به گزارش اتاق خبر، عصر ایران نوشت: اگر از مردم بخواهید چند چهره اصولگرا نام ببرند، بسیاری از آنها خواهند گفت:« علی لاریجانی، ناطق نوری، علی مطهری و ...» مردم درست افرادی را نام میبرند که امروز خود جریان اصولگرا آنها را اصولگرای واقعی نمیداند و این درست وجه اختلاف نگاه مردم و جریان اصولگرایی به معنای واقعی « اصولگرایی» است.
بعد از حوادث سال 88 بخشی از جریان اصولگرا تصمیم گرفت تصفیهای بزرگ در این جریان سیاسی را رقم بزند. برچسب«ساکت فتنه» مهمترین جرم افرادی مانند ناطق نوری، لاریجانی، مطهری است که باعث شده است « نو اصولگرایان» کاری کنند که این افراد به سمت در خروجی این جریان راهنمایی شوند.
بررسی آخرین سخنرانی لاریجانی در 23 بهمن حکایت از این معنا دارد. او با تمام اصرارهایی که میشود اعلام میکند مستقل است. لاریجانی میگوید:« به صورت مستقل وارد انتخابات شدهام ولی به این معنا نیست که اصولگرا نباشم. البته برای این اقدام دلایلی داشتهام.»
گل به خودی اصولگرایان؛ تعارف لاریجانی، ناطق، روحانی و هاشمی به اصلاحطلبان
لاریجانی آنگونه که نزدیکان او از جمله بهروز نعمتی( نماینده فعلی مجلس) گفتهاست به خاطر حضور جریان تندروی اصولگرا یعنی جبهه پایداری در سازوکار وحدت، حاضر به شرکت در ائتلاف اصولگرایان نشد. رئیس مجلسهای هشتم و نهم اعتقاد دارد که در این سالهای این جریان سیاسی بر اساس تفکرات خاصی که دارد، او را مورد حمله قرار دادهاند. به معنای بهتر میتوانیم بگوییم که رئیس قوه مقننه هنور نتوانسته است ماجرای حمله 22 بهمن قم با مهر و کفش را فراموش کند.
همین اتفاقات برای ناطق نوری هم افتاد. مناظره انتخابات سال 88 بین میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد و روایت رئیس جمهور وقت ایران از وضع زندگی ناطق نوری و پسرش، موجب شد که رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی از دوستان اصول گرای خود انتظار داشته باشد تمام قد برای حمایت از او در برابر احمدی نژاد به میدان بیایند اما اصول گرایان با توجه به احتمال پیروزی موسوی در انتخابات، ترجیح دادند که در این دعوا سکوت اختیار کنند، تا انتخابات به پایان برسد.
این سکوت اصول گرایان و سخنان احمدی نژاد باعث شد ناطق نوری به نوعی قهر سیاسی کند و مسیر خود را از جریان اصول گرایی جدا کند و بیش از بیش به جریان اصلاحات و رقبای دیروزش نزدیک شود که حاصل آن پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بود. وحدت ناطق، هاشمی و خاتمی باعث شد که حسن روحانی با حمایت این سه نفر بتواند با پیشی گرفتن از رقبای خود بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند و پس از هشت سال، ایران شاهد چرخش قدرت باشد.
اصولگرایان همین رفتار را درست با هاشمی و روحانی نیز داشتهاند. حسن روحانی از اعضا و موسسان جامعه روحانیت مبارز تهران، به دلیل بیمهریهای جریان راست از اصول گرایان فاصله گرفت و به اصلاح طلبان نزدیک شد. او که در مجلس تمام راست گرای پنجم، نایب رئیس اول ناطق نوری بود و حتی قرار بود او در صورتی که ناطق برنده انتخابات ریاست جمهوری 76 شود، ریاست این مجلس را به عهده بگیرد ناگهان تنها به این دلیل که رابطه صمیمی با خاتمی و هاشمی دارد از جریان اصولگرا کنار گذاشته شد. این سیاستمدار راستگرا در دهه هفتاد، به دلیل همین تنگ نظریهای دوستان سابقش به سمت جریان مقابل کشیده شد و دیگر آن روحانی راست گرا نبود بلکه بسیاری او را یک نیروی نزدیک به اصلاح طلبان و شخص هاشمی رفسنجانی میشناختند.
خود هاشمی رفسنجانی نیز دچار این نگاه اصولگرایان شد. او این روزها مهم ترین سیبل جریان اصولگرای ایران است. همین اصولگرایان که تیغ خود را برای هاشمی از رو کشیدهاند، در دهه شصت و هفتاد که با پرچم راست گرایی در فضای سیاسی کشور فعالیت میکردند، هاشمی را بهترین گزینه برای مدیریت کشور میدانستند.
به طور مثال در جریان انتخابات مجلس ششم، جریان راست برای مقابله با اصلاحطلبانی که پس از فتح دولت تصمیم گرفته بودند مجلس را نیز فتح کنند، از هاشمی حمایت کردند و اعتقاد داشتند که با او میتوانند راه اصلاحطلبان را برای رسیدن به مجلس سد کنند.
محمدرضا باهنر سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری ضمن حمایت از هاشمی در مورد انتخابات مجلس ششم گفته بود:«ما معتقدیم آقای هاشمی میتواند در ایجاد تفاهم گروهها و کاهش دادن تنشهای غیر ضروری نقش مهم ایفا و از ظرفیتهای مجلس در جهت منافع مردم استفاده کند.»
او در جای دیگری میگوید«تنها هاشمی میتواند مجلس ششم را اداره کند.»
حزب موتلفه نیز در این انتخابات از هاشمی حمایت کرد و عسگراولادی در این مورد گفت:«حمله به دوران خدمت بی نظیر هاشمی بهانه است و میخواهند حماسه امت را تخطئه کنند.»
همانطور که مشاهده میکنید جریان اصولگرا به راحتی مهمترین نیروهای خود را از دست میدهند. می شود گفت که « محدود نگری» اصول گرایانه باعث شده است تا بسیاری از نیروهای اجرایی و قدرتمند این گروه به جریان اصلاحات نزدیک شوند و جریان اصلاحات در زمانی که رهبرانش با محدودیتهایی روبرو هستند از این شکاف بهترین استفاده را کنند. حضور کاظم جلالی، علی مطهری و بهروز نعمتی در فهرست نهایی اصلاح طلبان به خوبی حکایت از این معنا دارد. اصلاح طلبان گلهای خود به اصول گرایان را با مهاجمان سابق جریان راست میزند.
کد: 94108