادی اساسا روابط اقتصادی کشور را بسیار تحت تاثیر خود قرار داد. بر این مبنا هنگامی که تحریم های اقتصادی ایران وارد فصل هفتم شورای امنیت شد و موضوع بستن حساب های بانکی ایران به میان آمد، این چالش روابط ایران و کشورهای دیگر را تحت الشعاع خود قرار داد.
با رفع تحریم ها و مساله توافق ایران با کشورهای 1+5 که در قالب بحث پسا تحریم و پسا برجام مطرح شد، برای ایران گشایشی بوجود آمد تا مجددا با کشورهای دیگر رابطه برقرار نماید.
باید در نظر داشت که ایران از پتانسیل های بسیاری در بحث ارتباط و سرمایه گذاری برخوردار است. ایران کشوری صرفا با داشتن جمعیتی 80 میلیونی محسوب نشده و بلکه یک بازار 400 میلیونی را نیز در اطراف خود به دنبال دارد.
پتانسیل های اقتصادی فراوان ایران به همراه سرمایه انسانی بسیار خوب از عوامل بسیار مهم در جذب و جلب سرمایه گذاری خارجی به شمار آمده و فعالان اقتصادی سایر کشورها را در مباحث صادرات و واردات و سرمایه گذاری مشترک ترغیب می کند.
بنابراین هم اکنون شاهد هستیم که پس از توافق برجام، بسیاری از کشورها هیات هایی را اعزام کرده اند تا بتوانند شرایط فعلی بازار ایران را از حیث قوانین و مقررات و مولفه های واقعی حاکم بر آن را بعد از بوجود آمدن یک شکاف چند ساله مجددا مورد بررسی و رصد خود قرار دهند. در نتیجه شاهد تردد و حضور هیات های زیادی در کشور و اتاق بازرگانی هستیم که این رفت و آمدها اساسا در راستای همین باز شدن درهای اقتصادی ایران شکل می گیرد.
پسابرجام و نیاز به وجود حمایت های واقعی
بحث در مورد مقوله برجام موضوعی بسیار پیچیده است. در مورد اینکه طرفین تا چه حد به تعهدات خود عمل کرده اند، هم اکنون بنظر می رسد این توافقات روی کاغذ اجرایی شده اند و این به این معنی است که همراه با اقدامات عملی ایران، علی الظاهر طرف غربی توافقات خود را بر روی کاغذ پیاده کرده است. به عنوان مثال تحریم ها برداشته شده، بحث سوئیفت و ال سی و فضای مبادلات بین المللی فراهم شده است.
اما مساله مهم و کلیدی این است که آیا همراه با وجود این فضا، دولت های غربی بخصوص آمریکا از این موضوع حمایت می کنند یا خیر؟
باید توجه داشت که بنگاههای اقتصادی به موضوع ریسک گریزی اهمیت فراوانی می دهند و هم اکنون نیز این نگرانی و نداشتن اطمینان خاطر در میان آنها وجود دارد که مبادا، موضوع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سیاست های کلی این کشور نسبت به مساله برجام را دستخوش تغییر قرار دهد. باید اشاره کرد که سفر اخیر خانم موگرینی نیز در همین راستا و ابلاغ نگرانی های ایران به طرف غربی انجام شد تا فضا و امکان حضور فعالان اقتصادی غربی را فراهم آورند.
هم اکنون گروههایی در اروپا و در میان صاحبان کسب و کار انگلستان، فرانسه و آلمان در حال شکل گیری هستند تا آنها فارغ از آنچه که در آمریکا شکل و تصمیم گرفته می شود، وارد بازار ایران شوند. زیرا این تعلل به دلیل حضور سایر سرمایه گذاران باعث ایجاد ضرر و زیان برای آنان خواهد شد.
بنگاههای اقتصادی به موضوع ریسک گریزی اهمیت فراوانی می دهند و هم اکنون نیز این نگرانی و نداشتن اطمینان خاطر در میان آنها وجود دارد که مبادا، موضوع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سیاست های کلی این کشور نسبت به مساله برجام را دستخوش تغییر قرار دهد.
نداشتن چشم انداز دیپلماسی اقتصادی، ضعف دستگاه دیپلماسی کشور
لزوم ایجاد و تدوین استراتژی های کلان در حوزه دیپلماسی و مباحث اقتصادی از مباحث بسیار بدیهی است و حتی بنظر می رسد که یکی از عوامل ضعف در برنامه ریزی توسعه ایران این است که جایگاه سیاست خارجی و استفاده از طرفیت سایر کشورها را در مقوله توسعه و برنامه ریزی توسعه نادیده انگاشته است.
امروزه یکی از عواملی که کشورهای پیشرفته در روابط بازرگانی خود دارند، استفاده از ظرفیت های سیاست خارجی است و رایزن های بازرگانی در این زمینه بسیار فعال هستند. متاسفانه این یکی از مهم ترین ضعف های دستگاه دیپلماسی ایران به شمار می رود که رایزن های بازرگانی ما نمی توانندفضای اقتصادی کشورهای دیگر را بخوبی رصد کرده و زمینه ساز فعالیت موثر فعالان اقتصادی کشور در سایر کشورها باشند.
بنظر می رسد باید در بحث دیپلماسی اقتصادی ما، یک چشم انداز روشن و یک برنامه جامع عملیاتی برای استفاده از ظرفیت ها وجود داشته باشد. هم اکنون نیز دولت به این نتیجه رسیده است که نباید بر روی پول نفت حساب باز کند و استفاده از بحث سرمایه گذاری یک بحث جدی و روشن به شمار می آید.
نکته بدیهی این است که بایستی دستگاه دیپلماسی ایران به خوبی عمل نموده و در جذب منابع موثر باشد. در نتیجه تدوین استراتژی در حوزه دیپلماسی اقتصادی از ضروریاتی است که باید شکل بگیرد تا بتواند در آینده بعنوان یک چراغ راه مسیر آینده توسعه اقتصادی در کشور باشد.
نقش سه ضلع مثلث دیپلماسی اقتصادی
مهم ترین نهاد هایی موثر در این موضوع وزارت صنعت، معدن و تجارت و بازوی توسعه گرای آن یعنی سازمان توسعه تجارت، اتاق بازرگانی بعنوان پارلمان بخش خصوصی و دستگاه سیاست خارجی هستند که می توانند بعنوان سه ضلع یک مثلث در گسترش روابط دیپلماسی اقتصادی و در تدوین برنامه برنامه و استراتژی ها اثر گذاری داشته باشند.
اقتصاد دولتی مهم ترین عامل آسیب پذیری در برابر تحریم ها
باید توجه داشت که یکی از مهم ترین عواملی که منجر به تاثیرگذاری هر چه بیشتر تحریم ها را بر روی اقتصاد کشور شد، موضوع دولتی بودن اقتصاد ایران به شمار می آید و واهمه ای از این نیست که اگر بگوییم بخش خصوصی سکاندار اقتصاد و شرایط اقتصادی ایران بود، غرب به راحتی نمی توانست کشور را تحریم نماید. ولی بدلیل دولتی بودن اقتصاد، کشور متحمل ضررهای بسیاری شد.
با این حال بخش خصوصی در دو بعد می تواند در دیپلماسی اقتصادی موثر باشد. به این دلیل که همه فعالان اقتصادی طرف های خارجی خود را دارند. بنابراین می توانند در ایجاد یک شبکه با فعالان اقتصادی مرتبط با خود در سایر کشورها داشته باشند.
همچنین در خصوص بخش خصوصی که می تواند به صورت منفرد در کنار دولت فعالیت کنند ، باید در نظر گرفت که مسئولیت اساسی در توسعه هر کشور را دولت ها بر عهده دارند و دولت ها در این میان هر اندازه توسعه گرا تر باشند، مسیر توسعه بهتر و راحت تر شکل خواهد گرفت.
بخش خصوصی هم اکنون بعنوان بازوی توسعه اقتصادی در کنار دولت حضور دارد، اما باید توجه داشت که از ظرفیت و پتانسیل آن استفاده کرده و نباید دید دولت به بخش خصوصی صرفا به عنوان یک ابزاری ابن الوقت خلاصه شود. بنابراین بخش خصوصی هنگامی می تواند نقش مفید و اثر گذاری را در دیپلماسی اقتصادی ایفا نماید که ظرفیت و حمایت دولت را بعنوان یک جاده باز کن در کنار خود داشته باشد.
اباذر براری کارشناس ارشد اتاق بازرگانی ایران و دانش آموخته اقتصاد و روابط بین الملل است
94110ت