در حالي كه اين روزها بار ديگر «سوريه» و «بشار اسد»، كليدواژههاي اصلي ميان قدرتهاي منطقهاي و جهاني هستند و به نظر ميرسد آنها به سمت اتخاذ يك تصميم مهم درباره بحران سوريه ميروند، شايد نظر بشار اسد، بيش از هميشه مهم باشد. شبكه خبر ايران در اين رابطه ابتكار عملي داشته و به گفتوگو با وي رفته است، گفتوگويي كه حاوي سوالهاي مهمي است كه اكنون به پرسشهاي متداول ناظران بينالمللي درباره سوريه و راهكارهاي احتمالي حل و فصل بحران آن تبديل شده و از اين رو احتمالا به زبانهاي مختلف جهاني منعكس خواهد شد؛ اينكه:
١- نظر بشار اسد درباره گذشته چه تغييري كرده است؟ و اگر با اين تجربه به آغاز اعتراضها بازميگشت؛ چه تغييري در رويكردش به آن رخ ميداد؟
٢- چرا در گذشته روابط سوريه با غرب خوب بود و چه چيز موجب تغيير اين روابط شد؟
٣- نظر بشار اسد درباره طرح ايران درباره سوريه چيست؟
٤-نظر او درباره مذاكرات روسيه و امريكا درباره سوريه چيست؟
٥- اگر حل بحران سوريه مبتني بر رفتن بشار اسد از قدرت باشد، آيا او اين طرح را ميپذيرد؟
بشار اسد در پاسخ به مجموع اين سوالها، با حفظ مواضع سياسي، سخناني ميگويد كه هم براي حاميان او، هم مخالفان سوري و هم كشورهاي حامي مخالفان سوري حاوي نكات قابل توجهي است.
بشار اسد رييسجمهوري سوريه كه بارها از سوي مجري درباره دخالت خارجي در امور داخلي سوريه، گفتوگو با مخالفان و نحوه تعيين رييسجمهور آينده مورد سوال قرار ميگيرد در مجموع ميگويد:
١- هيچ مسوول خارجي نميتواند درباره آينده سوريه، آينده نظام سياسي و اينكه چه كساني بايد در نظام حاكم حضور داشته باشند، اظهارنظر كند، چرا كه فقط مردم سوريه حق دارند در ارتباط با اين مسائل اظهارنظر كنند.
٢- اگر ژنو ٣ و ٤ و ١٠ با همان شيوه برگزار شود و ما به عنوان نظام حاكم با گروه از افراد مزدور كشورها بيگانه وارد گفتوگو شويم، هرگز به نتيجه نخواهيم رسيد.
بشار اسد درباره نقش خود در به وجود آمدن بحران سوريه و راهكار مبتني بر كنارهگيري خود نيز گفت:
١- وقتي دخالتهاي خارجي وجود داشته باشد، اين دخالتها نميتواند اثرگذاري منفي زيادي داشته باشد، مگر اينكه در كشور يا در درون جامعه مشكلات و خللي وجود داشته باشد، ما از همان ابتدا اعلام كرديم كه مسائل بسياري در سوريه وجود دارد كه نيازمند اصلاحات است و نقاط خللي (مشكلات) هم هست كه ما به عنوان شهروندان سوري مسووليت آنها را بر دوش ميكشيم. البته دولت در اين زمينه بيشترين مسووليت را برعهده دارد.
٢- خواستهاي مبني بر ضرورت اصلاحات وجود دارد. اين امر مرتبط به رييسجمهور نيست، بلكه مسووليت نهادهاست، چرا كه در هركشوري اين نهادها هستند كه شكل و ماهيت اصلاحات را مشخص ميكنند.
٣- (وقتي خبرنگار پرسيد: اگر به روزهاي آغازين تظاهرات در مارس ٢٠١١ برگرديم، آيا بشار اسد بازهم بحران را همچون گذشته مديريت خواهد كرد؟ اسد، گفت:) در زندگي هميشه سرفصلهاي كلاني وجود دارد كه مسائل كوچكتري را در بر ميگيرد، اما همين جزييات سرفصلهاي بزرگ را شكل ميدهد و معمولا اين جزييات هستند كه تغيير مييابد و نه سرفصلها، مگر در مواقع استثناست. اما اين بحران يك درس گرانبهايي بود، لذا اگر بگوييم، چيزي از اين بحران نياموختيم و نميتوان چيزي را تغيير داد، اين امر غيرمنطقي و غير واقعي است؛ بديهي است كه جزييات متفاوت خواهد بود، اما سرفصلها ثابت است
٤- ( اسد در پاسخ به اين سوال كه اگر ثابت شود كه كنارهگيري شما از قدرت آرامش را به سوريه بازميگرداند، آيا حاضريد اين كار را انجام دهيد؟ گفت: ) مردم در اين خصوص تصميمگير هستند و لذا من به اينها ميگويم، اگر فكر ميكنيد حق به جانب شماست، چرا مردم سوريه را متقاعد نميسازيد، ملت سوريه از طريق نهادها يا انتخابات رييسجمهور را انتخاب ميكنند، سال گذشته انتخابات برگزار شد، چرا حضور نداشتيد؟ چه كرديد ؟ ميزان اثرگذاري شما در افكار عمومي تا چه اندازه است؟ تاثيرگذاري آنها صفر است، هركس كه خود را به كشور ديگري ميسپارد، مردم سوريه او را حدف ميكنند و اثرگذاري او به صفر ميرسد، او تنها به طبل رسانهاي تبديل ميشود، هركس كه به واقعي بودن طرحش معتقد است، در انتخابات شركت كند و ديدگاه خود را به اثبات برساند، ما هيچ مشكلي نداريم، من شخصا اعلام ميكنم، چنانچه راهحل در كنارگيري از قدرت بود، من هرگز تعلل نميكردم.
رييسجمهور سوريه درباره تغيير و تحول در روابط سوريه و غرب نيز اشاره داشت:
١- در سالها ٢٠٠٨ تا ٢٠١٠ ميلادي، ساركوزي از طرف دولت جرج بوش ماموريت گرفت كه با سوريه ارتباط برقرار كند، البته آنها اهداف متعددي را درنظر داشتند كه تغيير خط مشي سياسي سوريه يكي از مهمترين آنها بود.
٢- همچنين امريكاييها ماموريت ديگري را به ساركوزي موكول كردند، در آن زمان آنان سرگرم بررسي نحوه تعامل گروه كشورهاي ١+٥ با پرونده هستهاي ايران بودند، به ويژه در زمينه مواد هستهاي يا مواد راديواكتيو كه در تاسيسات ايران غنيسازي ميشد. آنها از من درخواست كردند كه مسوولان ايراني را به پذيرفتن طرح انتقال اين مواد به كشورهاي غربي متقاعد سازم تا آن كشورها عمليات غنيسازي را انجام دهند و سپس اين مواد به ايران بازگردانده شود.
٣- به عبارتي غرب به ظاهر به سوريه متمايل شده بود، اما در حقيقت مرحلهاي پر از اعمال فشارها و باجگيري بود، آنها هيچ كمكي به سوريه نكردند، نه در بعد سياسي و نه در بعد اقتصادي و نه در هيچ زمينه ديگري.
٤- در آن زمان به فرانسه ماموريت داده شد. چرا كه از روابط تاريخي با سوريه برخوردار است و حتي از زمان استقلال روابط دوجانبه در حد خوبي بوده است؛ شهروندان سوري مقيم فرانسه تعداد قابل توجهي هستند و دو كشور از روابط اقتصادي و نظامي و البته سياسي بهرمند هستند.
بشار اسد درباره دلايل تغيير رويكرد غرب به بحران سوريه افزود:
١- قطعا مقامات غربي سردرگم و در هالهاي از ابهام به سر ميبرند، همچنين آنان از نبود افقي روشن رنج ميبرند، و از اينكه طرحهايشان به اهداف مورد نظر نرسيده، سرخورده هستند. البته تنها هدفي كه توانستند به آن جامه عمل بپوشانند، تخريب تاسيسات زيرساختي سوريه و ريختن خونهاست.
٢- آنها كه از تروريسم حمايت ميكردند، الان در حال پرداختن تاوان اين مساله هستند، تروريسم اكنون به آن كشورها منتقل شده و مهاجرت مردم از سوريه و ساير كشورهاي منطقه به كشورهايشان يكي از مصاديق انتقال تروريسم به آن كشورهاست. مجموعه اين مسائل موجب شد تا شاهد تغيير مواضع آنها باشيم وليكن من بارديگر تاكيد ميكنم به هيچوجه نميتوان به مواضع غربيها، چه در بعد مثبت يا در بعد منفي اطمينان پيدا كرد.
در پاسخ به اين سوال كه آيا حاضريد با مخالفان مسلحي كه عليه شما در جبههها ميجنگند؛ پشت يك ميز بنشينيد و مذاكره كنيد؟ بشار اسد گفت: مساله بديهي در همه جهان اين است كه هيچ كشوري با تروريستها گفتوگو نميكند، چرا كه برابر قانون بايد با اين تروريستها برخورد شود و مورد بازخواست قرار گيرند؛ ولي دولت ميتواند با تروريستها گفتوگو كند، به شرطي كه هدف از اين گفتوگو متقاعد ساختن آنها براي زمين گذاشتن اسلحه و بازگشت به آغوش دولت و جامعه باشد.
اسد درباره ائتلاف جديدي در منطقه، با حضور ايران، روسيه، عراق و سوريه گفت:
بايد اين ائتلاف موفق شود وگرنه شاهد تخريب همه منطقه خواهيم بود و ما مطمئن هستيم كه اين ائتلاف موفق خواهد بود. البته با توجه به مطالبي كه در خصوص كشورهاي حامي تروريسم بيان كردم، بيشك اين امر سبب خواهد شد كه پيروزي در نبرد عليه تروريسم هزينه بر باشد، حال اگر گروه كشورهاي حامي تروريسم به طور صادقانه در اين جنگ وارد عمل شوند يا حداقل از ادامه حمايت از تشكيلات تروريستي دست بردارند، حتما نتايج مورد نظرمان به سرعت در عمل ديده خواهد شد.
رييسجمهور سوريه درباره تروريسم نيزعنوان داشت:
١- الان تروريسم به شيوههاي مختلفي در منطقه ما شكل گرفته است.
٢- اگر من بهانه تروريسم در سوريه هستم، چه كسي موجب عمليات تروريستي در يمن است، من در يمن حضور ندارم؛ همين طور چه كسي بهانه تروريسم در ليبي است؟ چه كسي بهانه ادامه تروريسم در عراق است؟ در واقع اگر براي مثال داعش را در نظر بگيريم، اين جنبش در سوريه شكل نگرفته است، بلكه در سال ٢٠٠٦ ميلادي وقتي كه امريكاييها مديريت بيشتر مسائل عراق به ويژه مسائل امنيتي را به دست گرفته بودند؛ داعش تشكيل شد.
٣- درخواست ما از نهادهاي بينالمللي همان درخواست آوارگان است كه از حمايت تروريسم دستبردارند، عليه كشورهاي حامي تروريسم و در راس آنها تركيه، اردن، قطر و عربستان اعمال فشار كنند.
بشار اسد درباره مذاكرات ميان روسيه و امريكا و اينكه آيا اين مساله براي او خط قرمز نيست؟ گفت:
١- ما روابط ديرينهاي با اتحاد جماهير شوروي و درپي آن با روسيه برقرار كردهايم، شايد عمر اين روابط به بيش از شش دهه ميرسيد، آنها در طول تاريخ روابط دوجانبه و به ويژه در جريان بحران كنوني، هيچوقت تلاش نكردند كه مسالهاي را بر ما تحميل كنند. گفتوگو ميان روسيه وامريكا براي دخالت در سوريه نيست، بلكه يك گفتوگوي دوطرفه است، يك طرف يعني امريكا و غرب اصل دخالت در امور كشورها را در پيش گرفته و طرف ديگر يعني روسيه و كشورهاي عضو گروه بريكس و شماري از كشورهاي ديگر ميكوشند تا مانع چنين دخالتهايي و همچنين مانع نقض قطعنامههاي شوراي امنيت و ميثاقنامه سازمان ملل متحد شوند. بنابراين، اينكه گفته شود، اين گفتوگو براي دخالت در سوريه است، نادرست است، آنان درباره ماهيت نظام سياسي حاكم در سوريه و اينكه چه كسي رييسجمهور آينده كشور شودگفتوگو نميكنند، و لذا من فكر ميكنم كه اين گفتوگو به نفع سوريه و به نفع مردم جهان است، به نفع اصل حاكميت و استقلال است كه از چندين دهه تاكنون به آن ميباليم.
٢- تماسهاي مستمري با روسها داريم، آنها ما را در جريان جزييات مرتبط با وضع سوريه قرار ميدهند؛ از جمله هر مسالهاي كه از طرف كشورها با روسها در ميان گذاشته شود يا هرگونه گفتوگويي كه ميان آنان و ساير كشورها صورت ميگيرد، چه كشورهاي هم پيمان يا كشورهاي خصم يا دشمن، روابط ميان ما و مسكو از شفافيت خاصي برخوردار است.
اسد همچنين در پاسخ به سوالها درباره اصرار عربستان و تركيه به حمله نظامي به سوريه گفت :
١-سخن از موضوع نظام سياسي يا مسوولان در اين كشور يك مساله داخلي است، اما اگرآنها از دموكراسي دم ميزنند، آيا كشورهايي كه نام برديد، از جمله عربستان سعودي ميتواند الگويي براي دموكراسي و حقوق بشر يا مشاركت مردمي در تشكل نظام حاكم باشد؟ اين كشور بدترين الگوست و در سطح جهان عقبافتادهترين است، بنابراين نميتواند در خصوص اين مسائل در منطقه صحبت كند.
٢- اردوغان، شكافهايي را در داخل جامعه تركيه ايجاد كرد، تركيه براي سالهاي طولاني يك كشور آرام و باثباتي بود، اما با سخنان تجزيهطلبانهاش و سخنانش در مورد فتنه و تبعيض ميان مولفههاي جامعه، تركيه را برهم زد، اين شخص و همچنين داود اوغلو نميتوانند براي ساير كشورها و ملتها موعظه كنند، اين يك واقعيت است.
نظر بشار اسد درباره طرح ايران براي حل و فصل بحران سوريه نيز اين بود:
١- وقتي كه آقاي ظريف اخيرا به دمشق سفر كرد، ايدههايي را در چارچوب طرح ايراني براي حل بحران سوريه به همراه داشت و قبل از سفر ايشان، وزارت امور خارجه ايران چارچوب كلي اين ابتكار عمل را اعلام كرد چارچوبي كه بر مفاد آن كاملا توافق نظر داريم. ولي چنانچه ميدانيد، موفقيت هر اقدام سياسي مرتبط با جزييات زيادي است، وقتي آقاي ظريف به دمشق آمد، در مورد اين جزييات با وي رايزني كرديم و سپس ديدارهايي ميان مقامات وزارت خارجه دو كشور براي توافق و تدوين متن نهايي اين ابتكار عمل ادامه يافت. حالا، طرح روسيه و اعلام ابتكار عمل پوتين به عنوان تحول جديد در عرصه سياسي مطرح شده است و همچنين اظهارات رييسجمهور روسيه در خصوص ايدههاي اين ابتكارعمل به ويژه در ارتباط با موضوع مبارزه با تروريسم را بايد درنظر داشت.
٢- اكنون گفتوگوها ميان ما و برادران ايراني در وزارت امور خارجه ادامه دارد تا اين تحول مهم را درنظر بگيريم، البته اين گفتوگوها به اين منظور نيست كه ابتكار عمل و ايدههاي روسيه در طرح ايران گنجانده شود، بلكه هدف اين است كه يك نوع همخواني ايجاد شود، اين همخواني ميان ابتكارعمل يادشده و تحولات مهمي است كه در عرصههاي سوريه و عراق اتفاق ميافتد. از اين جهت اعلام ميكنم، طرح ايراني بسيار مهم و ضروري است، به ويژه پس از امضاي توافق ايران در خصوص مساله هستهاي و با آغاز برقراري ارتباطات ميان مقامات اروپايي و ايران. فكر ميكنيم كه نقش ايران با ارايه اين طرح، از اهميت ويژهاي براي ما در سوريه برخوردار است، البته اين طرح پس از توافق برسر جزيياتش اعلام نظر خواهد شد.
اسد درباره توافق هستهاي ايران نيز گفت:
١- تاثير بسيار بزرگي دارد، برخي آن را به لحاظ فني، علمي و سياسي متعلق به ايران ارزيابي ميكنند وليكن تاثيرات گسترده و بسيار بزرگي بر كشورهاي در حال توسعه درپي خواهد داشت، چون ايران به عنوان كشور در حال توسعه محاصره علمي اعمال شده عليه كشورهاي در حال توسعه را به ويژه در برخي زمينههاي علمي شكست، اكنون كه منابع نفت در حال متلاشي شدن است؛ آينده از آن فناوري هستهاي است.
٢-آنچه ايران با صلابت خود و هوشياري مذاكرهكنندگان به دست آورد، در آينده ملاكي براي ساير كشورها قرار خواهد گرفت، آنچه شما به دست آورديد و از آن بهرهمند شديد، ما هم به عنوان كشور درحال توسعه از آن بهرهمند خواهيم بود. منبع : اعتماد