در این مقاله، کامرون وِرز (Cameron Wears) با ماست تا با ذکر تجربیاتش، توصیههایی پیرامون این که "چرا سفرکردن با فرزندانتان بهتر است"، ارائه دهد.
به گزارش اتاق خبر به نقل از کجارو، به عنوان فردی که تازه بچهدار شده، حتی تصور سفرکردن با طفل نوزاد یا نوپایتان هم میتواند فکری دلهرهآور باشد. قطعا نمیخواهید زندگیتان را بهکل برای بزرگ کردن کودکتان به حالت تعلیق درآورید، اما در آن سوی قضیه، سفری که بخواهد بیشتر مایهی دردسر باشد تا رفاه و آسایش نیز مطلوب کسی نیست.
برای من و همسرم، نشان دادن جهان به دو پسر خردسالمان تجربهای فوقالعاده لذتبخش بوده است. زمان باهم بودنمان را مغتنم دانسته و عشق و علاقهیمان به مسافرت را با آنها تقسیم میکنیم. البته همیشه هم اوضاع به این خوبی نیست و زمانهایی بوده که سفر در کنار آنها چالشبرانگیز شده است. اما عقیده دارم که بدون این چالشها ماجرا لذتش را از دست میدهد. یک کوهنورد برای فتح قله مجبور است ساعتها صعود طاقتفرسا را به جان بخرد، و پاداشش هم فقط منظرهی تماشایی از فراز کوه یا امکان گفتن این جمله که "من انجامش دادم" نیست. پاداش او مهیا شدن و سفر کردن و لحظات غیرمنتظرهی در خلال سفر است.
ما به خاطر همین قضیه عاشق سفرهای جادهای هستیم، چون باعث میشوند که سفر و ماجراجویی در اولویت باشد و نه صرفا خود مقصد. سفرهای جادهای بخش بزرگی از کودکی و زیباترین خاطرات خود مرا تشکیل میدهد و راهی بهصرفه و عالی برای با خانواده وقت گذراندن و از طبیعتِ بیرون شهر لذت بردن است. در ادامه به شما خواهم گفت چرا و چگونه برای مسافرت بعدی، با اهل خانه، دل به جاده بزنید.
خودتان تصمیمگیرنده هستید
چه صد کیلومتر و چه دو هزار کیلومتر، این شما هستید که مدیریت میکنید به کجا بروید و چگونه به آنجا برسید. بودن در خودرویتان این امکان را به شما میدهد تا از مناظر لذت ببرید و از جاهایی دیدن کنید که به طور معمول به آنجا سر نمیزنید. ماجراهای جالب جاهایی رخ میدهد که آدم انتظارش را ندارد!
در حین سفرمان در جادههای کوهستان "راکی" کانادا در همین تابستان اخیر، این آزادی عمل را داشتیم که در طی مسیر از هر جاذبهی دیدنیای که دلمان میخواست دیدن کنیم. در طی مسیرمان در جادهی آیسفیلد (Icefields Parkway) مابین پارک ملی بَنف (Banff) و جاسپر (Jasper) که محتملا زیباترین جادهی جهان هست، پی در پی توقف میکردیم تا از منظرهی آبشارها، درهها و دریاچههای یخبسته و کوهستان راکی بهره ببریم. اگر قرار بود با اتوبوس یا قطار سفر کنیم، هرگز نمیتوانستیم تجربهی اقامت در کلبههای فوقالعادهی کوهستانی را به دست آوریم.
نکتهی مهم این است که در سفر جادهای هر روزتان متفاوت از دیروز خواهد بود. فردایتان چشماندازهای جدید، شهرهای جدید، جاذبههای جدید و اقامتگاههای جدید به ارمغان میآورد. این هم برای کودکان و هم برای والدین حائز اهمیت است، زیرا که هر روز ماجرایی تازه در خود دارد. در ضمن، این امکان هم در اختیار شما است تا در هر زمان، برنامهی سفر را برای داشتن تجربهای بهتر ویرایش کنید.
برنامهریزیها چندان اهمیت ندارد
یکی از پردغدغهترین بخشهای مسافرتهای خانوادگی، تعیین زمان حرکت است. هر جور هم که برنامهریزی کنید، باز در ساعات قبل از حرکت هول و ولا خواهید داشت. چمدان بستن، غذا درست کردن، تمیزکاری، لباس تن بچهها کردن و غیره؛ گویی کار برای انجام تمامی ندارد و تازه هنوز به امور شخصی خودتان هم رسیدگی نکردهاید. هواپیما و قطار برای خانوادههایی که وقتشناس نیستند صبر نمیکنند. ما خودمان هم چند ساعت پیش از عزیمت شروع به انجام کارهایمان میکنیم.
وقتی با وسیلهی خود به جاده میزنید، دیگر از دلهرهی بهموقع و قبل از زمان حرکت به فرودگاه رسیدن خبری نیست. در سفر تابستانیمان از میان کوهستان راکی، برنامهای حاوی مسیر حرکت و فعالیتهای روزانهیمان تدوین کرده بودیم. اما، هر چه از سفرمان میگذشت، برنامه هم دستخوش تغییر میشد؛ هر از گاه مکان جدیدی را برای توقف اضافه میکردیم و جایی را حذف. مثلا آن دفعه به جای ادامهی حرکت پس از صرف صبحانه، تصمیم به آبتنی در استخر محل اقامتمان گرفتیم.
نکتهی جالب دیگر این است که اگر کسی از اعضای خانواده پیش از سفر به مشکلی برخورده باشد، میتوان زمان حرکت را به عقب انداخت تا مشکل رفع شود. یا اگر تصمیم به گذراندن مدت زمان بیشتری در محل خاصی گرفتید، خب مشکلی نیست و بهراحتی شدنی است. این سفر شما است و هر آن چه میخواهید میتوانید با آن بکنید.
صرفهجویی در هزینهها
حالا که دوتا پسر کچولویمان هم در سفرها با ما هستند، هزینهی پرواز با هواپیما برایمان دقیقا دو برابر شده است. گرچه پسر کوچکترمان هنوز دو سالش نشده، ولی چون بسیار کنجکاو و بازیگوش است، نمیتوان او را بیش از چند دقیقه در جایی بند کرد. به همین خاطر، مجبوریم چهارتا بلیت هواپیما بگیریم تا در حین پرواز، هم او جای بیشتری داشته باشد و هم مجبور به بغل کردنش برای چندین و چند ساعت نباشیم.
باور کنید هزینههای پرواز برای یک خانوادهی چهارنفره کم نیست. به واقع، تامین همین مخارج پرواز است که مانعی بر سر راه مسافرتهای خانوادگی میشود. پروازهای داخلی حول و حوش یک و نیم میلیون تومان آب میخورد و یک سفر ساده به کشورهای همجوار هم بالای پنج میلیون تومان هزینه خواهد داشت. ولی با حذف این هزینهها، ما توانستیم بودجهیمان را صرف افزایش سطح کمی و کیفی سفرمان کنیم. اغلب سفرهای جادهای ما هزینهای کمتر از پنج میلیون تومان در بر دارد و این سبب بیشتر شدن تعداد سفرهایمان شده است.
ما سفر را از خانه آغاز میکنیم و استفاده از وسیلهی نقلیهی خودمان باعث عدم نیاز به اجارهی اتومبیل و هزینهی بیمه و از این قبیل مخارجش میشود. اجارهی یک خودروی مناسب گاه تا دویست سیصد هزار تومان در روز خرج دارد و بهرهمندی از خودروی شخصی در این شرایط بسیار اقتصادی خواهد بود.
خودوری شخصی همچنین این آزادی را به ما میدهد تا در هتلها و خانههای خارج از مرکز شهر اقامت داشته باشیم و سبب صرفهجویی در هزینههای هتل و پارکینگ میشود؛ هزینهها در مرکز شهر به مراتب بالاتر از حومه و خارج از شهر است.
تعداد سفرهای بیشتر
بر مبنای نکتهی اخیر، عدم استفاده از گزینهی مسافرت هوایی سبب حفظ سرمایهی شما و امکان استفاده از آن جهت تجربهی تعداد بیشتری مسافرت خواهد شد. سفرهای جادهای همیشه لازم نیست ماجراجوییهایی حماسی، دور تا دور کل کشور باشد و هفتهها به طول بیانجامد. گریزی چند ساعته از خانه در یک آخر هفته، دقیقا همان چیزی است که دکترها هم تجویز میکنند.
اگر گرفتار روزمرگیِ بزرگ کردن بچههایتان شده باشید، سفرهای درست و حسابی به مقصد نقاط جدید و بکر یا جزایر دورافتادهی استوایی گاهی اوقات خیلی نمیتواند دستیافتنی به نظر برسد، اما به این معنا هم نیست که نباید سفر کرد. مطمئنم جاهایی در فاصلهی چهار پنج ساعت با اتومبیل از خانه در ذهنتان هست که همیشه دوست داشتید ببینیدشان اما تا به حال فرصتش پیش نیامده. چرا آن شهر، ساحل یا پارک جنگلی مقصد ماجراجویی بعدیتان نباشد؟
اگر طرز فکرتان به دلِ جاده زدن باشد، امکان بیشترمسافرت کردن را خواهید داشت، چرا که نه نیازی به تصمیمگیریهای پیچیده هست و نه وسع مالی زیاد، مخصوصا اگر قصد کمپ زدن با دوستان و خانواده را داشته باشید.
آن چه را که میخواهید بردارید، نه آن چه را که نیاز است
من از مقدار فضای آزادی که در سفرهایمان داریم خوشم میآید. مسافرت با بچهها به معنای وداع با سبُکسفرکردن است و چمدانبستن خود به دغدغهای تبدیل میشود. آیا روروئک و صندلی غذاخوری بچه را هم با خود ببریم؟
بستن بار برای پرواز با هواپیما آدم را مجبور به انتخابهای سختی میکند که چه چیزی لازم است و چه چیزی را نباید برداشت. بچههای خردسال قابلپیشبینی نیستند، لذا والدین همواره درگیر این موضوعاند که صندلی مخصوص بچه را با خود بیاورند یا در مقصد، یکی تهیه کنند (که البته در جواب به این سوال، ما همیشه صندلی را با خود میبریم). از آنجایی که این صندلیها در داخل اتومبیل نصب میشود، سفر جادهای شما را از این دردسر مصون میدارد.
در صورت نیاز استراحت کنید
اولین پرواز طولانیتان را به یاد دارید؟ آیا این جمله را که "میخواهم از این هواپیمای لعنتی بروم بیرون" به خود نگفتید؟ من گفتم! احساس خفگی و زندانی بودن بهم دست داده بود. فقط میخواستم بروم بیرون و هوای تازه بخورم (که در ارتفاع۱۰ کیلومتری از زمین چندان هم فکر خوبی نیست).
بچهها هم همین طور هستند. نیاز دارند از جایشان بلند شوند و به بدنشان کش و قوسی دهند و هوای تازهای بخورند. مشکل هم اینجاست که به بچهها نمیتوان بهراحتی فهماند که در داخل هواپیما نمیشود بلند شد و قدم زد یا بیرون رفت، مخصوصا به بچهی دوساله! سفر جادهای این امکان را به شما میدهد تا توقف کنید و هر چه قدر که میخواهید استراحت کنید و از سفرتان نهایت لذت را ببرید.
البته این کار باید طبق روال خاصی انجام شود و ما سعی میکنیم تا جایی که ممکن است پیش از زمان چرت زدن، رانندگی کرده باشیم. وقتی بچهها خوابند، ما سرعتمان را بیشتر میکنیم و تا جایی که امکانش هست میرانیم. پسرهای ما دوست ندارند مسافت زیادی را بیوقفه در اتومبیل بمانند (کی دوست دارد؟)، لذا ما سعی میکنیم در کنار سیاحت از جاذبههای مناطق، توقف برای استراحت هم داشته باشیم.
خودتان غذا بپزید و پولتان را نگه دارید
بچهی نوپای ما حساسیت شدید غذایی دارد و پیدا کردن رستورانی با غذایی که به مزاج او بسازد کار آسانی نیست. این کار حتی در شهر خودمان که با رستورانهایش آشناتر هستیم نیز سخت و دشوار است. در حین سفر در جادهها، میتوانیم توقف کنیم و از سوپرمارکتها مواد غذاییای را تهیه کنیم که برچسب مواد تشکیلدهنده دارند؛ چیزی که بسیار برای ما بااهمیت است.
ما یک یخچال کوچک همراه خود میآوریم و آن را با غذا پر میکنیم تا نیازی به رستوران رفتن پیدا نکنیم. در جایی که ما هستیم، غذا برای چهار نفر در رستوران حدود صد الی صد و پنجاه هزار تومان تمام میشود و اگر بخواهید روزی دو سه بار این کار را تکرار کنید، این عدد بهسرعت بالا میرود. با خرید عمدهی مواد خوراکی میشود هم در هزینهها صرفهجویی کرد و هم هر از گاهی نزدیک پارک و جنگلی کنار زد و یک پیکنیک به راه انداخت و کِیف کرد.
زمان را وقف عزیزان کنید
این قسمت مورد علاقهی من در حین سفر است. میدانید که زندگی شلوغ شده است. همیشه شش دانگ حواسمان به کارمان است و درگیر روزمرگیها هستیم. ولی وقتی برای مدت قابلتوجهی با عزیزانتان وقت میگذرانید و از سایر مسائل خود را جدا میکنید، بُعد دیگری از با هم و در کنار هم بودن را لمس میکنید. با هم آهنگها را همخوانی میکنیم و بازیهای گروهی میکنیم و به معنای واقعی با هم صحبت میکنیم. ما عاشق شنیدن داستانهای آنها و دانستن این که چگونه دنیا را نگاه میکنند هستیم. بچهها حتی در پیچیدهترین شرایط هم شیوهی سادهسازی خودشان را دارند.
معمولا میشنوم که پدر و مادرها از این مینالند که مسافرت با بچههای کوچک سخت و پرهزینه است. هر چند ممکن است دلایلی قوی برای این حرفشان داشته باشند، اگر سفر برایشان مهم باشد، ماشین را آتش میکنند و میزنند به دل جاده. اگر این اواخر پیش خود گفتهاید که "نیاز به یک مسافرت دارم، ولی الان وقتش نیست"، یک لطفی به خودتان کنید و نقشه را باز کنید و مقصدی که همیشه میخواستید به آنجا بروید انتخاب کنید و راه را برگزینید و فقط بروید!
منبع: کجارو