بازار تهران مربعی ۱۱۲ هکتاری است که بویژه در سده اخیر یکی از تاثیرگذارترین مراکز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران بوده است.
با پیدا شدن اسکلت هفت هزار ساله یک زن در حفاریهایی در محله مولوی، مشخص شد که قدمت سکونت در تهران حداقل به ۵ هزار سال قبل از میلاد میرسد. نام تهران در سفرنامههای بسیاری در حد و اندازه دهی کوچک آمده است، چه ناصرخسرو در اواسط قرن پنجم و چه بسیاری از سفرنامه نویسان و سیاحان خارجی.
بازار یکی از عینیترین نمودهای معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی است که از آن به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده شهر یاد میشود، لذا برای رسیدن به شهرنشینی در تهران، ابتدا باید به سراغ شکل گیری بازار در آن رفت.
آغامحمد خان قاجار نوروز ۱۱۶۴ خورشیدی تهران را به پایتختی برگزید و در همین شهر تاج گذاری کرد. با انتخاب این شهر به پایتختی روند گسترش کمّی و کیفی آن متحول شد، اما اولین نشانههای شهرسازی و بازار در این شهر به پیش از این دوران یعنی دوره صفویه باز میگردد.
بهزاد یعقوبی نویسنده کتاب امامزادههای دارالخلافه، شاه تهماسب را اولین فردی نام میبرد که دستور برپایی بازار را میدهد.
گفته میشود شاه تهماسب صفوی به دلیل آنکه سید حمزه، جد اعلای صفویه در شهرری و در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم مدفون بود گاه به زیارت میرفت. او با افزایش رفتوآمدهایش دستور داد پیرامون آن باروی محکمی برای وی بسازند. همچنین دستور داد بناهای جدید بسازند که درسال ۹۷۱ ه- ق با ایجاد ۱۱۴ برج (به تعداد سورههای قرآن) در تهران آغاز شد.
حصاری که دور تهران کشیده شده بود، شش هزار قدم طول داشت و برای ساختمان آن و برجهایش از دو نقطه خاک برداری کردند که بعدها یکی از دو محل به چاله میدان و دیگری به چاله حصار معروف شد.
بر اساس آن چه نماینده اوقاف ناحیه ۳ در بازار تهران میگوید: از آن دوره و از آن باروها، بخشهای کوچکی از جمله حصار صفوی در بخش جنوب غربی بازار در سرای ماشاءالله جنب دروازه محمدیه باقی مانده است.
پس از انقراض صفویه، نادر شاه افشار در سال ۱۱۵۴ق تهران را به پسرش رضا قلی داد.
در دوران زندیه هم به دلیل درگیری کریم خان با ایل قاجار در استرآباد(گرگان) تهران اهمیت مییابد و به روایت نویسنده کتاب امامزادههای دارالخلافه حاصل این رفت و آمدها، ایجاد محله های عودلاجان، چاله میدان و بیش از ۱۰ کاروانسراست.
در دوران زندیه هم به دلیل درگیری کریم خان با ایل قاجار در استرآباد(گرگان) تهران اهمیت مییابد و به روایت نویسنده کتاب امامزادههای دارالخلافه حاصل این رفت و آمدها، ایجاد محله های عودلاجان، چاله میدان و بیش از ۱۰ کاروانسراست.
اما مهمترین دوره تحول و رشد کالبدی بازار تهران مربوط به دوره قاجاریه است. به نوشته صنیعالدوله، چهار سوق بزرگ و کوچک بازار در زمان فتحعلىشاه قاجار ساخته شد. در این زمان مجموعه بازار به طرف شمال غرب و غرب توسعه یافت، به طورى که به تدریج حدفاصل بین ارک و مسجد جامع به بخش پررونق بازار تبدیل شد و معروفترین و معتبرترین سراها و تیمچهها در این محدوده فعال شدند.
یعقوبی میگوید: بیشتر تحول بازار در سال های ۱۱۷۶ تا ۱۲۱۳ خورشیدی حاصل شد؛ ساخت چهارسوق بزرگ در سال ۱۱۸۷ و سال بعد ساخت چهارسوق کوچک که راه ارتباطی و زمینه تاسیس راستههای بازار را ایجاد کرد.
این روزها از چهارسوق کوچک فقط چهارراه ارتباطیاش مانده اما بخشی از معماری و گچ بری چهارسوق بزرگ همچنان باقی است.
در ادامه با ساخت مسجد سلطانی(شاه) که به دستور فتحعلی شاه قاجار ساخته شده، رونق بازار شتاب بیشتری میگیرد.
این بازار با نام فعلی مسجد امام در سال ۱۳۶۳ جزو آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
ساخت مسجد عقیق و مسجد- مدرسه مروی و صدر نیز از اتفاقات قابل توجه در این دوران در توسعه بازار بوده است
مدرسه مروی در زمان فتحعلیشاه در تهران ساخته شد و امروز، در قسمت شرقی خیابان ناصرخسرو، مقابل ساختمان شمس العماره در بازارچه مروی قرار دارد.
بانی این مدرسه، حاجی محمد حسین خان مروی از نزدیکان دربار فتحعلیشاه بود، که به گفته نماینده اوقاف ناحیه ۳ در بازار تهران: بر اساس وقفنامه خان مروی، کسی میتواند تولیت اینجا را برعهده بگیرد که مجتهد دارالخلافه داشته باشد و بعد از انقلاب تولیت آن با فرمان امام(ره) به مرحوم مهدوی کنی سپرده شد و پس از رحلت مهدوي کنی، طي حكمی از سوي آيت الله خامنهاي تولیت آن به آيت الله گركاني رسيد.
قدیمیترین بازارهای تهران/رکورد ناصرالدین شاه با ۹۲ باب مغازه
در دوره ناصرالدینشاه بر تعداد راستهها و رستههاى بازار افزوده شد و تعدادى سرا و تیمچه معتبر ساخته شد. مانند دیگر مجموعه بازارهاى تاریخی، هر کدام از راستهها، رستهها، سراها و تیمچههاى بازار تهران به صنف و فعالیت خاصى اختصاص داشت.
یعقوبی درباره قدیمیترین بازارهای تهران میگوید: چهار بازار لبافها، کرجىدوزها، سراجها و نعلچىها، قدیمىترین بخش بازار تهران هستند و از دیگر بازارهای قدیمی میتوان به بازار چهل تن، چهارسوق، بازار عباس آقا، کفاشان، بازار امیر، بازارچه میرزا عباس، و بازار مسگرها و آهنگران اشاره کرد.
او همچنین درباره رکوردداران مغازه در بازار میگوید: بیشترین مغازه بازار متعلق به ناصرالدین شاه بوده که نوشتههای باقی مانده تعداد آن را تا ۹۲ باب عنوان کردهاند. بعد از او هم دوستعلی خان معیرالممالک عنوان دوم را داشته است.
اولین آمار از جمعیت بازار/ جمعیت: ۲۶ هزار نفر
این روزها محله بازار جمعیت ساکن ندارد، جز معدود ساکنانی در جنوب غربی و شرق بازار. اما جمعیتی که روزانه به این ۱۱۲ هکتار میآید رقم شگفت آوری است. نماینده اوقاف بازار به این جمعیت اشاره میکند: بازار میزبان روزانه یک و نیم میلیون مسافر است که این عدد در شب عید به ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر نیز رسیده است.
اما بازار در گذشته محل سکونت نیز بوده و بازاریان بسیاری در این محله ساکن بودند. بهزاد یعقوبی در ادامه به اولین سرشماری در بازار تهران اشاره میکند: این آمار به همت میرزا حسینقلی نظام مافی(منصوره اتحادیه) و در سال ۱۲۶۹ قمری(۱۲۳۱ ش) انجام شد. بر اساس این آمارگیری، جمعیت ساکن در بازار، ۲۶ هزار و ۶۷۴ نفر بوده است که از این تعداد ۹۵۵۰ نفر مردان، ۱۰۴۵ نفر زنان، ۳۸۵۱ نفر طفل و ۳۲۲۸ نفر نوجوان بودند. از میان مردان، ۷۱۸۴ نفر هم شغلشان کاسبی در بازار بود.
از نکات قابل توجه دیگر در این سرشماری این موارد بوده است: بازار ۶۵ کاروانسرا داشته، ۲۳۳۳ باب مغازه در بازار بوده که بر اساس انشعابات برق، در حال حاضر این رقم بالای ۶۰ هزار واحد صنفی است. بازار همچنین ۲۶۲۵ باب خانه داشته، ۲۷ حمام عمومی، ۲۵ مسجد و مدرسه، ۱۴ تکیه، ۹ باغ و باغچه و ۳۷ طویله.
یکی از قدیمیترین حمامهای به جا مانده در بازار، حمام حاج قاسم است که یعقوبی درباره آن میگوید: یکی از ویژگیهای این حمام، راه محرمانه آن است که در زمان قاجار از کاخ ناصری، زنان حرمسرا از این مسیر به خزانه حمام میرفتند. این مسیر زیرزمینی در سنگفرش بازار در سال ۸۳ کشف شد.
کوچ تاریخی بازاریها
در تمام دوران مشروطيت تا انقراض سلسله قاجار بازار تهران، بزرگ ترين بازار کشور و محل اصلی حرکتهای سياسی، اقتصادی و اجتماعی پايتخت بود و تنها بعد از آغاز دوران نوسازی شهرها (دوره رضاشاه) به آرامی طبقه مرفه و متوسط شهری از بازار مسقف تهران دل کندند و به محلات نوساز کوچ کردند.
نویسنده کتاب امامزادگان دارالخلافه درباره این تغییرات در دوره پهلوی میگوید: از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ بازار دچار درهم ریختگی میشود. رضا شاه با طرح موضوع تجددگرایی و نوسازی دستور تخریب بخشهایی از بازار را میدهد. حصار صفوی هم در این دوره تخریب شده است.
وی ادامه میدهد: یکی از دورههای مهم در بازار مربوط است به سال ۱۳۲۰ که شاهد تحولی جدی در بازار هستیم؛ در این تاریخ بسیاری از ثروتمندان تهران که ساکن بازار بودند، از بازار کوچ میکنند و جای خود را به قشرهای کم درآمد و عمدتا کارگر میدهند.
به گفته یعقوبی بسیاری از بازاریان اصیل تا مدتها بعد از این تاریخ هم در بازار میمانند، اما کم کم بازار به محلی غیرقابل سکونت بدل میشود، اگرچه هنوز در گذرهایی مانند غریبون و کدخدا انگشت شمار سکنه در بازار داریم، اما این وسعت ۱۱۲ هکتاری شبها تقریبا خالی از سکنه است.
منبع: مهر