اتاق خبر - وقتی این چرخه به همین ترتیب به فعالیت خود ادامه دهد طبیعی است كه ناشر، نویسنده، مترجم و كتابفروش زیان خواهند دید و در نهایت ضرر اصلی متوجه فرهنگ و اندیشه یك جامعه خواهد بود.
در این بازار ورود ناشران غیرحرفهای و ناآشنا به كار باعث تولید حجم انبوهی از كتابهایی می شود كه بسیاری از آنها حداقل استانداردهای نشر كتاب را ندارند و این امر اعتماد مخاطبان به بازار كتاب را با اختلال روبرو می كند.
مساله توزیع از دیگر مسایل مبتلای این سامانه است كه تاثیر منفی روی شمارگان كتاب ها گذاشته است. ارتباط ناشران و شركت های پخش هنوز ضعیف است و این عامل می تواند مشكلات این بخش را تشدید كند.
با اینحال حوزه نشر در ایران نیاز به یك بازنگری اساسی و متناسب شدن با شرایط روز نشر جهانی دارد. در این زمینه بكارگیری مدیریت های به روز، رسیدگی به سیستم توزیع، ارتقای محتوا و آموزش كافی از ضروریات این بخش است.
همزمان با بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی كتاب تهران (15 تا 25 اردیبهشت)، ایرنا میزگردی تحت عنوان اقتصاد نشر در شهر آفتاب با حضور دو تن از فعالان مطرح صنعت نشر برگزار كرد.
محمد دهدشتی مشاور فرهنگی انتشارات امیركبیر، ناشری با قدمت هفتاد ساله و محمدباقر انصاری رییس موسسه بوستان كتاب در این میزگرد شركت و وضعیت اقتصاد نشر در ایران را بررسی كردند.
** تولید و نشر دوسویه است
محمدباقر انصاری گفت: تولید و نشر كتاب مقوله یكسویه ای نیست، بلكه دوسویه است؛ یك سو ناشر و سوی دیگر مخاطب قرار دارند، بسیاری از ناشران سوی دوم را فراموش كرده اند و كالایی را بدون توجه به بازار كالا تولید می كنند اگر به مخاطب شناسی بیشتر توجه شود كار ناشران آسان تر خواهد شد.
وی با اشاره به معضلات بازار نشر ادامه داد: در مجموع در سه مبحث بیشتر می توان به این مهم پرداخت؛ بحث علمی و محتوایی كتاب شامل بن مایه كه بسیاری از آثار فعلی از محتوای علمی غنی ندارند و گردآوری و تدوین هستند. بحث دوم شكل ظاهری كتاب و از نظر فنی و گرافیكی است؛ كتاب باید آن قدر زیبا و پسندیده باشد كه مخاطب از دست گرفتن آن لذت ببرد. كتاب اول دیده و بعد خوانده می شود نكته دیگر بحث اقتصاد كلان و كل جامعه است و وقتی اقتصاد كل كشور شكوفا نباشد و پررونق نباشد كتاب هم در فهرست خریدهای خانوار نیست و برگزاری رویدادهای فرهنگی مانند نمایشگاه كتاب هم بادهای موسمی و فصلی هستند كه گهگاه می وزند.
محمد دهدشتی نیز گفت: كتاب یك كالاست باید برای آن سنجش كرد و دید آیا كتاب تقاضا دارد یا خیر؟ اما كالای فرهنگی چون كالای ضروری نیست ذوق مخاطب و نه نیاز او، جلب می كند. باید شناخت دقیقی از جامعه داشت كه آیا از آن استقبال می كند یا خیر مساله دیگر قیمت گذاری كتاب است؛ بعد از نیازسنجی مساله تولید مطرح است و مشكل كاغذ كه همیشه در بازار كتاب برای ناشران بوده است. مثلا انتشارات امیركبیر صدها عنوان كتاب آماده تولید دارد كه به دلیل مشكل كاغذ آنها را چاپ نمی كند.
«از این گذشته قوانین حقوقی مرتبط با روابط ناشر و مولف و مترجم كامل نیست و هر یك از طرفین در صورت بروز مشكل نمی دانند به چه مرجعی رجوع كنند یا در صورت رجوع آیا مشكل حل می شود یا صرفا باید وقت و هزینه زیادی گذاشت».
مشاور فرهنگی انتشارات امیركبیر ادامه داد: توزیع كتاب هم در ایران مشكل دارد، ایران كشور پهناوری است و بیش از 90 درصد ناشران امكان توزیع كتاب های خود را در سطح كشور ندارند، ارتباط ناشران و شركت های پخش كننده خوب نیست و همه این معضلات تبعات اقتصادی دارد.
وی تصریح كرد: در ایران پنج هزار ناشر داریم ولی تنها دو هزار كتابفروشی هست در حالیكه بسیاری از این كتابفروشی ها هم به نوشت افزار فروشی تبدیل شده اند. یكی از دلایل پایین آمدن تیراژ كتاب در ایران در چاپ مشكل توزیع آن است برای نمونه انتشارات امیركبیر در سال های اول انقلاب كتاب هایی با تیراژ 11 هزار نسخه داشته است كه این روند اكنون به یكهزار و 100 نسخه رسیده است. در حالیكه جمعیت كل كشور، تعداد دانشجوها، باسوادها، اساتید دانشگاه و ...همه افزایش یافته است. به طور كلی چرخه پیش تولید، تولید و توزیع كتاب معیوب است و در این چرخه همه از ناشر، نویسنده، مترجم و كتابفروش همه ضرر می كنند.
وی راه حل این مشكل را به این صورت بیان كرد كه جامعه از نظر فرهنگی باید ارزش كتاب را بشناسد و تا وقتی جامعه پذیرای كتاب نباشد، كتابخانه های مدارس، مساجد، دانشگاه ها به روز و فعال نشده و تاوقتی همه باور نكنند كه كتاب روی كار، سلامت روانی، روابط خانوادگی تاثیر دارد وضع همینطور است.
انصاری هم بخشی از دلیل مشكل را بسیاری از سازمان ها و حتی وزارت خانه ها دانست كه با قانونگذاری های بد مقصر هستند، وی گفت: آموزش و پرورش و وزارت علوم با قانون های خود باعث شدند اساتید و اعضای هیات علمی برای گرفتن رتبه به هر شكلی كتاب چاپ كنند و توجهی به محتوا نداشته باشند. بسیاری از اعضای هیات علمی كتاب هایی با موضوعات مشابه تنها برای گرفتن امتیاز تولید می كنند.
رییس موسسه بوستان كتاب افزود: آمارسازی هم یكی دیگر از مشكلات است؛ برای نمونه آمار كتاب های چاپ اول در سال 94 توسط وزارت ارشاد 84 هزار عنوان اعلام شده، در حالیكه مثلا موسسه بوستان كتاب به عنوان یكی از پنج ناشر اول كشور در سال 94 تنها 90 عنوان كتاب چاپ اول داشته است. بسیاری از اساتید به آسانی كتابی را با استفاده از چاپ دیجیتال تولید و به دانشجویان شان به جای كتاب های ناشران دیگر كتاب توصیه می كنند تا از این طریق سودی هم ببرند.
وی اظهار كرد: همه سازمان ها و وزارت خانه ها از آموزش و پرورش تا وزارت علوم و صداوسیما باید در تغییر فرهنگ و گفتمان كتابخوانی فعال وارد شوند. قوانین باید درست شود و حتی وزارت ارشاد در ممیزی آثار سخت گیری بیشتری به خرج دهد؛ نه اینكه ممیزی را صرفا به تایید كتاب از نظر مذهبی، مسائل موهن یا امنیت ملی منحصر كند. بلكه ممیزی علمی محتوای كتاب هم مهم است.
انضاری در بخش دیگری از سخنانش به مشكلات نشر كتاب در فضای مجازی اشاره كرد و گفت: از طرف دیگر كپی كاری در فضای مجازی و دیجیتال هم مشكل عمده ای است و عده ای به اسم نشر دیجیتال كتاب ها را در فضای مجازی منتشر می كنند.
وی پیشنهاد داد: در وزارت ارشاد كارگروهی برای بررسی این وضعیت تشكیل شده و قوانین جدیدی برای رفع آن تدوین شود.
این فعال صنعت نشر همچنین به موضوع حمایت و دخالت دولت از كتاب های تخصصی اشاره كرد و گفت: عده ای معتقدند حمایت دولتی از كتاب نباید باشد و باید قطع شود كتاب تخصصی و مرجع در سطح بالا به دلیل هزینه زیاد برای تولید حتما به حمایت دولت نیاز دارد و این كتاب ها با خرید توسط كتابخانه های دولتی حمایت می شوند.
دهدشتی در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا در مورد واگذاری ممیزی ها به وزارت ارشاد گفت: پاسخ آری یا خیر به این سوال ممكن نیست؛ پاسخی گسترده دارد و از نظر كتاب های عمومی و تخصصی هر كدام به رویكرد متفاوتی نیاز است.
انصاری نیز معتقد است: سپردن ممیزی به ناشران كار درستی است؛ اما به بستر مناسب و گذر زمان برای آن نیاز است.
بیست ونهمین نمایشگاه بین المللی كتاب تهران تا 25 اردیبهشت ماه 95 با شعار فردا برای خواندن دیر است در مجموعه شهر آفتاب میزبان علاقه مندان و دوستداران كتاب و كتابخوانی است.
ایرنا
94110