
این لیست در حقیقت یکی از بهترین روشهایی است که می توان خوانندگان را به سرعت با بهترینها آشنا کرد. در این سلسله مطالب قصد داریم که خوانندگان را با برترین فیلمهای سینما در دهه گذشته آشنا کنیم.
29. والس با بشیر Waltz with Bashir
والس با بشیر نام انیمیشن محصول رژیم صهیونیستی است، محصول سال ۲۰۰۸ به کارگردانی آری فولمن که به وقایع همزمان با جنگ اول لبنان در دههٔ ۸۰ میلادی در لبنان به ویژه کشتار صبرا و شتیلا میپردازد فیلمنامه این فیلم توسط خود وی نوشته شده است.
داستان فیلم به این شرح است: داستان فیلم از خاطرات یک سرباز اسرائیلی (آری فولمن) از حادثهٔ اردوگاه پناهندگان صبرا و شتیلا که در آن دستکم ۸۰۰ فلسطینی، بهدست شبهنظامیان مسیحی عضو حزب فالانژ لبنان در جریان جنگ داخلی لبنان کشته شدند، حکایت دارد. آری فولمن که ظاهراً شخصیت اصلی این ماجراست بار سنگین عذابوجدانی سخت را بر دوش خود احساس میکند که در قالب کابوسی سخت جلوه مینماید. او دچار بیماری ای است که در نتیجه تلاش ناخودآگاه ذهن انسان برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته ایجاد می شود. اما او در گذشته باقی مانده و میخواهد با یادآوری این خاطرات، روح خود را درمان کند پس به سراغ دوستان قدیمیاش که در آن تجربه با او سهیم بودند میرود. یکی از آنها مقیم هلند و مالک یک مجموعه رستوران زنجیرهای است. دیگری امور هنری را دغدغه خود کرده و یکی دیگر ساکن میخانهها شده تا تلخی جنگ را این چنین به دست فراموشی بسپارد....
جنگ داخلی لبنان همواره به عنوان لکه سیاهی بر تاریخ خاورمیانه نشسته است. آری فولمن در این میان قصد دارد که با بی طرفی به این جنگ بپردازد. وی در این میان با انتخاب ژانر انیمیشن دست خود را برای پرداختن به این واقعه بازگذاشته است. فولمن در فیلم ارتش رژیم صهیونیستی را مسبب اصلی کشتار صبرا و شتیلا می داند. وی این پرسش را مطرح می کند که سربازانِ عادی که از نزدیک شاهد ماجرا و این قتل عام بودند و اجازه دادند تا این کشتار صورت بگیرد، چه مسئولیتی داشتند؟ این سوال اخلاقی در ذهن فولمن پررنگ و پررنگ تر شده و او به این وسیله هرچه بیشتر به حقیقت تلخ پشت ماجرا نزدیک شده است.
هزینه ساخت این انیمیشن 2 میلیون دلار بود و توانست در دنیا نزدیک به 11 میلیون فروش تجاری داشته باشد. نقدهای فیلم بسیار مثبت بود. وب سایت ایندی وایر براساس نقد 100 منتقد، فیلم را جز ده فیلم برتر سال 2008 نامید. منتقد روزنامه گاردین فیلم را بعنوان فیلمی مافوق تصور توصیف کرد. مجلاتی مانند شیکاگو ریدر، لس آنجلس ویکلی و هالیوود ریپورتر فیلم را جژ ده فیلم برتر سال قرار دادند.
هرچند این فیلم با واکنشهای متفاوت رو به رو شد و گروهی اعتقاد داشتند نمایش این فیلم میتواند وجهه بینالمللی این کشور را خراب کند! فیلم به عنوان نماینده این کشور برای اسکار بهترین فیلم خارجی زبان بود و توانست نامزد بهترین فیلم خارجی زبان شود. فیلم برنده همین جایزه در گلدن گلوب شد. این فیلم در جشنواره کن برای کسب نخل طلای بهترین فیلم نیز نامزد شد. این فیلم در بخشهای بهترین فیلم خارجی زیان و بهترین انیمیشن نیز نامزد جایزه بفتا شد.
28. وثیقه Collateral فیلمی به کارگردانی مایکل مان محصول 2004 است. فیلم براساس فیلمنامه ای از استوارت بیتی ساخته شده است و تام کروز، جِیمی فاکس، جِیدا پینکت اسمیت و مایکل روفالو در آن نقش آفرینی می کنند. ضمن اینکه خاویر باردم و جیسون استاتهام نیز نقش های کوتاهی در فیلم بازی می کنند.
ماجرای این فیلم 120 دقیقه ای به این شرح است: مکس (جیمی فاکس) یک راننده تاکسی در شهر لس آنجلس است. شبی وی مسافری به نام وینسنت(تام کروز) را سوار می کند. بعد از رسیدن به مقصد وینسنت به وی پیشنهاد می کند که در ازای مبلغ که به اندازه چند روز کار کردن مکس است آن شب او به چند نقطه از شهر ببرد. بعد از مدتی مکس متوجه می شود که در دام یک آدمکش افتاده است...
مایکل مان کارگردان کارکشته ای است که پیشتر با اکشن جنایی مخمصه(1995) به شهرت و اعتبار زیادی رسیده بود. در این فیلم وی توانسته به لطف فیلمنامه استوارت بیتی و درخشش بازیگرانش، فیلمی فوق العاده بسازد. شاید جدا از مایکل مان درخشش تام کروز در اولین نقش منفی خود جلب توجه کند. وی که همواره در نزد تماشاگران به عنوان یک بازیگر خوش قیافه و در فیلمهایی اکشن و درام ظاهر شده بود در این فیلم فرصت پیدا می کند که تصویر گذشته خود را به طور کامل نزد تماشاگرا و منتقدان تغییر دهد. جیمی فاکس در نقش شخصیت ترسو و محافظه کاری که در طول فیلم تغییر شخصیت می دهد بسیار خوب ظاهر شده است. شاید بیشترین چیزی که در فیلم به چشم تماشاگر می آید تعاملی است که بین شخصیت های وینسنت و مکس به وجود می آید و علیرغم ضعفهایی که فیلمنامه دارد بخوبی برای تماشاگر فیلم را باورپذیر می کنند.
فیلم با هزینه ای 65 میلیونی ساخته شد و توانست در حدود 217 میلیون در جهان فروش کند و از لحاظ تجاری موفق باشد. منتقدان استقبال خوبی از فیلم کردند. بیشتر نقدها حاکی از این بود که بازی های تام کروز و جیمی فاکس عالی بوده است. براساس 226 نقدی که در سایت راتن تومایتوز در مورد فیلم نوشته شده 86 درصد از این نقد ها مثبت بوده است. ریچارد روئپرمنتقد شیکاگو سا ن تایمز فیلم را جز ده فیلم برتر سال 2004 قرار داد و مجله لس آنجلس تایمز فیلم را در رده نهم ده فیلم برتر سال قرار داد.

فیلم در فصل جوایز نیز توانست دو نامزدی اسکار بهترین بازیگر مکمل مرد برای جیمی فاکس و تدوین بدست آورد. فیلم جایزه بفتا را برای فیلمبرداری به دست آورد و علاوه بر آن در رشته های کارگردانی، بازیگر مکمل مرد، فیلم نامه و صدا نیز نامزد این جایزه شد. جیمی فاکس همچنین نامزد جایزه گلدن گلوب برای نقش آفرینی خود در این فیلم شد.
27. بادبادک باز The Kite Runner بادبادک باز محصول مشترک افغانستان و آمریکا است که در سال 2007 و به کارگردانی مارک فورستر ساخته شده است. فیلمنامه فیلم توسط دیوید بِنیوف و اقتباسی است از رمان بادبادک باز نوشته خالد حسینی نویسنده آمریکایی-افغان است. بازیگران فیلم عبارتند از خالِد عبدالله، زکریا ابراهیمی، احمد خان محمودزاده و آتوسا لئونی هستند. همایون ارشادی و شان توب نیز دراین فیلم بازی کرده اند.
داستان این فیلم 128 دقیقه ای بدین شرح است: امیر (خالد عبدالله) جوانی است افغان كه در سال 2000 که در سانفرانسیسكو زندگی میكند. روزی تماس تلفنی از یكی از آشنایان و هموطنان قدیم خود به نام رحیمخان دریافت می کند که باعث می شود که وی به یاد گذشته، كودكی، نوجوانی و جوانی خویش بیفتد. به خاطر میآورد كه چگونه با پدر (همایون ارشادی) در كابل زندگی میكردند. او كه از نژاد پشتون است از همان كودكی(زکریا ابراهیمی) به خاطر دوستی با حسن(احمد خان محمودی زاده) كه كودكی هزاره است مورد توهین و تحقیر همسالان همنژاد خود از جمله آصف(الهام احساس) قرار گرفته است و به چشم خود دیده است كه دوستش حسن به سبب وفاداری در دوستی او مورد تجاوز و تعدی آصف و دوستانش قرار گرفته است. امیر و پدرش كه انسانهای متمولی بودند با حملهی نظامی روسها به افغانستان، كابل را ترك نموده، به سانفرانسیسكو مهاجرت میكنند. امیر در آنجا ازدواج میكند، پدرش از دنیا میرود و پس از سالها، دوستی به نام رحیمخان(شان توب) به او تلفن میزند و از او دعوت میكند كه به خانه برگردد. امیر پس از این گفتوگو و به یاد آوردن خاطرات گذشته برای دیدار رحیمخان به پاكستان میرود...
افغانستان به عنوان کشوری که بیش از 20 سال با جنگ داخلی روبرو بوده است هرگز در طول این مدت نتوانست صنعت سینمای خود را پابرجا نگه دارد و ظهور طالبان نیز به طور کامل این صنعت را در این کشور به تعطیلی کشاند. با این حال مارک فورستر کارگردان آلمانی به قدر کافی رمان خالدحسینی را جذاب دانست که توانست فیلمی بسیارخوب از کتاب بسازد. فیلم که به دلایل امنیتی در منطقه ای در غرب چین ساخته شده است نقدی است بر تعصب قومی در افغانستان. موسیقی متن جذاب فیلم و فیلمبرداری هنرمندانه بخصوص در سکانس های بادبادک بازی لذت دیدن فیلم را دو چندان می کند.
فیلم بر محوریت بر شخصیت های خود ساخته شده و پیام اصلی این فیلم نفی و تقبیح قومگرایی در افغانستان است و در تلاش است که به تماشاگر بگوید نابهسامانیهای سیاسی افغانستان ریشه در همین قومگرایی دارد و انسان متمدن، آن انسانی است كه تعصبورزیها را كنار بگذارد و به هموطن خویش به دور از وابستگیهای قومی و قبیله مملكت نگاه کند.
فیلم از لحاظ تجاری با توجه به هزینه 20 میلیون دلاری خود موفق بود. فیلم در دنیا 70 میلیون دلار فروش کرد و نقد های بسیار خوبی را نیز دریافت کرد. راجر ایبرت منتقد شیکاگو سان تایمز فیلم را جز 10 فیلم برتر 2007 دانست و در وب گاه IMDB 77 درصد نقدها مثبت بود. جیمز برادینلی فیلم را تحسین کرد و بازی همایون ارشادی را در اندازه نامزدی اسکار خواند.

فیلم در فصل جوایز موفق شد نامزد جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی زبان و آلبرتو ایگلسیاس جایزه بهترین موسیقی متن را برای این فیلم بشود. فیلم نامزد جایزه بفتا در بخش بهترین فیلم خارجی زبان شد و علیرغم اینکه در آن سال افغانستان فیلمی را برای شرکت در رقابتهای اسکار معرفی نکرد اما فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین موسیقی متن شد.
26. 21 گرم Grams21 21 گرم فیلمی آمریکایی محصول سال 2003 است که الخاندرو گونزالس ایناریتو کارگردان مکزیکی ساختن آن را بر عهده داشته است. گیلرمو آریاگا نویسنده فیلمنامه این فیلم است و شان پِن، نائومی واتس، بنیسیو دِل تورو، شارلوت گینسبورگ و دنی هوستون در آن به ایفای نقش می پردازند.
داستان این فیلم 124 دقیقه ای به این شرح است: پل ( شان پن ) که از بیماری قلبی رنج می برد ، با امید اندکی در انتظار پیوند قلب می باشد . در سویی دیگر مایکل (دنی هوستون) و دو دخترش در یک تصادف جان خود را از دست می دهند و کریستینا( نائومی واتس) همسر مایکل در شرایط روحی ناگواری قرار می گیرد . و از طرف دیگر راننده ای (بنیسیو دل تورو) که مایکل و دو فرزندش را زیر گرفته دچار عذاب وجدان می شود .. قلب مایکل ( همسر کریستین ) با اجازه ی کریستین به پل داده می شود تا وی امیدی دوباره برای زندگی یافته باشد . پل بعد از پیوند قلب بر آن می شود تا شخص اهدا کننده را بیابد و پس از جستجو بالاخره به کریستین می رسد و پس از چند ملاقات با وی ، علاقه ی شدید عاطفی بین آن دو به وجود می آید . از طرفی کریستین بر آن شده تا قاتل و همسر و دو دخترش را بکشد ...
ژان لوک گدار فیلمسازفرانسوی درباره اهمیت داستان و روایت داستانی می گوید: یک فیلم باید آغاز، میانه و پایان داشته باشد اما نه الزاما به این شکل. 21 گرم در سال 2003 تحسین بسیاری را دریافت کرد. این فیلم بیشتر از هر چیزی در ذهن تماشاگران به دلیل ساختار روایی منحصر به فرد خود ماندگار می ماند. ایناریتو در این فیلم چند داستان مجزا را با به هم ریختن نظم روایی داستان گویی برای تماشاگر تعریف می کند.
به گفته یکی از منتقدان این فیلم همانند یک پازل 1000 تکه ای تماشاگر را مشغول می کند. با این حال علیرغم پیچیدگی خود داستانی منسجم و شخصیت پردازی قوی فیلم تماشاگر را با خود همراه می کند و در انتها راضی می کند.
[caption id="attachment_172486" align="aligncenter" width="276"]
فیلم با بودجه 20 میلیونی خود از لحاظ تجاری موفق بود و در حدود 60 میلیون فروش تجاری داشت. منتقدان از فیلم و سبک روایی آن تعریف کردند. الویس میتچل فیلم و بازیگران آن را ستود و این فیلم را لایق عنوان بهترین فیلم سال دانست. فیلم موفق شد به خاطر بازی های دیدنی بنیسیو دل تورو و نائومی واتس نامزد جایزه های بهترین بازیگر مکمل مرد و بهترین بازیگر زن شود. فیلم نامزد جوایز بفتا در رشته های بهترین بازیگر مرد برای شان پن و بنیسیو دل تورو، بهترین بازیگر زن برای نائومی واتس، بهترین تدوین و فیلمنامه شد.
25. فرزندان انسان Children of Men فرزاندان انسان فیلمی به کارگردانی الفونسو کورائون کارگردان مکزیکی است. فیلم محصول مشترک انگلستان و آمریکا است. فیلمنامه فیلم توسط آلفونسو کورائون نوشته شده و اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته پی.دی.جیمز. کلایو اوئِن، جولین مور، مایکل کِین و چیوتِل اِجیفور بازیگران این فیلم هستند.
داستان این فیلم در سال ۲۰۲۷ می گذرد. به دلیلی نامعلوم زنان دیگر نمیتوانند بچهای به دنیا بیاورند.جوانترین ساکن زمین،به تازگی در هجده سالگی در گذشتهاست و همه امیدها و آرزوهای بشر نقش برآب شدهاست. این درحالی است که تمدن با بحران و هرج و مرج روبه رو است. در این بین مردی سرخورده به نام تیودور (کلایو اوئن ) ماموریت مییابد که از زنی محافظت کند که باردار است...
فیلمهایی که آینده ای تاریک را ترسیم می کنند و به فیلمهای آخرالزمانی معروف هستند به طور کلی موضوعاتی مانند جنگ اتمی، بیماریهای واگیر را به عنوان عامل انقراض بشر معرفی و به عنوان تم اصلی داستان انتخاب می کنند. اما فرزندان انسان موضوعی بسیار ساده را انتخاب کرده است. بشر به دلیلی نامعلوم دیگر قادر به تولید مثل نیست و به تدریج رو به نابودی می رود.
در این بین به دنیا آمدن یک کودک می تواند امید را به انسان بازگرداند. فضایی که کارگردان از لندن 2027 ترسیم کرده است شهری کثیف و ناامن است. تروریسم و مهاجران غیرقانونی نیز بخشی از مشکلات نشان داده می شود. فیلمبرداری با لنز تیره تیرگی و خفقان فضا را بیشتر می کند و باعث می شود که سرنوشت شخصیتهای فیلم برای تماشاگر اهمیت پیدا کند و تا انتها داستان فیلم را دنبال کند.
فیلم با اینکه از لحاظ تجاری موفق نبود و با بودجه 76 میلیونی نتوانست بیشتر از 70 میلیون فروش داشته باشد اما منتقدان آنرا بسیار ستودند. راجر ایبرت منتقد شیکاگو سان تایمز در بخشی از نقدی که در مورد فیلم نوشته بود گفت: کوآرون قدمی نو در ژانر تخیلی برداشته, شخصیت های دنیایش لباس های عجیب نمی پوشند، به ماه سفر نمیکنند و شهر هایش پیچیده و خیالی نیستند، بلکه دنیای کار مشابه همین امروز است اما سیاه تر و افسرده تر.
فیلم نامزد اسکار بهترین فیلم نامه اقتباسی، تدوین و فیلمبرداری و برنده جایزه بفتا برای بهترین فیلم برداری و تدوین شد.
