دکتر جمشید عدالتیان شهریاری
در مورد ارز باید دو مطلب کلی را مدنظر قرار داد. اولین مسئله این است که به چه دلیل اقتصاد ما دلار محور است، چرا که این سیاست برخلاف سیاست استقلال است که در اقتصاد به عنوان هدف عنوان شده است. واقعیت این است که تمامی تلاشهایی که براساس اقتصاد مقاومتی صورت میگیرد نیز بر پایه همین استقلال در اقتصاد است. باید این سوال را پرسید که اصولا چرا اقتصاد دلار محور شده است؟ واقعیت این است که اشتباههایی باعث شد تا نوسان دلار در کشور ایجاد شود و اعتبار پول رسمی کشور کاهش یافته است. آن هم در شرایطی که در همه کشورها، حمایت و اعتباردهی دولت باعث ایجاد اعتبار در پول ملی میشود. در واقع این وظیفه دولت است که با قدرت خود اعتمادسازی کند و اقتصاد را از حالت دلار محور بودن خارج کند.
در نتیجه این مسئله، حتی کالاهایی که هیچ ارتباطی با دلار ندارند نیز دستخوش تغییر قیمت شده و به نوعی دلارزده شدند. برخی بخشهای دولتی با تصمیمات منفعلانهای که گرفتند مشکلات را تشدید کرند. واقعیت این است که چند نرخی شدن ارز در نهایت باعث اتخاذ سیاستهایی مثل محدود کردن واردات یا صادرات میشود. در صورت تک نرخی شدن ارز، تبعات چند نرخی بودن ارز از جمله رانتهایی که ایجاد شده یا سازمانهای موازی که به دلیل کنترل این رانتها ایجاد شده از بین میرود. در شرایط فعلی نمیتوان به صورت دستوری ارز را تک نرخی کرد، چرا که این کار مستلزم اعتمادسازی مجدد نسبت به ریال است و بخش تولیدی و بنگاههای اقتصادی نیز از این اعتماد برخوردار شوند و زمینه برای تک نرخی شدن ارز امکان پذیر شود. البته نباید فراموش کرد که اعلام لزوم تک نرخی شدن ارز بدون عمل کردن به آن باعث ایجاد مسائلی در کل اقتصاد میشود.
در نظرسنجیهایی که اخیرا انجام دادیم، افراد فعال در بخش کسب و کار اذعان کردند آنچه که بیشتر از بحث تحریمها باعث ایجاد نگرانی در آنها شده بخشنامههایی است که مدام خبر آنها عنوان میشود اما شاید کمتر مورد عمل واقع شود. نبود تصمیم واحد در نهادهایی که اخبار مربوط به تک نرخی شدن ارز را عنوان میکنند سبب شده تا فعالان اقتصادی در ورودی و خروجی گمرک دچار سردرگمی شوند. همین باعث ایجاد سردرگمی در مصرف کننده میشود. دولت باید این نکته را مدنظر داشته باشد که اگر میخواهد ارز چند نرخی را در شرایط فعلی در کشور حفظ کند باید گام به گام به سمت اصلاح آن حرکت کند. این مسئله تنها از طریق اعتمادسازی انجام میشود. باید تاکید کرد که ۵۰ درصد دلیل کاهش اعتبار ریال تنها به دلیل سردرگمیهایی بوده که ریشه آن در نبود اعتماد به ریال است.
نباید از نظر دور نگاه داشت که کمک به بخش تولیدی کشور همراه با رشد اقتصادی خواهد بود، به همین دلیل است که دولت میتواند با حرکت کردن به سمت ثبات بازار و کمک به تولید کشور، اعتماد مجدد را به بازار ارز برگرداند. چرا که در شرایط فعلی تولید با مشکلاتی مواجه شده و تولیدکنندگان نمیدانند که محصولات خود را باید بر اساس چه قیمتی عرضه کنند. دولت باید قبل از کسب ارز، به دنبال کسب اعتماد نسبت به ریال باشد.
تنها در این صورت است که تقاضای کاذب نسبت به ارز از بین میرود. وقتی دولت بودجه خود را بر اساس دلار تقدیم کند تنها کسی که سراسیمه از مشکلات فعلی میشود دولت است. توصیهای که در این شرایط باید به مسئولان دولتی کرد این است که به تولید بپردازند و با حمایت از تولید، اعتماد دوباره نسبت به ریال را بازگردانند.
آرمان-عضو اتاق بازرگانی ایران