به گزارش اتاق خبر:وقتی صحبت از مغز می شود، از دو زاویه می توان به آن نگاه کرد، نخست این که مغز همچون بسیاری از اندام های دیگر ما اندام بدنی است که یک بافت بدنی دارد و همچون بسیاری از اندام ها، نیاز به شرایطی دارد تا بتواند خوب کار کند.
عواملی که به لحاظ فیزیکی و بدنی می تواند در خودمراقبتی از مغز کمک کند، تغذیه خوب و خون رسانی و مواردی از این قبیل است و کار مهمی که می توانیم در این زمینه انجام دهیم، این است که الگوی غذایی مناسب داشته باشیم، از مصرف غذاهای چرب و پرحجم که مفید نیستند پرهیز کنیم، فشار خون خود را منظم کنترل کنیم، از اضافه وزن خود جلوگیری کنیم، استرس را مراقبت کنیم، ورزش منظم داشته باشیم و در مجموع، تمامی کارهای موثر برای حفظ سلامت قلب را برای سلامت مغز نیز انجام دهیم.
رعایت تدابیر خودمراقبتی برای حفظ و عملکرد مناسب مغز در دوران بزرگسالی، ضروری است و عملکرد مغز در دوران سالمندی ممکن است مقداری با افت مواجه شود و در نتیجه لازم است با خودمراقبتی سرعت این روند را کند کرد
زاویه دیگری هم می توان به مغر نگاه کرد، از منظر کارکرد شناختی آن است یعنی در واقع، این اندام مرکزی است که تمام فعالیت های ذهنی ما در آن اتفاق می افتد، نحوه فکر کردن و کارهایی که به صورت ذهنی و روانشناختی انجام می دهیم، روی خود مغز هم اثر می گذارد و این یک ویژگی جالب است. همان طور که تغییرات در تعادلات شیمیایی در بخش های مختلف بدن به طور مستقیم موجب تغییر خلقیات، روحیات و تفکرات ما می شود، فعالیت های ذهنی و روانشناختی نیز روی مغز اثر می گذارد.
یک قاعده کلی که در واقع ما نیز به آن باور داریم، این است که مغز را هم می توان مثل بدن و ماهیچه ها ورزش داد و تقویت کرد، به ویژه در سالمندی که معمولا افراد از مسوولیت ها و مشغله ها فارغ می شوند و به سمت استراحت می روند، اگر فعالیت شناختی نباشد، مغز در معرض خطر قرار می گیرد.
به همین دلیل توصیه می شود افرادی که فعالیت جدی ندارند، برنامه ای را برای به چالش کشیدن مغز خود تهیه کنند، بسیاری از افراد یادگیری مهارت جدید و فعالیت ذهنی جدیدی را برای خود برنامه ریزی می کنند. این فعالیت ها در عین لذت بخش بودن باید چالشی هم باشند و نباید به عادت و رفتار روزمره بدل شوند.
متخصص روانشناسی شناختی افزود: مطالعات نشان می دهد افرادی که به صورت هدفمند درگیر فعالیت ذهنی چالشی هستند، عملکرد مغزی خوبی حتی در سنین بالا دارند.
جدا از فعالیت ذهنی، مطالعات اخیر از اثرگذاری قابل توجه فعالیت های اجتماعی حکایت دارد، به طوری که حتی در برخی از موارد، فعالیت اجتماعی می تواند موثرتر از فعالیت ذهنی باشد، یعنی برخورداری از حمایت اجتماعی خوب و تعاملات اجتماعی مناسب، ارتباط با دیگران و مواردی از این دست می تواند به ما کمک کند.
در مقابل، اضطراب و افسرگی نیز می تواند عملکردهای شناختی مغز را تحت تاثیر منفی قرار دهد و باعث کاهش کیفیت زندگی شود.
اساسا مولفه مهم خودمراقبتی این است که سبک زندگی سالمی داشته باشیم، اگر چنین باشد، آن بخش از حفظ سلامت را که به عهده ما است، می توانیم تا حدود زیادی مدیریت کنیم.
در خصوص خودمراقبتی در دوران نوجوانی و جوانی : هر اندازه محیط از محرک ها و موقعیت ها غنی تر باشد، فعالیت مغزی نیز بهتر می شود. بنا بر این، توصیه می شود در دوران کودکی ضمن تامین محیط امن برای بچه ها، محرک ها و موقعیت های مختلفی برای انها فراهم شود که ذهن را به چالش بکشد. مطالعاتی که در این زمینه روی انسان ها و نیز روی موجودات رده های پایین تر از انسان انجام شده، نشان داده است که امکان افزایش تراکم و غنی تر شدن بافت مغز وجود دارد.
منبع ویرلن