اتاق نیوز- در جلسه مشترك كميسيون برنامه و بودجه با وزير نفت و معاونانش بود كه وزارت نفت آماري مبني بر افزایش 70 درصدی صادرات نفت ایران در ماههای شهریور و مهر ارائه داد؛ اين در حالي است كه در همين جلسه خسارت روزانه 3هزار ميليارد توماني كشور از عدم توسعه ميدانهاي مشترك يادآوري شد. اين رقم به جز 300 ميليارد توماني است كه ماهانه به دليل سوختن گازهاي چاههاي نفتي به هدر ميرود و هنوز هيچ مقام مسئولي نتوانسته در اين رابطه اقدام شايستهاي انجام دهد تا اين ثروت ملي از بين نرود. در واقع ميتوان گفت رقم زياني كه ايران روزانه به دليل عدم توسعه ميدانهاي مشترك متحمل ميشود، معادل اختلاس بزرگ تاريخ اقتصاد ايران است.
توسعه ميدانهاي مشترك همواره يكي از بزرگترين دغدغههاي هر وزيري است كه از سوي كابينه به مجلس شوراي اسلامي معرفي ميشود. نخستين اولويت كاري
5 وزير نفت پيشنهادي دولتهاي نهم و دهم براي كسب راي اعتماد از نمايندگان مردم در خانه ملت، توسعه ميدانهاي مشترك بوده اما اين موضوع به تنهايي كفايت نميكند. شايد بزرگترين گواه براي اين موضوع عدم توسعه فازهاي جديد پارس جنوبي در سالهاي جاري باشد. بارها و بارها وزراي مختف از راهاندازي فازهاي جديد خبر دادهاند اما تا به امروز پس از فازهاي 6 و 7 و 8 هنوز فاز جديدي به بهرهبرداري نرسيده است. حتي هنوز گاز از چاههاي فازهاي 9 و 10 كه تقريبا آخرين پروژه نفتي بود كه در سال 87، پايان دولت نهم، به بهرهبرداري رسيد، وارد 105 كيلومتر خط لوله 32 اينچ دريايي اين فازها نشده است.
اين در حالي است كه هيچ مقام مسئولي از زمان دقيق بهرهبرداري كامل اين فازها سخني به ميان نميآورد. اما اين تنها گوشهاي از خسارتهايي است كه ايران از عدم برداشت به موقع از ميدانهاي مشتركش ميبيند و هنوز هم نتوانسته در اين مورد به نتايج قابل قبولي برسد.
زياني معادل اختلاس تاريخي!
يكي از اعضاي کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با اعلام اینکه مسئولان وزارت نفت در جلسه این کمیسیون از افزایش 70 درصدی صادرات نفت ایران در ماههای شهریور و مهر خبر دادهاند، به مهر گفت: به گفته مسئولان وزارت نفت، کشور ما روزانه حدود 3000میلیارد تومان به دليل عدم سرمایهگذاری مناسب در میادین مشترک ضرر میکند.
محمدعلی عبداللهزاده با اشاره به جلسه کمیسیون برنامه و بودجه با وزیر نفت و معاونانش اظهار داشت: بر اساس اظهارات وزیر نفت در این جلسه، صادرات نفتی نسبت به ماههاي تیر و مرداد در ماههای شهریور و مهر حدود 60 تا 70 درصد افزایش داشته است.
نماینده مردم طبس در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه سرمایهگذاری در میادین مشترک نیازمند تامین بودجه است، ادامه داد: باید سهم بودجه سرمایهگذاری در میادین مشترک نفتی در بودجه کل کشور افزایش یابد، زیرا سرمایهگذاری در صنعت نفت بسیار زودبازده است.
وی ادامه داد: ماهانه 300میلیارد تومان از در آمدهای گازی کشور به دلیل سوختن گازهای چاههای نفت هدر میرود. در این جلسه مسئولان وزارت نفت تاکید کردند که باید بخشی از در آمدهای نفتی به سرمایهگذاری در صنعت نفت اختصاص یابد تا شاهد توسعه این بخش باشیم.
عراق كمر همت بسته است
هنوز هم داستان يك شيشه نوشابه و دو ني براي استفاده دو نفر، بهترين تعبيري است كه براي برداشت از ميدانهاي مشترك از آن استفاده ميشود. عدهاي از كارشناسان معتقدند كشورهاي همسايه ايران به دليل اينكه منع قانوني استفاده از قراردادهاي مشاركت در توليد را ندارند، در توسعه ميدانهاي مشترك موفقتر عمل ميكنند. در مقابل، عدهاي هم معتقدند كه شكل قرارداد مانعي براي توسعه نيست و اشكال اساسي در نوع مديريت مديران صنعت نفت است. با اين وجود، رستم قاسمي از زماني كه بر صندلي وزارت نفت تكيه زد، بر فعاليتهاي اكتشافي به ويژه در مناطق مرزي و همچنين توسعه هشت ميدان مشترك با اين كشور همسايه تاكيد ويژه داشته است. توسعه پارس جنوبي هم به گفته سيدكاظم وزيري هامانه، نخستين وزير نفت دولت نهم، اولويت اول كشور است!
عدم توسعه ميدانهاي مشترك نفتي ايران نيز در حالي به كشور آسيب وارد ميكند كه رقباي ايران تلاش ميكنند هر روز سهم بيشتري از اين ميدانها را به دست آورند. به عنوان مثال ميتوان به كشور عراق اشاره كرد كه در 8 ميدان مشترك بزرگترين غولهاي نفتي را به ياري طلبيده تا در كمترين زمان ممكن، بيشترين سود را از استحصال طلاي سياه ببرد. البته نبايد فراموش كرد كه در مورد ميدانهاي مشترك ايران و عراق خبرهاي ضد و نقيض زيادي منتشر ميشود.
از جمله اينكه توليد عراق با قراردادهايي كه با شركتهاي برتر نفتي دنيا امضا كرده تا 2، 3 سال آينده به 11 و نيم ميليون بشكه در روز ميرسد. اين خبر بيشتر شبيه يك بلوف تبليغاتي براي عراقيهاست تا با آن جو منطقه و اوپك را به نفع خودشان تغيير دهند. البته اين جو براي مديران ايراني اتفاق خوبي بود؛ چرا كه ميتواند به عنوان يك نيروي محرك عمل كند وگرنه تجربه نشان داده كه مديران اگر نيروي محركي در ابعاد رقابت بينالمللي نداشته باشند، آن طوري كه بايد و شايد دنبال ماجرا را نميگيرند.
بحران مديريت در پارس جنوبي
به جرأت ميتوان گفت كسي نيست كه نداند ميدان پارس جنوبي بزرگترين ميدان گازي شناخته شده دنياست كه بين دو كشور ايران و قطر مشترك است و قطر چنان كمر همت به توسعه آن بسته كه در مدت كوتاهي توليد ناخالص داخلي كشورش چند برابر شده است. تقريبا دو سال پيش بود كه به گفته شخص رئيسجمهور بزرگترين قرارداد تاريخ نفت و گاز ايران با پيمانكاران داخلي در پارس جنوبي امضا شد تا فازهاي موسوم به 35 ماهه در اين مدت به بهرهبرداري برسند. اما بسياري از كارشناسان معتقدند اين كار نه تنها شدني نيست، بلكه ميتواند تبعات منفي بسياري براي كشور داشته باشد. اين در حالي است كه به دليل شرايط خاص كشور، توليد گاز از اين ميدان تا حدودي كاهش يافته؛ به طوري كه به دليل عدم خريد ميعانات گازي ايران توسط مشتريان خارجي، بالادست نفت مجبور به كاهش توليد گاز كرده تا كمتر مجبور به سوزاندن ميعانات گازي شود.
وزيري هامانه در گفتوگو با تهران امروز درباره فازهاي 9 و 10 پارس جنوبي و ادامه توسعه فازهاي جديد گفت: «فازهاي 9 و 10 زمان مسئوليت بنده حدود 75درصد پيشرفت داشت كه هنوز شاهد آن هستيمكه به طور كامل به بهرهبرداري نرسيدهاند. در اين شرايط ما هم با آقاي وزير همنوا ميشويم و ميگوييم انشاءالله كه ميشود! وقتي قويترين شركتهاي خارجي با سرمايه، كمتر از 54 ماه نتوانستند فازهاي پارس جنوبي را توسعه دهند، خود دستاندركاران صنعت نفت هم ميدانستند كه
35 ماه شدني نيست و به ويژه در شرايط فعلي كشور، اين حرف تنها در حد شعار است. چون ساخت داخل زمانبرتر است و كارهاي زيادي بايد روي آن انجام شود. ولي به هر حال چون همتي شده و بناست كه توسعه پارس جنوبي و بقيه كارهاي نفتي را پيش ببريم، و شعار «ما ميتوانيم» را عملياتي كنيم، دعا ميكنيم اينطور بشود. ضمنا توجه داشته باشيد كه قرارداد اجرايي فازهاي 4 گانه كه گفته شده سال آينده افتتاح ميشوند، در سال 85، يعني 6 سال پيش، زمان مسئوليت اينجانب امضا شده است.»
به نظر ميرسد با ادامه روال فعلي در توسعه ميدانهاي مشترك، ايران بايد منتظر كاهش جايگاه رتبه توليد خود در اوپك و ساير سازمانهاي نفتي و گازي باشد؛ چرا كه عدم مديريت و سرمايهگذاري صحيح، كار را براي اين وزارتخانه دشوار كرده است.
منبع:تهران امروز