درباره آمار ابتلاي ايرانيان به انواع بيماريهاي رواني اظهارنظر زياد است اما وزير بهداشت در آخرين اظهارنظر در اين زمينه روز گذشته اعلام كرد 40 هزار بيمار رواني در كشور داريم كه كمتر از ۱۰ هزار نفرشان را ميتوانيم بستري كنيم. به گزارش واحد مركزي خبر، حسن هاشمي افزود: 50 درصد بيماران اعصاب و روان يا متوجه بيماريشان نيستند يا به دلايل اجتماعي به متخصص مراجعه نمي كنند.
23درصد ايرانيان داراي اختلال روان
معاون بهداشت وزارت بهداشت در نشست خبري هفته سلامت روان و درباره آمار مبتلايان به اختلالات روانپزشكي، گفت: در مطالعهاي كه در سال 90 انجام گرفت، مشخص شد 6/23 درصد از افراد جامعه مورد مطالعه در سنين 15 تا 64 سالگي از اختلالات روانپزشكي رنج ميبرند. علياكبر سياري با بيان اينكه اين مشكل در زنان شايعتر است، گفت: آمار اين اختلالات 4/26درصد در زنان و 8/20 درصد در مردان است. شايعترين اختلال نيز با 7/12 درصد مربوط به افسردگي است كه شيوع آن در زنان 4/15 درصد و در مردان 2/10 درصد است. اوافزود: دولت بايد اطمينان پيدا كند كه مردم به خدمات درماني دسترسي دارند و از آن بهرهمند ميشوند. طرح تحول نظام سلامت در وزارت بهداشت هر سه مورد دسترسي به خدمات درماني، استفاده از خدمات با كيفيت و همچنين حفاظت مالي از مردم را مدنظر قرار دارد. به گفته سياري، در اين بررسي 44 درصد از افرادي كه نياز به خدمات درماني روانپزشكي داشتند براي درمان مراجعه كردند اما 56 درصد اصلا مراجعه نداشتند. در ادامه اين نشست مديركل دفتر سلامت اجتماعي، رواني و اعتياد وزارت بهداشت، آمار ابتلا به اعتياد را يك ميليون و ۳۵۰ هزار نفر در كشور عنوان كرد كه با مصرفكنندگان تفنني به ۲ ميليون نفر ميرسد. به گزارش فارس، احمد حاجبي استفاده از تكنولوژي مانند تلفن همراه را در سلامت روان وابسته به مديريت تكنولوژي دانست و تصريح كرد: امواج موبايل علاوه بر كودكان بر بزرگسالان نيز موثر است. به نظر ميرسد بايد مديريت استفاده از ابزارها و تكنولوژي كه به شرايط فرهنگي وابسته است را ايجاد كنيم. اكنون اعتياد به اينترنت، 6 درصد برآورد شده است.
روشهاي منسوخ درمان بيماران رواني
نكته مهم در اظهارات مسئولاني كه در بالا مطرح شد در درجه اول آمار 56 درصد كه بيانگر بيش از نيمي از افراد مبتلا به بيماري رواني است كه براي درمان اصلا به پزشك مراجعه نمي كنند. نكته مهم بعدي آمار بالاتر ابتلاي زنان در مقايسه با مردان به بيماريهاي رواني است. نكته مهم درباره پروسه درمان بيماريهای رواني اين است كه هنوز نه تنها در ايران بلكه در كل دنيا پزشكان و روانپزشكان به يك اجماع درباره نحوه درمان اين بيماريها نرسيدهاند. در حالي كه هنوز هم براي درمان انواع بيماريهای رواني از داروهاي شيميايي استفاده ميشود حتي روش درمان و بستري شدن نيز براي اكثر بيماران تبعات مناسبي به همراه نداشته و منجر به بهبود آنها نشده است. انواع و اقسام روشهايي كه در اكثر كلينيكهای روانپزشكي و بخش اعصاب و روان بيمارستانها و مراكز درماني به كار گرفته ميشود در عمل نه تنها باعث درمان بيماران نميشود بلكه مشكلات آنها را مضاعف ميكند. اين تجربه ناخوشايند باعث شده است بسياري از روانپزشكان بر درمان غيردارويي و مشاركت اجتماعي بيماران رواني در همه فعاليتها تاكيد كرده و آن را جايگزين مناسبي براي روشهای منسوخ فعلي قلمداد ميكنند. البته اينكه بخواهد اين طرح درايران پياده شود، نه دور از ذهن اما، ايدهآل است.
هيچ بيمار رواني در كشور تحت پوشش خدمات بيمهاي نيست
مشاور عالي انجمن روانشناسان ايران در زمينه دلايل مراجعه نكردن 56 درصد بيماران رواني به مراكز درماني میگويد: اين افراد دو گروه هستند. سيداحمد جليلي میافزايد: گروه اول در نقاط دورافتاده و شهرستانهايي هستند كه امكانات درماني براي اين قبيل بيماريها در آنجا وجود نداشته و هنوز داير نشده است. دسته دوم افرادي هستند كه به اين امكانات دسترسي دارند اما به دلايل مختلف از درمان سر باز ميزنند. اين روانشناس در توضيح اين دلايل عنوان میكند: در درجه اول توجه به اين نكته ضروري است كه بيماري رواني در ابتدا فقط علائم جسمي دارد و اين علائم تا جايي جسماني است كه خود فرد و حتي درمانگر را نيز به اشتباه میاندازد. علائمي از قبيل تنگي نفس، اختلالات گوارشي و حتي مشكلات قلبي در حالي كه نشانه بيماري جسمي است ميتواند نشانه ابتلاي فرد به يك بيماري رواني باشد كه در اغلب موارد اشتباه برداشت ميشود و با آزمايش جسمي و بررسي آن عضو راي سالم بودن آن فرد از سوي پزشك صادر ميشود. جليلي در توضيح دليل دوم عدم مراجعه افراد به پزشك ميگويد: دليل دوم و مهمتر انگ يا برچسب اجتماعي است كه با اطلاق بيماري رواني به فرد بهويژه جوانان، اين براي آبرو و حيثيت اجتماعي آنها مناسب نيست و بايد اين روشنگري در جامعه صورت بپذيرد كه ابتلاي فرد به اختلال رواني به معناي جنون آن فرد نيست. در درجه سوم نيز بحث عدم توانايي پرداخت هزينهها مطرح است و بر اين اساس بايد گفت چون افراد توان مالي پرداخت هزينههاي روانپزشكي را ندارند آن را امري غيرضروري و حاشيهاي قلمداد ميكنند. مشاور عالي انجمن روانشناسان ايران مشكل هزينههای درماني سنگين بيماران رواني را نتيجه عدم تجميع بيمهاي و حمايت سازمانهای بيمهگر از خدمات روانپزشكي دانسته و ميگويد: در حالي كه حتي در بيماريهاي جسمي هم با خلأيي به نام بيمه و مشكل پرداختي روبهرو هستيم در بيماري رواني هم اين ابزار نتوانسته به ياري مردم بيايد و هيچ بيماري رواني در كشور تحت پوشش خدمات بيمهاي نيست. جليلی در توضيح چرايي ابتلاي تعداد بيشتري از زنان به بيماريهاي رواني در مقايسه با مردان میگويد: اين مسأله مختص ايران نيست و در همه جاي دنيا زنان بيشتر از مردان در معرض انواع بيماريهاي رواني هستند. او دليل اين مسأله را تفاوتهاي فيزيولوژيكي و اجتماعي زنان و مردان دانسته و ميگويد: زنان به واسطه اينكه هورمونهای بدنشان به جهات مختلف مانند قاعدگي يا زايمان و يائسگي به هم ميريزد اختلالات خلق و خوي را بيشتر تجربه ميكنند و از سوي ديگر نابرابري اجتماعي درباره زنان و مردان كه حتي در كشورهاي توسعهيافته هم شاهد آن هستيم به اين اختلالات دامن میزند.
منبع: آرمان امروز