اتاق خبر - اين رسانه روز چهارشنبه نوشت:چرا دو مانور تحريك كننده روسيه در هفته گذشته، ناوشكن آمريكايي در درياي بالتيك و هواپيماي آمريكايي در آسمان بين المللي در آن نزديكي را هدف قرار داده بود؟ فارن پاليسي در تحليلي به قلم جيمز استاوريدز، بازنشسته ارتش آمريكا به افزايش احتمال رويارويي روسيه با آمريكا و راهكارهاي آمريكا براي مقابله با اين كشور پرداخته است:
12 آوريل، هواپيماي سوخو 25 روسي با سرعت بالا به 15 متري ناوشكن او اس اس دونالد كوك نزديك شد. با اينكه اين كشتي آمريكايي ميتوانست پاسخ نظامي دهد؛ اما اين كار را نكرد. با توجه به سابقه من در فرماندهي كشتي مشابه، كاپيتان كشتي ميتوانست پاسخ دهد؛ اما خودداري كرد. ظاهرا به دليل نبود سلاح روي سوخو 25 و نبودن رادار كنترل آتش اين هواپيما اتفاقي رخ نداد.
رويداد دوم در 17 آوريل اتفاق افتاد. هواپيماي سوخوي 27 روسي بالاي بوئينگ آرسي 135 با فاصله 15 متر حركات نمايشي انجام داد.
علاوه بر اختلافات روسيه و آمريكا درباره كريمه و اوكراين، اين دو كشور در موضوع سوريه نيز مواضع متفاوتي دارند. پوتين از سوريه و بشار اسد حمايت كرده و آمريكا سعي مي كند ائتلافي از شورشيان ميانه را براي مقابله با او تشكيل دهد. كرملين به دليل تحركات ناتو و فرستادن سرباز به اطراف اين كشور حساس شده است. از طرفي ديگر، غرب گسترش ناتو را نتيجه مستقيم تحركات خشونتآميز روسيه در گرجستان و اوكراين مي داند.
همچنين روسيه نگران امنيت كالينينگراد بوده كه منطقه اي تحت محاصره روسيه در درياي بالتيك (هر دو رويداد آنجا رخ داده) است. اين منطقه خارج از مرزهاي روسيه بوده و مسكو تهديد كرده است در صورت افزايش زرادخانه هستهاي آمريكا در آلمان، موشكهاي بالستيك خود را در اين منطقه مستقر خواهد كرد.
اين رفتار جنگ سردي به نفع هيچ كشوري نيست. پس چگونه بايد با مسكو مواجه شد؟
اولين قانون، چند جانبه گرايي است. رويه ملت عليه ملت براي آمريكا پاسخگو نيست. پاسخهاي واشنگتن بايد تا جاي ممكن در چارچوب ناتو و ارسال نيروهاي زميني، دريايي و هوايي به منطقه باشد. روسيه ميخواهد اين تنش را به روياوريي مستقيم با آمريكا تبديل و در بين متحدين رخنه ايجاد كند. ما بايد ارسال نيروهاي ناتو را افزايش دهيم.
ثانيا بايد جايي كه مجبور هستيم با روسيه روبه رو شويم. به ويژه بايد فشار تحريمها را تا پايبندشدن روسيه به آتش بس مينسك باقي نگه داريم. ما بايد با ماندن اسد در قدرت مخالفت كنيم و به روسيه به دليل نقض آشكار حقوق بشر فشار وارد كنيم. اما مخالفتهاي ديگري نيز وجود دارد كه نيازي به رويارويي ندارد. مانند نظامي كردن قطب شمال، عمل نكردن به كنترل سلاح، ايجاد تاسيسات دفاعي موشك بالستيك، فروش سلاح روسيه به ايران، چگونگي رفتار در دنياي سايبري و... .
به عنوان قدم سوم، بايد در موضوعات بين المللي كه واشنگتن با مسكو همخواني دارند، همكاري بيشتري صورت بگيرد. ممكن است با يكديگر در بالكان همكاري كنيم تا روابط بين صربستان و جمهوري كوزوو آرام شود. ميتوانيم همكاري در زمينه محيط زيست و تبادلات آموزشي غيردولتي را افزايش دهيم و شايد نقطه مشتركي در سوريه بيابيم. همچنين منافع مشتركي در حل چالشها در افغانستان و ايجاد صلح بين هند و پاكستان داريم.
در سطح تاكتيكي، بايد دفعات بيشتري براي تعامل نظامي بين نيروهايمان گفتگو كنيم. توافق بين روسيه و شوروي براي جلوگيري از حادثه در درياها در آبهاي بين المللي كه در سال 1972 مذاكره شد، ميتواند پايه خوبي براي نحوه عملكرد كشتيها و هواپيماهاي ما باشد. اين توافق مشخصا مسائل را بيان كرده و دكترين بنياديني در زمان جنگ سرد بوده است. گردآوري سران نظامي آمريكا و روسيه در همايشي و بازبيني اين توافق ميتواند قدم مثبتي باشد.
مردم از من ميپرسند كه آيا ما به جنگ سرد بازگشتهايم. پاسخ من منفي است. هنوز به آنجا نرسيده ايم. در جنگ سرد تنشهاي فعلي در زمينه تعداد سرباز، كشتي و هواپيما و درجه آمادگي نظامي براي اجراي عمليات جهاني به مراتب بيشتر بود.
اما اگر تحركاتي مانند اقدامات ذكر شده توسط روسيه ادامه پيدا كند، دير يا زود، حادثهاي رخ خواهد داد و تقابلي به مراتب خطرناكتر اتفاق خواهد افتاد. عملكرد آمريكا در ارسال نيروي نظامي به اطراف روسيه شفاف باشد و تاكيد كند كه به فكر اقدام تهاجمي نيست. انجام اين كار توسط شوراي ناتو و روسيه منطقي به نظر ميرسد.
نيازي نيست به جنگ سرد جديدي وارد شويم؛ اما دور ماندن از آن، نيازمند محدوديتهاي بيشتر، عقل سليم و ديپلماسي به ويژه بين واشنگتن و مسكو است. هر دو تحركات زيادي از دشمن ميبينند كه احتمال برداشت غلط را خواهد داشت. جداي از همه، بايد با يكديگر روراست باشيم و قبل از رسيدن به وضع قرمز، جنگ لفظي و حركات نمايشي را كنار بگذاريم.
منبع: پايگاه اينترنتي فردا
94110