به گزارش اتاق خبر،حسن حمورو ستون نویس روزنامه اخبار الیوم مراکش، در مقاله ای به نام آیا مراکش به محل درگیری میان آمریکا و عربستان تبدیل شده است؟با الهام از مصاحبه مجله آتلانتیک با اوباما در اواخر ماه مارس آورده است:این سوال مطرح می شود که چرا از روی کار آمدن ملک سلمان در عربستان که برای هیچ کشور جز آمریکا برنامه کاری مدونی تنظیم نبود روابط تا به این حد تیره شده است. کارشناسان حوزه شرق نزدیک موسسه واشنگتن براین باورند که شروع سردی روابط به زمان روی کار امدن اوباما باز می گردد. نظرات کارشناسان مذکور در تحقیقی به نام " طلاق بلند مدت " به چاپ رسیده و در آن ریشه های سردی روابط را می توان در روش کاری اوباما برای حل مشکلات منطقه و تدبیر روابط با نیروهای موجود در منطقه بخصوص ایران یافت.
حل مسئله پرونده هسته ای با ایران از طرفی و همچنین عدم دخالت در سوریه علی رغم استفاده بشار اسد از سلاح های شیمیایی در سال 2013 به نفع مصالح ایران بوده است. این توجه به نفع ایران و همچنین تناقض اصلی در منطقه بخصوص در مقابل داعش، سعودیها را تحریک می کند که به شکل جدی وارد بازی شده و از تمام اوراق خود از جمله نفت استفاده نمایند و در مقابل ایران بایستند چه با حمایت از معارضین سوری، درگیری با حوثیها و همچنین درقضیه لبنان.
درخصوص آمریکا و سعودی نیز قضایا برمی گردد به تشکیک آمریکا نسبت به متحدین سنی خود بخصوص عربستان در قضیه بمب گذاری 2001م در آمریکا و ارتباط عربستان با بمب گذار كه در نهایت عربستان تحت پیگرد قانونی قرار گرفت. این نوع روابط در اینجا به پایان نرسید و اوباما حملاتش علیه عربستان را در اینجا به پایان نبرد. در ادامه عربستان را متهم نمود که کشور اندونزی را که به اسلام منعطف و با تسامح معروف بود با اعزام معلمین و ائمه جماعات و همچنین تزریق پول هنگفت به آن منطقه موجب شد تا دیدگاه افراط گرایی در آنجا رواج یابد.
به هر حال نباید تغیر سیاست های دو کشور را تنها به روی کار آمدن ملک سلمان دانست و بیشتر مرتبط با دیدگاه ها و استراتژی اوباما در منطقه است. اینکه معادلات آمریکا درخصوص درگیری با ایران و نیز با منطقه به دلیل اختلاف با عربستان به هم می خورد درست است ولی جایگاه مراکش با توجه به اجلاس اخیر این کشور با کشورهای خلیج فارس در این میان کجا قرار می گیرد ؟
روابط آمریکا و مراکش از یک طرف و روابط این کشور با شورای همکاری از سوی دیگر نشان از آن دارد که آمریکا نتوانسته است به شکل مطلوب اقدامات فوری در خصوص مراکش به عنوان کشوری که توانسته بهار عربی را کنترل نموده انجام دهد و یا از این کشور در مسیر مبارزه با تروریسم حمایت نماید. از طرفی موضع آمریکا در قبال قضیه صحرا همچنان معلوم نیست. ملک در سال 2013م نیز سفری به آمریکا داشته است ولی نتایج چشمگیری در خصوص موضع آمریکا در قبال مسئله مغرب و همچنین حقوق بشر نداشته است.
آنچه در پایان مقاله از کلام نویسنده برمی آید این است که مراکش با توجه به قضیه صحرا تبدیل به محلی شده است برای درگیری های دیپلماتیک بین عربستان و آمریکا.